عمر که بیعشق رفت، هیچ حسابش مگیر
آب حیاتست عشق، در دل و جانش پذیر
هر که جز این عاشقان، ماهیِ بیآب دان
مرده و پژمرده است، گر چه بود او وزیر
عشق چو بگشاد رخت، سبز شود هر درخت
برگ جوان بر دمد، هر نفس از شاخ پیر
هر که شود صید عشق، کی شود او صید مرگ؟
چون سپرش مه بود، کی رسدش زخم تیر؟
سر ز خدا تافتی، هیچ رهی یافتی؟
جانب ره بازگرد، یاوه مرو خیر خیر
تنگ شکر خر بلاش، ور نخری سرکه باش
عاشق این میر شو، ور نشوی رو بمیر
جملهٔ جانهای پاک، گشته اسیران خاک
عشق فروریخت زر، تا برهاند اسیر
ای که به زنبیل تو، هیچ کسی نان نریخت
در بن زنبیل خود، هم بطلب ای فقیر
چست شو و مرد باش، حق دهدت صد قماش
خاک سیه گشت زر، خون سیه گشت شیر
مفخر تبریزیان، شمس حق و دین بیا
تا برهد پای دل، ز آب و گل همچو قیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر اهمیت عشق در زندگی انسانهاست. شاعر تأکید میکند که عمر بدون عشق ارزشی ندارد و عشق مانند آب حیات است که روح و دل را زنده میکند. او میگوید که افرادی که از عشق بیبهرهاند مانند ماهیانی هستند که از آب خارج شدهاند و پژمردهاند. عشق باعث جوانی و شادابی درختان و روح انسانها میشود و کسانی که عاشق میشوند، هرگز به مرگ نمیرسند. همچنین، شاعر از افراد میخواهد که به عشق بگرایند و بر مشکلات زندگی غلبه کنند. در پایان، شاعر از محبوب و معنای عشق سخن میگوید و از «شمس» به عنوان شخصیتی محترم یاد میکند که میتواند افرادی را از قید و بند مادیات آزاد کند.
عمر بدون عشق را از عمر خود حساب نکن - عشق مانند آب حیات است. آن را با دل و جان پذیرا باش
هوش مصنوعی: هر کسی که عاشق نیست، مثل ماهی است که از آب دور مانده و زندگیاش بیفایده و بیروح است، حتی اگر مقام و منصب بالایی داشته باشد.
هوش مصنوعی: وقتی عشق جان بگیرد، رنگ و زندگی تازهای در همه جا جاری میشود. درختان جوانه میزنند و هر لحظه، برگهای نو از شاخههای کهنه میرویند.
هر کس که شکار عشق شود، چگونه میتواند به دام مرگ بیفتد؟ - اگر ماه، سپر کسی باشد، چگونه زخم تیر به او برسد؟
به جای رفتن به سمت خداشناسی راه دیگری را پیش گرفتی، اما هیچ راهی نیافتی. بهتر است به سوی راه رسیدن به خدا، برگردی و از گفتار بیهوده و بیفایده دوری کنی.
بلای معشوق را به بار شکر خریداری کن ( زیرا راه رسیدن به معشوق بسیار سخت است و باید آن را مانند شکر شیرین و دلپذیر بدانی) چرا که اگر اینطور نکنی باید ترشی (سختی) را تحمل کنی . یا باید عاشق خداوند شوی یا در غیر اینصورت راهی جز مرگ نداری
جان های پاک، اسیر این جهان خاکی شده اند (با تعلق یافتن روح به جسم) - عشق مانند کسی که برده ها را می خرد و آزاد می کند، اسیران عالم خاک را آزاد می کند
هوش مصنوعی: ای کسی که هیچکس برای تو در زنبیلت نان نریخته است، خودت هم باید تلاش کنی و از درون زنبیل خودت چیزی طلب کنی، ای فقیر.
هوش مصنوعی: مردانگی و شجاعت را در خود پرورش بده و در برابر چالشها استقامت نشان بده. در این صورت، حق به تو نعمتهای زیادی میدهد و در نهایت، تبدیل به بهترین موجودات خواهی شد، حتی از چیزهایی که به نظر بیارزش میآیند، چیزهای ارزشمندی به وجود میآید.
ای شمس، افتخار مردم تبریز و تجلی حقیقت و دین، بیا تا دل، از قید جسم و دنیا که مانند قیر چسبنده است، رها شود
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای پسر دلربا وی قمر دلپذیر
از همه باشد گریز وز تو نباشد گزیر
تا تو مصور شدی در دل یکتای من
جای تصور نماند دیگرم اندر ضمیر
عیب کنندم که چند در پی خوبان روی
[...]
کیست به عالم مرا غیر غمت دستگیر
ای بت نامهربان هان ز غمم دستگیر
ای تو خداوند و ما از دل و جان چاکرت
هم نظر مرحمت باز مگیر از فقیر
گر بکشی بنده ام ور ننوازی غمین
[...]
زگوهر افشان سحاب برناگیهان پیر
پران از رعب سیل سنگ بچرخ اثیر
آب بزیر گیاه آینه اندر حریر
برق بابرسیاه عکس فکن در غدیر
شهی که اندر غدیر به حکم حی قدیر
گرفت بازوی او شه بشیر و نذیر
نمود بر کائنات همه صعیر و کبیر
که کرده بر مومنان خدا علی را امیر
غره غرای اوست قالی بدر منیر
زرای بیضا ضیاش خود بفلک مستشیر
شه صفت و شه نژاد شیر دل و شیر گیر
بهتر جمع کبار مهتر جم غفیر
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.