گنجور

 
۲۲۰۱

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۷

 

... ببین به تخته تابوت تاجدارانند

به اسب و پیل بنه رخ دلا چو فرزین راه

پیادگان ره عشق شهسوارانند ...

حاجب شیرازی
 
۲۲۰۲

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹

 

... نفس هوس انگیز ادب کن به ریاضت

این اسب هرون رام کن از قمچی و مهمیز

زد آتش تبریز به جانها شرر امروز ...

حاجب شیرازی
 
۲۲۰۳

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴

 

... در پی فراخ و تنگ

ای بسا اسب همایون تیزتک

روز پیری کمتر از یابوی لنگ ...

حاجب شیرازی
 
۲۲۰۴

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » سایر اشعار » شمارهٔ ۲ - قصیده در مدح و میلاد ولی الله الاعظم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

 

... دوال رخش تو را صد چو اردلان بندد

رکاب اسب تورا صد چو اردوان گیرد

نوشته اند دهد دین حق رواج علیع ...

حاجب شیرازی
 
۲۲۰۵

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - در ستایش امیر نظام گروسی فرماید

 

چو در خواب شد دیده پاسبان ها

نوای درای آمد از کاروان ها ...

... مهار شتر در کف ساربان ها

دوان تازی اسبان ز پیش قوافل

نشسته بر آن اسب ها پهلوان ها

نمد زین بزیر و گژین جامه در بر ...

... گرفته رهی دور در پیش و سرخوش

رها کرده ز اسبان تازی عنان ها

سواره دلیران به پیچیده سرها ...

ادیب الممالک
 
۲۲۰۶

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در عید سعید فطر ۱۳۱۲ در کرمانشاه

 

... فلک کجر و بسان پیل شطرنج

شهب تازنده چون اسبان اشهب

یکی چون اسب راهش از چپ و راست

یکی چون پیل رفتارش مورب ...

ادیب الممالک
 
۲۲۰۷

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - کنگره آسمان در برج دلو

 

... بحر و بر اندر عزا جانور اندر عذاب

اسبی دارد روان ساخته در زیر ران

برق و بخارش عنان آهن و آتش رکاب

هر دم شکلی کند گونه این اسب را

تا به دگرگونه شکل گردد از آن کامیاب ...

ادیب الممالک
 
۲۲۰۸

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰

 

... ز هر دو سوی کریم و ز هر دو سو اطیب

چنین پسر شد در خورد اسب و تیغ و سپه

چنین پسر شد شایان اسم و رسم و لقب ...

ادیب الممالک
 
۲۲۰۹

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵

 

... ارث پدرت زنگ و جهاز شتران بود

نه تاج و نه اورنگ و نه اسب و نه ستام است

ای کودک از این بستان بگذر که گذشته است ...

ادیب الممالک
 
۲۲۱۰

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲

 

... بنمود روز دیگر آکنده کیسه از زر

هم اسب و هم درشکه هم باغ و هم عمارت

آن دلبران شاهد در کسوت مجاهد ...

ادیب الممالک
 
۲۲۱۱

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۴

 

... از آن سپس که پیاده شدی و کندی رخت

بخصم دادی اسب و ستام و گرز و کمند

دوباره باز نپوشد ترا سلیح نبرد ...

ادیب الممالک
 
۲۲۱۲

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۹ - قصیده فکاهی

 

... یا همچو تخت کاوس اندر فراز باد

فرمود اسب من که جمام است و تا بحال

گردن نداده است به زنجیر انقیاد ...

ادیب الممالک
 
۲۲۱۳

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۷

 

... فقلت القلب فی جهة الشمال

در این اثنا پیشکاران اصطبل و جلوداران اسبان خاصه را دیدم که اسبان تازه بزاده و مهور تازی نژاده را با کمند بسته در دامن باغ میکشانند لختی بیش رفته حضرت اقدس را که با روی چو ماه بتماشای داغگاه آمده بودند زمین بوس ادب بجای آوردم - فرمودند هان ای امیرالشعراء چونانکه آن مرد شاعر سیستانی پسر قلوع که بوالحسن علی فرخیش مینامند داغگاه ابوالمظفر امیرنصرناصردین بلخی را با اسبان نو بزاد بیتی چند ستاید تو نیز بایستی چنان چکامه فراهم کنی و این بیت فرخی برخواندند

تا پرند نیلگون بر وی بندد مرغزار

پرنیان هفت رنگ اندر سرآرد کوهسار

من نیز شرط طاعت را سر بزیر انداخته پس از اجازت در گوشه ای که بچشم بزرگ منظر خردبین آنحضرت در نیایم بنشستم و این قصیده غرا برهم فروبستم و تا من از نبشتن و خواندن بپرداختم هنوز نیمه اسبان را بداغ نیاورده بودند با اینکه از یکصد اسب در آن روز بفزون داغ برنهادند قصیده این است

ابر چون پیلان مست آمد فراز کوهسار ...

ادیب الممالک
 
۲۲۱۴

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۲

 

... برجیس چون وزیری با فرهنگ

چون اسب گرم پویه شود رامی

چون پیل راه کج سپرد خرچنگ ...

... شخسار آنچنان شد کاندر گل

اسب و سوار ماندی تا آرنگ

ادیب الممالک
 
۲۲۱۵

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۴ - در نکوهش محمدعلی میرزای مخلوع هنگام بستن و کشتن مشروطه خواهان در باغ شاه تهران

 

... ز سیل اشک یتیمان و خون مظلومان

بگل فرو رود اسب و سوار تا آرنگ

تفوبر آن قلم و دست و تیغ و طوق و نگین ...

... بدان مثابه که ایران از او خرابی یافت

نیافت از ستم بیور اسب و پور پشنگ

دلش ز ناله و فریاد عاجزان بنشاط ...

... تو سفله کی بمقام شهان رسی حاشا

کجا سبق برد از اسب بادپا خر لنگ

چگونه خسبد و ایمن ز جان خویش زید ...

ادیب الممالک
 
۲۲۱۶

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۷

 

... عروض خیمه را بشکست و بگسیخت

همه اسباب و اوتاد و فواصل

بغارت برد از گلبن لیالی ...

... علمداران شدند از باد لرزان

سپهداران شدند از اسب راجل

تهی گردید از لشکر فیافی ...

ادیب الممالک
 
۲۲۱۷

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۹

 

... بگمراهی چو ضلال بن مهلل

بغلطند از فراز اسب بر خاک

چنان کز قله کهسار جندل ...

ادیب الممالک
 
۲۲۱۸

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۷

 

... تو خورشیدی و گردونت چو توسن

چو تازی اسب دریا کمتر از خاک

چو یازی تیغ مردان کمتر از زن ...

ادیب الممالک
 
۲۲۱۹

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷

 

... بخانه خود بر خوان همی برد مهمان

وزیر شه بیکی اسب پیلتن بنشست

پیادگان پریرخ در آن رکاب روان ...

ادیب الممالک
 
۲۲۲۰

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۴ - در ذم وزیر داخله

 

... یاد آن چاک قبا و آن تکمهای انگله

یاد دیگی دیگی و اسب قبل منقل ز پس

یاد آن فراش و شاطر با چماق و مشعله ...

ادیب الممالک
 
 
۱
۱۰۹
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۷