گنجور

 
۲۹۴۱

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

... آن چه من می کشم از فرقت او

چرخ کوشید بسی نتوانست

حال هجران دو یار همدم ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۴۲

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴

 

کریمی کو که در عالم زبون نیست

اسیر و عاجز این چرخ دون نیست

عروس بخت را گر زیوری هست ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۴۳

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

... تحفه نو به بارگاه برد

چرخ سیمین مگر به خدمت باز

آفتاب زرین کلاه برد

سید حسن غزنوی
 
۲۹۴۴

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶

 

... فتنه زلف چرا ننشانی

ماه رویی و چو چرخ دم ساز

هر زمان پرده همی گردانی ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۴۵

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷ - درمدح خواجه مخلص الدین گوید

 

... چون اختران دلو به کوکب چهار باد

زرهای سور چرخ و در مهاء عفوت آب

بر بلبلی که چون تو سراید نثار باد

سید حسن غزنوی
 
۲۹۴۶

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۳

 

... که در دمادم یک استخوانش صد سگ دید

مشو ز نیک و بد چرخ نیک و بد زنهار

که نیک او ز بد و سر ز پای نیست پدید ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۴۷

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۴ - درصفت بارگاه گوید

 

... اختران را خدمتی بینند و مه را پیش رو

چرخ را سیمین کمر خورشید را زرین کلاه

سید حسن غزنوی
 
۲۹۴۸

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۸ - در جواب تاج الدین محمد سفری گفت بر بدیهه

 

ایکه از خاک پای همت خویش

چرخ را تاج سر فرستادی

حور پیرایه کرد و رضوان تاج ...

... که بدان پر هنر فرستادی

گردی از گرم و سرد چرخ ایمن

که بدو خشک و تر فرستادی

سید حسن غزنوی
 
۲۹۴۹

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۹ - در صفت خیمه گوید

 

ای قبه معلق چرخ دگر شدی

زان تا به اوج چشمه خورشید بر شدی

قایم به محوری نه عجب گر طنابهات

آمد شهاب وار که چرخ دگر شدی

دردم که جمله چو آتش بود سموم ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۵۰

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - در مدح قوام الملک احمد عمر گفت به تهنیت خازنی وی

 

... چنان فکندی گوی قبول در میدان

که بیش در نرسد خنگ چرخ در پویت

قیامت است ز عشاق بر درت دایم ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۵۱

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - ترجیع بند در مدح نجیب الملک

 

... از نه سپهر حلقه یک تنگ نایدش

گر چرخ خورده کار بگردد هزار قرن

هرگز چنان بزرگی در چنگ نایدش

بس شرم باد چرخ محق را که پیش او

نام کسی دگر برد و ننگ نایدش ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۵۲

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۴

 

... وی خطبه از خطاب فتادی در آن مکوش

ای تیر آسمان کمر چرخ برگشای

وان ترکش مکوکب شه باز کن زدوش ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۵۳

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۵

 

صبح ملک از مشرق اقبال سر بر می زند

نور خورشیدش علم بر چرخ اخضر می زند

هر نفس گردون غرامتهای دیگر می کشد ...

... مشتری صحن جهان را آب کوثر می زند

چرخ گویی چتر مروارید می سازد به شب

پس بروز از ماه و زهره زرو زیور می زند ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۵۴

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۶ - مرثیه در مرگ یکی از کسان شاه گفته

 

... گر پیر با جوان نکند دست در کمر

بس چرخ پیر چون کمر این جوان گرفت

چون ملک این جهان همه بگرفت پادشاه ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۵۵

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۸ - در مدح مجدالملک گوید

 

... در خدمت تو به یک قدم باد

گر حلقه چرخ بی تو گردد

از سلسله وجود کم باد ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۵۶

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۹ - در مدح حسین بن حسن گوید

 

... آب در جوی معانیش روان خواهد شد

چرخ بوسنده پایش چو رکاب آمد زود

ملک در طاعت دستش چو عنان خواهد شد ...

... قرة العین جلالست و در اوج جاهش

دیده چرخ به حیرت نگران خواهد شد

آن به حق خواجه و مخدوم ولی نعمت من ...

... که پسندیده و شایسته کار آمده ای

بر زمین آیی و بر چرخ عطارد گوید

که لطافت همه را در همه بار آمده ای ...

... برقم کلک عطارد بنگارد سخنم

ای گل باغ جمال و قمر چرخ جلال

هست امیدم که ز تو گوی به میدان فکنم ...

... ظل حق جلوه گر رای چو خورشید تو شد

چرخ پیرانه سر این دولت پر ماه تو باد

منبع جود و بزرگی کف بخشنده تست ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۵۷

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۰ - در ترجیع بند در مدح مجدالملک گوید

 

... نقد این پیروزه گردنده گشت

کام چون خوش کرد چرخ از حاسدش

صبح صادق را دهن پر خنده گشت ...

... تاج روز از رای تو پر نور باد

طاق چرخ از قدر تو معمور باد

ظل ملک از یمن تو ممدود گشت ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۵۸

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۲ - درمدح همو گوید

 

... از تو چون دولت نجیب الملک

چرخ کهنه ز سر جوان گشته

خاصه شاه و خواجه زاده من ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۵۹

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۳

 

... غرفهای خلد دهلیزی است ایوان ترا

حلقهای چرخ زنجیریست درگاه ترا

شهپر سیمرغ مشرق باز نگشاید ز هم ...

سید حسن غزنوی
 
۲۹۶۰

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۴ - در مدح بهرام شاه گوید

 

... تاجی بود حیات تو پیوسته تاج را

هر شب که چرخ بندد عقد ستارگان

خدمت کند به روی تو یک رسته تاج را ...

... آورد تحفه گل و بخت از بهار تخت

هر ساعتی که بار دهی اختران چرخ

آرند نور دیده زرین نثار تخت

تخت زرت چو مشرق و ظل خدای گشت

بگذاشت تاج چرخ ز تخت غبار تخت

بود آرزوی تخت جمال مبارکت ...

... چون رنگ چتر تو شب معراج دولت است

جز نقره خنگ چرخ نزیبد براق چتر

ای رای تو نموده شب و روز ملک دین ...

سید حسن غزنوی
 
 
۱
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۴۹۲