گنجور

 
۴۵۶۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۰۶

 

منم که از جگر لاله داغ می دزدم

فروغ از گهر شب چراغ می دزدم ...

صائب تبریزی
 
۴۵۶۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۰۸

 

... چنین که محو در آن بحر بیکنار شدم

به پشت پاست مرا همچو لاله دایم چشم

ز دل سیاهی خود بس که شرمسار شدم ...

صائب تبریزی
 
۴۵۶۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۲۳

 

... اگر چه همچو سبو دست بسته ای دارم

ز فکر لاله عذاران برون نمی آیم

همیشه زین گل بی خار دسته ای دارم ...

صائب تبریزی
 
۴۵۶۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۲۵

 

... نهان به پرده راز خودست پرده درم

درین ریاض من آن لاله سیه کارم

که آب خضر شود خون مرده در جگرم ...

صائب تبریزی
 
۴۵۶۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۲۹

 

... من از مساعدت روزگار می لرزم

به لاله زار نلرزد دل صبا صایب

چنین که من به دل داغدار می لرزم

صائب تبریزی
 
۴۵۶۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۳۰

 

اگر چه در چمن روزگار خار و خسم

چو لاله داغ بود گل ز گرمی نفسم

درین ریاض من آن بلبلم که می آید ...

صائب تبریزی
 
۴۵۶۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۳۳

 

... مرا که صبحت داغی همیشه داشته ام

چه اوفتاده که دامن ز لاله زار کشم

مرا که دست و دل از روزگار سرد شده است ...

صائب تبریزی
 
۴۵۶۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۳۵

 

... کباب سوخته را اشک نیست حیرانم

که چون ز خون دلم لاله زار شد عالم

نداشت مایه ابر بهار عالم خشک ...

... ز ناله های جگرسوز خامه صایب

چو لاله یک جگر داغدار شد عالم

صائب تبریزی
 
۴۵۶۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۳۶

 

... شکسته کشتیم از سعی ناخدا خجلم

من خراب کجا جام لاله رنگ کجا

چو دست ماتمی از بیعت حنا خجلم ...

صائب تبریزی
 
۴۵۷۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴۲

 

... به روی خوب ندیدن گناه می دانم

اگر چه شد تنم از داغ عشق لاله ستان

هنوز دعوی خود بی گواه می دانم ...

صائب تبریزی
 
۴۵۷۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴۳

 

ستاره سوخته آتشین عذارانم

چو داغ لاله سیه روز نوبهارانم

به پاک چشمی من شبنمی ندارد باغ ...

... عنان گسسته تر از رشته های بارانم

چو داغ لاله به خون گرچه روی خود شستم

درین حدیقه هنوز از سیاهکارانم ...

صائب تبریزی
 
۴۵۷۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴۸

 

... لباس خویش چو به از غبار خویش کنم

به خون دل ز می لاله گون بشویم دست

به اشک تلخ علاج خمار خویش کنم ...

صائب تبریزی
 
۴۵۷۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴۹

 

... هزار رنگ گل داغ در بغل دارم

نه لاله ام که همین صفحه ای سیاه کنم

دوبار برخ او دیدن از مروت نیست ...

صائب تبریزی
 
۴۵۷۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۵۴

 

چو عکس چهره خود در پیاله می بینم

خزان در آینه برگ لاله می بینم

چرا به دست طبیبان دهم گریبان را ...

... مرا ز سیر چمن غم ترا نشاط رسد

تو خنده گل و من داغ لاله می بینم

گذشته است هلال رکابم از خورشید ...

صائب تبریزی
 
۴۵۷۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۵۶

 

... شکوفه ید بیضا به خاک ریخته است

ز لاله زار تجلی نشان نمی بینم

چرا ز گوشه عزلت برون روم صایب ...

صائب تبریزی
 
۴۵۷۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۵۷

 

... که زیر سایه آن سرو پایدار روم

خمار من به می لاله گون نمی شکند

مگر به فکر لب لعل آن نگار روم ...

صائب تبریزی
 
۴۵۷۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۵۸

 

... به آب و رنگ مرا نوبهار نفریبد

به ذوق داغ مگر سوی لاله زار روم

دلم گرفت ازین سایه های پا به رکاب ...

صائب تبریزی
 
۴۵۷۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۶۵

 

... نمی توان خمش از سینه های گرم گذشت

چراغ داغی ازین لاله زار می خواهم

رسیده مشق جنونم چنان که نتوان گفت ...

صائب تبریزی
 
۴۵۷۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۶۷

 

... که از غبار دل خود بس است صحرایم

نمی شود نشود داغ لاله ها ناسور

که دشت کان نمک شد ز شور سودایم ...

صائب تبریزی
 
۴۵۸۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۷۰

 

... چو آب آینه هر چند صاف و همواریم

اگرچه شهپر پرواز ماست لاله و گل

همان چو قطره شبنم به بوستان باریم ...

صائب تبریزی
 
 
۱
۲۲۷
۲۲۸
۲۲۹
۲۳۰
۲۳۱
۳۶۲