گنجور

 
۲۵۰۱

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۴

 

در حسن و جمالی که تو داری چه توان گفت

سروی صنمی لاله عذاری چه توان گفت

بر صفحه دل ای دل وجان از غم وشادی ...

قاسم انوار
 
۲۵۰۲

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۷

 

... حدیث شکر و شکایت کنیم در باقی

که رنگ لاله فرو ریختنوک خار نماند

قرار جان بوصال تو بود قاسم را ...

قاسم انوار
 
۲۵۰۳

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۷

 

... بهر کجا که نشینم دمی ز فرقت تو

زخون دیده و دل لاله زار خواهد بود

دلم زدست شد ای دوست دستگیری کن ...

قاسم انوار
 
۲۵۰۴

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۰

 

... سر بایدت بکوچه عشاق سر مدار

قاسم بداغ لاله رخان رفت و رسته است

برتر بتش همیشه ریاحین لاله زار

قاسم انوار
 
۲۵۰۵

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۰

 

... دل غرق مستیست که عشقیست خشمناک

صد لاله زار عشق ز خاکسترم دمید

تا سوختم ز آتش سودای یار پاک ...

قاسم انوار
 
۲۵۰۶

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۸

 

... زد خیمه ببستانها هر جا گل و ریحانها

من لاله سیرابم در پرده چرا باشم

صد سر نهان دارم صد گنج عیان دارم ...

قاسم انوار
 
۲۵۰۷

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۵

 

... بس عجب تشنه لبم بهر تسلی دایم

سخن از لاله سیراب و سمن می گویم

من چو در لشکر عرفان تو منصور شدم ...

قاسم انوار
 
۲۵۰۸

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۲

 

... اوصاف حسن تست غزلهای بلبلان

حیران آن جمال گل و لاله در چمن

ذرات کون رو بتو دارد بهر طریق ...

قاسم انوار
 
۲۵۰۹

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۶

 

... جمله در تسبیح و در تقدیس مست حیرتند

صد هزاران لاله سیراب از صحن چمن

جان عارف در شهود حضرت حق الیقین ...

قاسم انوار
 
۲۵۱۰

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۶

 

... در کوی تو سیلاب سرشکم مددی کرد

تا لاله و ریحان دمد از جودت باران

ما ره بتو داریم بهرحال که هستیم ...

قاسم انوار
 
۲۵۱۱

قاسم انوار » دیوان اشعار » ترجیع بند

 

... ز آب چشم و خون دل بروید

هزاران لاله در بستان عاشق

بدعوی شهودت جز فنا نیست ...

قاسم انوار
 
۲۵۱۲

قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۲۲ - حکایت

 

... یاسمن را از غمش پا در گلست

لاله زار از درد او خون دردلست

گر نبودی رنگ او در لاله زار

کی زدی بلبل در آنجا ناله زار ...

قاسم انوار
 
۲۵۱۳

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » قصاید السبعه » فی توحید الملک العلام جل جلاله

 

... وز زمرد فرشها در بوستان انداخته

از بهار و ارغوان و لاله و نسرین و گل

برقعی بر روی باغ از پرنیان انداخته ...

حیدر شیرازی
 
۲۵۱۴

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » قصاید السبعه » فی حمد باری تعالی جل جلاله و عم نواله

 

... از لطافت رنگ رخسار سمن چون آب بست

وز نظافت لاله را همرنگ آذر آفرید

غنچه ی رعنا که می پوشد قبای فستقی ...

... از برای آنکه یزدانش سخنور آفرید

از بهار و ارغوان و لاله و نسرین و گل

در میان بوستان دیبای ششتر آفرید ...

... بر کف او جامی از یاقوت احمر آفرید

بر کف لاله- که مخمورست- جام می نهاد

بر کف نرگس- که سرمست است- ساغر آفرید ...

... زیر دامان درختان چمن فصل ربیع

لاله های آتشین مانند مجمر آفرید

در میان نوجوانان چمن فصل بهار ...

حیدر شیرازی
 
۲۵۱۵

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » قصاید السبعه » فی قدرة الله تعالی و صفاته

 

... فصل نیسان چون بگرید ابر و خندد روی دشت

لاله ها در باغ از قدرت نمودار آورد

ضیمران تار و بنفشه کوژ و لاله شرمسار

ارغوان خونین و گل شوخ و سمن زار آورد ...

حیدر شیرازی
 
۲۵۱۶

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » قصاید السبعه » فی عظمة الله و سلطانه

 

... در بر دوشیزگان باغ و مستان چمن

جامی از وحدت به دست لاله ی سیراب داد

نامداری را ز شوکت داد سیم بی شمار ...

حیدر شیرازی
 
۲۵۱۷

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۲ - فی مدحه خلد الله سلطانه

 

... گرد ایوان بوستانی خوشتر از باغ ارم

پربهار و ارغوان و یاسمین و لاله زار

زآنکه تا عشاق را برگ نوا حاصل شود ...

حیدر شیرازی
 
۲۵۱۸

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۳ - فی البدیهه و مدح خلد الله سلطانه

 

... فراز سرو قدش یاسمین و سنبل و گل

درون پیرهنش برگ لاله و زنبق

کشیده از سر زلف آفتاب در زنجیر ...

حیدر شیرازی
 
۲۵۱۹

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - فی مدح سلطان حسین شیرازی

 

... در چمن سرو سهی رقص کند صوفی وار

گر زنی لاله صفت خیمه ی عشرت در کوه

بشنوی قهقهه ی کبک دری از کهسار ...

... ارغوان خرم و گلشن خوش و سوسن دلکش

لاله در آتش و گل در تب و نرگس بیمار

ضیمران تازه و خطمی تر و نیلوفر غرق ...

حیدر شیرازی
 
۲۵۲۰

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۳۰ - فی البدیهه

 

... شکر سخنی نوش لبی پسته دهانی

شمشاد قدی به زنخی لاله عذاری

بر رهگذرش عاشق و دل خسته نشستم ...

حیدر شیرازی
 
 
۱
۱۲۴
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۳۶۲