گنجور

 
صائب تبریزی

چگونه پیش رخ نازک تو آه کنم

دلم نمی دهد این صفحه را سیاه کنم

نه آه بر لب و نه گریه در نظر دارم

چسان نگاه بر رخسار صبحگاه کنم

هزار رنگ گل داغ در بغل دارم

نه لاله ام که همین صفحه ای سیاه کنم

دوبار برخ او دیدن از مروت نیست

تمام عمر چو آیینه یک نگاه کنم

مرا به گوشه چشم ترحمی دریاب

که نیست طاقت آنم که نیم آه کنم

به سد آهن اگر کار آه من افتد

به نیم آه برابر به خاک راه کنم