صبح عیان گشت باز خلق به خواب اندرون
سر ز خمار شراب برده به جیب سکون
مرغ صراحی ز حلق در دل بط ریخت خون
از دل بط خون مرغ باید خوردن کنون
قومو اضاق المجال یا ایها النائمون
هبوا طال الرقود یا معشرا الراقدین
ساقی تا ماه من روی نشسته ز خواب
گیر بکف ماه نو ریز درو آفتاب
چون رخ او بر فروز شعله آتش بر آب
برسم هر روزه می ریز بساغر شراب
برنگ آزرم گل ببوی رشک گلاب
صاف چو یاقوت تر پاک چو در ثمین
وقت صبوحی سبو دوش بدوش آورید
آذر زردشت را ز اذرنوش آورید
خون سیاوش را باز بجوش آورید
می زدگان را ز می باز بهوش آورید
رامش جان بر زنید جان بخروش آورید
تا ببرید از نشاط دل ز کف رامتین
آذر ما هست می با دل خرم بیار
از بط عیسی بطون طینت مریم بیار
در غم خرداد ماه باده بی غم بیار
خرمی ماه را رطل دمادم بیار
طور دلم را بجان زلزله یم بیار
نور کف موسوی جلوه ده از آستین
نیست اگر گل چه باک ای پسر گلعذار
آرمل اندر میان کار گل اندر کنار
خیز و بیارا ز روی بزم چو روی بهار
مل ز لب می پرست گل ز رخ لاله سار
می چو یمانی عقیق لاله چو چینی نگار
عقیق چونان شهاب نگار چون حور عین
گر ندهی می مرا دل ببرد جان ز پی
دلبر من کن بجام تا خط سر شارمی
روح دم از آن شراب در رگ و در خون و پی
رسته کن آئین جم شسته کن آثار کی
در گذر از این و آن تا کی و تا چندهی
گوئی از کیقباد جوئی از آبتین
نقش یمانی ز جام ای پسر ساده آر
یعنی یک ساتکین عقیق وش باده آر
زمردین خط بتا ز لعل بیجاده آر
کرده جم آنچ از نخست بهر من آماده آر
باده اگر آوری بیاد شهزاده آر
چو شعر من روح بخش چو گفته من متین
رکن الدوله مهین شهزاده کامگار
آنکه همال پدر اوست پس از شهریار
کشور ازو بر دوام لشکر ازو برقرار
دولت ازو در قوام ملک ازو استوار
آنکه بعدلش نمود آب ز آتش فرار
چنانکه در روز جنگ گرگ ز شیر عرین
هم اثر آفتاب هم قدر آسمان
شاه عطارد دبیر ماه زحل پاسبان
بعقل و تدبیر پیر ببخت و دولت جوان
عدلش سنجی اگر بعدل نوشیروان
بسبک کاه ضعیف بسنگ کوه گران
بر شود آن بر سپهر سر نهد این بر زمین
غره غرای اوست قالی بدر منیر
زرای بیضا ضیاش خود بفلک مستشیر
شه صفت و شه نژاد شیر دل و شیر گیر
بهتر جمع کبار مهتر جم غفیر
بعزم چون پور زال بحزم چون زال پیر
ببخت چون کیقباد بتخت چون کی نشین
چو شه بر اندام اوست قبای فرماندهی
چو جم در انگشت اوست خاتم فر و بهی
بر زده بر بام چرخ رایت عز و مهی
همت والاش را وهم کند کوتهی
الحق او را سریست در خور تاج شهی
اینش چتر و علم آنش تاج و نگین
بتیر شاهین شکار بتیغ خارا شکاف
بوقر هم وزن کوه بوقع همسنگ قاف
روبه او راست ننگ ز شیر نر در مصاف
چرخ با جلال وی کر نکند اعتراف
تیرویش چون شهاب سینه بدوزد بناف
سینه آن چون حریر ناوک این آتشین
شوکت او در فکند بکوه زلزال را
صولت او زنده ساخت سطوت آجال را
ز تیغ پاینده داشت خمسه و خلخال را
ز تیر افکند گرد خیوق و آخال را
آری مهدی کند چاره دجال را
جان دهد آری بخاک عیسی گردون نشین
شاه فرا آسمان همت والای تست
بر ز برش ماه و مهر روی تو و رای تست
زینت تاج ملوک گوهر یکتای تست
رشته نظم و خلل در کف ایمای تست
گر نه خطا گفته ام تخت شهی جای تست
آری گاه مهان در خور شاه مهین
بفر و تاء/یید و بخت بیمن تشریف شاه
بسای کاندر خورست کلاه عزت بماه
ز چرخ بر ساز تخت ز ماه بر زن کلاه
ز چرخ مه بگذران حشمت این بار گاه
خلعت شاهی بپوش بعون و لطف اله
باش همی مستدام بتخت عزت مکین
شد ز ثنا کستریت شهره چنان نام من
که گشته گوئی سخن ختم بایام من
گشت بایام شاه بخت حرون رام من
رخت ثنای تو دید در خور اندام من
تا بخراسان کشید چرخ سرانجام من
بسیرت راستان بعادت راستین
من ز چه تقدیر را تجاوز از خط کنم
خود نه ظهیرم که چشم ز خون دل شط کنم
ز دل باظهار فقر ناله چو بر بط کنم
زانکه بانشاد شعر چو خامه را اقط کنم
بمدح شهزاده تا رای مسمط کنم
روح منوچهریم همی کند آفرین
صفا نه خاقانیست تا کند اظهار فضل
گوهر نغزش بود در خور بازار فضل
کم بود از خردلی آری خروار فضل
نقطه موهوم گشت مرکز پرگار فضل
پیشکش آورده است پیش خریدار فضل
هستی دارای آن باش خریدار این
غضائری سان همی تا که بشکر نوال
ثنای شه را نهم بکتف باد شمال
ببحر دارم دوان یکی چو در لال
بکوه سازم روان یکی چو آب زلال
بشعر گویم مدیح ز شاه جویم منال
چنانکه استاد ری ز فیض شاه تکین
هست بر اندام روز تا سلب عنصری
تا فکند شب بدوش جامه نیلوفری
تا که بود برقرار این فلک اخضری
لاله کند تا بسر مقنعه آذری
تا که باطفال باغ ابر کند مادری
سپس کند چون جنان ز شیر پستان زمین
روز نکو خواه شاه خرم و فیروز باد
شام عدو بین وی شام غم اندوز باد
همچو فلک برقرار آن شب و این روز باد
بزم ترا روی یار شمع شب افروز باد
چون رخ اطفال باغ روز تو نوروز باد
شام تا یکجا چنان روز تو یک سر چنین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف زندگی شاد و لزوم لذت بردن از آن میپردازد. شاعر از مردم میخواهد که از خواب برخیزند و به جشن و شادی بپردازند. او به زیباییهای طبیعت و شادیهای زندگی اشاره میکند و از ساقی میخواهد که می بیاورد تا از طعم خوش آن لذت ببرند. همچنین به ویژگیهای برجسته و عدالت پادشاهی که از او نام میبرد، اشاره میکند و او را ستایش میکند. شاعر از زیباییهای بهار و گلها، و همچنین لزوم تواضع و ادب در زندگی یاد میکند و در نهایت آرزو میکند که روزهای خوب و خوش در کنار روزهای مبارک برای زندگی مردم تداوم داشته باشد.
هوش مصنوعی: صبح明鵄 گشوده شد و مردم دوباره در خواب فرو رفتند، سرهایشان به خاطر اثر شراب، در آرامش و سکون است.
هوش مصنوعی: مرغ صراحی، در حالی که از حلقش خون به دل بط میریزد، میگوید که اکنون باید دل بط را بخورد.
هوش مصنوعی: ای مردم، بیدار شوید و از خواب برخیزید. ای خوابآلودگان، زمان بیداری شما فرا رسیده است.
هوش مصنوعی: ای ساقی، تا زمانی که ماه من بر تخت خواب نشسته است، بگذار در دستت ماه نو به مانند آفتابی درخشان بنوشیم.
هوش مصنوعی: وقتی که چهره او مانند شعله آتش در آب میدرخشد، هر روز به ترتیب بسیار زیادی از شراب در جام میریزم.
هوش مصنوعی: بوی گل به قدری خوش و دلانگیز است که حسادت را در دل میپروراند، مانند عطر گلابی خالص و زیبا که همچون یاقوت، درخشان و شفاف به نظر میرسد و در میان گلها به اوج زیبایی و طراوت دست یافته است.
هوش مصنوعی: در وقت صبح، جام شراب را به دوش بیاورید و آتش زرتشت را از آتشنوش (شرابی که خاصیت گرم دارد) بیاورید.
هوش مصنوعی: خون سیاوش را دوباره به جوش بیاورید و کسانی که مشغول خوشگذرانی هستند را بیدار کنید.
هوش مصنوعی: با شادی و سرور به زندگی ادامه دهید و جانتان را به آرامش برسانید، تا از دل شادابتان بهره ببرید و آن را از دست ندهید.
هوش مصنوعی: آتش ما وجود دارد، با دل شاد نوشیدنی بیاور، از خیلی از آبها، مانند عیسی، مایعی بیاور که به مانند مریم، از خاک و طبیعت برآمده است.
هوش مصنوعی: در روزهای غمانگیز خرداد، بیغم و شادی، باده بیاور و خوشی این ماه را با کاسهای پر از شراب، مداوم و بیوقفه به یاد بیاور.
هوش مصنوعی: دل من با شدت و تلاطم زلزلهای درگیر است، بیایید نور عبای موسوی را از آستینش به جهان بتابانیم.
هوش مصنوعی: اگر گلی وجود نداشته باشد، نگران نباش پسر که زیبایی و خوشبویی در کار گل و در کنار آن همیشه وجود دارد.
هوش مصنوعی: برخیز و زین بزم زیبای خود بهره ببر، همانطور که بهار با رویش خود دلها را شاد میکند؛ همانطور که لختی از زندگی لذت میبری، از زیباییهای گلها و لالهها نیز بهرهمند شو.
هوش مصنوعی: دختر یمانی مانند شراب است، گل لاله همچون چینی به نظر میرسد و نقش عقیق همانند ستارهای درخشان است. او همچون حور عین، زیبایی خیرهکنندهای دارد.
هوش مصنوعی: اگر به من شراب ندهی، دلم برود و جانم را به خاطر محبوبم فدای او کن. پس به من یک جام بده تا سرم را پر کنم.
هوش مصنوعی: روح خود را از شراب پاک و به آن سرشتی که شایسته جان است، برسان و سنت و نشانههای گذشته را کنار بگذار.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، تا کی و چه مدت باید به دنبال چیزهایی باشی که ممکن است به دست نیاری؟ به چه چیزی مشغولی که در نهایت هیچ چیز جز گذشتههایی که دیگر نیستند، به دست نخواهی آورد؟
هوش مصنوعی: پسر، از شراب با رنگ خاصی که شبیه جواهر عقیق است، برایم بیاور. این نشان میدهد که تو باید ظرافت و زیبایی را در انتخاب خود در نظر بگیری.
هوش مصنوعی: خط سبز و زیبای معشوق، به مانند لعل سرخ و ارزشمند، دل مرا به تماشا میکشاند. ای جامی که نخستین روزها برای من آماده کرده بودی، اکنون از نو برایم بیافرین.
هوش مصنوعی: اگر باده بیاوری که یادآور آن پادشاه جوان باشد، به یاد شعر من که مانند روحی زنده بخشنده است و گفتهام محکم و استوار است.
هوش مصنوعی: رکن الدوله، پسر شاهزادهای موفق و مورد احترام، کسی است که مانند پدرش در کنار پادشاهی قرار دارد.
هوش مصنوعی: کشور به واسطه او همیشه پایدار است، لشکر او برقرار و مقاوم است، دولت به وجود او است و ملک به واسطه او مستحکم و استوار است.
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف کسی اشاره دارد که در برابر خطرات و مشکلات به طور ناگهانی و به سرعت فرار کرده است. مانند حیواناتی که در شرایط حساس و پرتنش، برای نجات جان خود به سرعت از موقعیت دشوار دور میشوند. این تصویر به صورت خاص به برخورد و واکنش آنها در زمان جنگ و نبرد اشاره دارد، جایی که طبق طبیعت هر کدام باید به نحوی از خود و زندگیشان دفاع کنند.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی ترکیب و تأثیرات جوی و فضایی بر یکدیگر اشاره دارد. در آن، اشاره شده که نور خورشید و موقعیت آسمان به نوعی بر یکدیگر تأثیر میگذارند. همچنین، صفاتی برای سیارات مختلف داده شده است، بهطوریکه عطارد را به عنوان دبیری ذینفوذ و زحل را به عنوان پاسبانی قابل اعتبار معرفی میکند. این نشاندهنده تعادل و هماهنگی در جهان طبیعت و ارتباطات کیهانی است.
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره میشود که اگر بخواهی عدالت را بسنجی، باید به عقل و تدبیر یک آدم باتجربه توجه کنی. همچنین جوانی که موقعیت و قدرت را در دست دارد، ممکن است انصاف و عدالتش را با انصاف نوشیروان، پادشاه معروف و عادل در تاریخ ایران، مقایسه کنی. در واقع، تجربه و روشهای مدیریتی بزرگترها برای قضاوت درباره عدالت بسیار مهماند.
هوش مصنوعی: به مانند کاه سبکی که به راحتی از کنار سنگ بزرگ کوه عبور میکند، آن کاه به آسمان پرواز میکند و این سنگ بر زمین باقی میماند.
هوش مصنوعی: درخشش او همانند قالیهای بافته شدهای است که نور را به خود جذب میکنند و زیبایی خاصی دارند. این زیبایی، همچون نوری که به آسمان میتابد، سبب جلوهگری و دلربایی میشود.
هوش مصنوعی: حاکم با ویژگیها و ویژگیهای برجسته، چون دلیر و قوی است، بهتر از جمعی از بزرگان و شخصیتهای بزرگ از نظر خیر و خوبی میباشد.
هوش مصنوعی: من با ارادهای چون پسر زال و با احتیاطی چون زال سالخورده، به سعادت و خوشبختیای چون کیقباد میانجامم و بر تختی چون کی نشین خواهم بود.
هوش مصنوعی: هنگامی که پادشاه بر قامت او لباس فرماندهی را پوشیده است، مانند این است که انگشتر قدرت و شرف در دست اوست.
هوش مصنوعی: بر فراز آسمان، پرچم بلندش را به اهتزاز درآورده و درخشش ماه را به نظر میآورد، اما همین نمایش برایش محدودیت و دشواریهایی را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: به راستی او را سری است که شایستهی تاج شاهی میباشد. این چتر و علم نمایانگر تاج و نگین اوست.
هوش مصنوعی: پرنده شاهین با تیزاب تیری شکار میکند و با تیغ سختی، صخره را میشکافد. به اندازه کوه، قاف همساز و همتراز است.
هوش مصنوعی: در مقابل او، هیچ چیزی ارزش ندارد و در مبارزه با دشواریها، حتی شیر نر هم نمیتواند جلال و عظمت او را انکار کند.
هوش مصنوعی: پیکان او مانند شهابی میدرخشد و به قلب میرسد، در حالی که قفسه سینهاش مانند حریر نرم و لطیف است که این تیر آتشین را به خود میکشد.
هوش مصنوعی: نیروی او باعث شد که کوههای لرزان به زمین بیفتند و قدرت او جان تازهای به سرنوشت انسانها بخشید.
هوش مصنوعی: به خاطر سلاح پاینده، خمسه و خلخال (زینتی در پا) را از تیرهای بیرحم در امان نگه داشت و از چرخهای زندگی و زحمتها به دور نگه داشت.
هوش مصنوعی: مهدی راه حلی برای دجال ارائه میدهد و جانهای انسانها را نجات میدهد، بله، او به عیسی که در آسمان است، روح و زندگی میبخشد.
هوش مصنوعی: شاهی که در آسمانها قرار دارد، نماد اراده و عزت تو است. نور ماه و خورشید از زیبایی و هوش تو الهام گرفتهاند و به خاطر تو به درخشش ادامه میدهند.
هوش مصنوعی: تاج پادشاهان به خاطر تو زیباست و تو همان گوهر ارزشمندی هستی که همه چیز در دستانت به نظم و ترتیب میآید و هیچگونه نقص و ضعفی در کارهایت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر من اشتباهی نمیکنم، تخت پادشاهی جای توست، و گاهگاهی مهمانان شایستهای برای شاه بزرگ به این جا میآیند.
هوش مصنوعی: برو و شاد باش و با کمکی از بخت خوب، با شکوه و عزت به بزرگی شاهی که بر سرش کلاهی همچون ماه است، رفتار کن.
هوش مصنوعی: از آسمان به ما بگویید که از ماه بر زن کلاهی بگذارید. از آسمان برای ما این شرافت را در این مکان بیاورید.
هوش مصنوعی: لباس سلطنتی بپوش و با کمک و لطف خدا همیشه در تخت عزت و احترام قرار بگیر.
هوش مصنوعی: به خاطر ستایشهای تو، آوازهام در شهر بهگونهای شده که انگار زندگیام به پایان رسیده و دیگر حرفی برای گفتن ندارم.
هوش مصنوعی: روزگار خوشی که به شاه بخت حرون میگذشت، باعث شد تا من زیبایی و ویژگیهای تو را در زندگیام احساس کنم و این زیبایی به تن من نیز جلوهگر شود.
هوش مصنوعی: خوشبختی و سرنوشت نهایی من به سرزمین خراسان خواهد رسید و بر اساس درک درست و عادات صحیح پیش میروم.
هوش مصنوعی: من چگونه میتوانم سرنوشت خود را تغییر دهم؟ خودم نه قدرتی دارم و نه چشمی که از دلدادگیام بگذرم.
هوش مصنوعی: از دل با بیان احساس فقر، ناله میزنم. زیرا وقتی شعر را با شادی و نشاط آغاز میکنم، مانند اینکه قلم را در عسل فرو ببرم.
هوش مصنوعی: به ستایش شاهزاده میپردازم تا شعرم به صورت موزون و یکدست درآید و روح منوچهری نیز به این کار تأسف میزند و تشویق میکند.
هوش مصنوعی: خوشی و زیبایی در خاقانی نیست که بخواهد فضل و علم خود را نشان دهد. بلکه زیبایی و ارزش واقعی، مانند گوهر قیمتی است که باید در بازار علم و فضل به نمایش گذاشته شود.
هوش مصنوعی: باید توجه داشت که حتی چیزهای کوچک و بیاهمیت میتوانند تأثیرات بزرگی داشته باشند. اگر دانش و فضیلت کم باشد، ممکن است تلاشها و دستاوردها بیمعنا و بیفایده به نظر برسند. در اینجا به اهمیت و نیاز به عمق و کیفیت در دانش و فضیلت اشاره شده است.
هوش مصنوعی: کسی که هدیهای آورد، باید بداند که در برابر خریدار و باعث خیر و برکت هستی قرار دارد. پس تو هم باید برای دریافت این هدیه، شایسته و آماده باشی.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به ستایش و وصف ویژگیهای مثبت یک پادشاه و نعمتهای او میپردازد. او تلاش میکند تا زبانش را برای بیان خوبیها و ثنای پادشاه به کار گیرد و در این مسیر از قدرت و تأثیر باد شمال بهره میجوید. به طور کلی، این شعر نشاندهنده عشق و احترام به رهبری است که نعمتهای زیادی به پیروان خود عطا کرده است.
هوش مصنوعی: من مانند دریا به حرکت درآمدهام، اگر به کوه برخورد کنم، همانطور به روانی آب زلال میشوم.
هوش مصنوعی: من شعر میسرایم و مدیحهای درباره شاه میآورم، همانطور که استاد ری درباره فیض شاه تکین چنین کرده است.
هوش مصنوعی: روز به مانند یک موجود زنده است که در حال حاضر بر تن خود از ویژگیهای خاصی برخوردار است، اما به زودی شب با لباس زیبای آبیاش بر او سایه خواهد افکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که این آسمان سبز و پایدار باشد، گل لاله تا سر مقنعه آذری خواهد رویید.
هوش مصنوعی: مادری که با کودکان در باغ بازی میکند، سپس مانند بهشت از شیر پستان زمین بهرهمند میشود.
هوش مصنوعی: روز خوب و خوشی برای شاه باشد و او همیشه شاد و پیروز بماند. اما شب دشمن در دل خود غم و اندوه داشته باشد.
هوش مصنوعی: همچون آسمان، آن شب و این روز پایدار باشد. امیدوارم در میهمانیات، چهره یار روشنایی بخش شب باشد.
هوش مصنوعی: زمانی که چهرههای معصوم و شاداب همچون گلهای باغ در روز نوروز میدرخشند، پس تا شامگاه همچنان آن روز درخشان و پربار خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.