گنجور

 
ابوالفرج رونی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «هم آخر کشد باده در وی قلم» مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «م» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
م
ن
ه

شماره ۱: برآمد یکی آرزو ملک را - که بود اندر آن آرزو سال‌ها

شماره ۲: ای بیان جود تو بر کاغذ روز سپید - نقش کرده خامه قدرت به زر آفتاب

شماره ۳: چو سررشته خویش گم کرده ام - بعالم یکی رهبرم آرزوست

شماره ۴: به خدایی که ره معرفتش - روز و شب مالک عالم نظر است

شماره ۵: گردون ز برای هر خردمند - صد شربت جان گزا در آمیخت

شماره ۶: بدان خدای که بر روی رقعه عظمت - کمیته بیدق حکمش هزار فرزین است

شماره ۷: بدان خدای که هر دم به شکر خدمت او - زبان عقل تر و کام فضل شیرین است

شماره ۸: چنان به طبع کف راد اوست عاشق جود - که آن یکی است چو خسرو دگر چو شیرین است

شماره ۹: سرافرازا تو آن صدری که طبعت - به جز تخم نکو نامی نکارد

شماره ۱۰: سوار صبحدم هر روز کز مشرق برون تازد - سپر برگیرد و شمشیر و با من جنگ آغازد

شماره ۱۱ - در مدح شرف الدین علی: صدر جهان که شعله از نور رای تو - بر نور آفتاب فلک برتری کند

شماره ۱۲: ای سرافرازی که بر خورشید چرخ - شعله رایت سرافرازی کند

شماره ۱۳: به حکم ایزد و اقرار جمله تاجوران - پناه و پشت جهان عز دین تواند بود

شماره ۱۴: خرد کز همه چیزها برتر است - هم آخر کشد باده در وی قلم

شماره ۱۵ - قطعه ای که به مسعود سعد سلمان نوشته شده: بوالفرج را در این بنا که در آن - اختلاف سخن فراوان گشت

شماره ۱۶: ای جوادی که کوه و دریا را - باعطای تو ملک و مال نماند

شماره ۱۷ - در مدح ابونصر پارسی: سال عمر عزیز آن نو گشت - که بزرگیش نیست نو به جهان

شماره ۱۸ - در مدح ابونصر پارسی: همای خلعت عالی فکند سایه بر آن - که آفتاب نماید ز رأی او سایه