شماره ۱: ای امیر آخور مهینه پور محسن شه حسین - کز فر خلق حسن برمه زدی خرگاه را
شماره ۲: این قلمدان که دروکلک شه نامور است - ملجا لوح و قلم فخر قضا و قدر است
شماره ۳: ایشاه شه نژاد که چرخ مجدری - در بزم برکف خدمت باد بیزن است
شماره ۴: دلم بر چهرهات تا مهر بسته است - زهر شیرین لبی الفت گسسته است
شماره ۵: کسی کز بنگ در مجلس فروزی است - شجاعت را پی کاشانه سوزی است
شماره ۶: داورا من سال قحطی را بمرز اصفهان - کودکی دیدم بره کز ضعف دل شیون کند
شماره ۷: ای که شب را به غمت اخترش از دیده چکید - صبح در ماتم تو برتن خود جامه درید
شماره ۸: ای شهنشاهی که از یمن ثنای ذات تو - درسخاو درسخن زامثال و اقران برترم
شماره ۹: ای مهین والاگهر والی که ما از همتت - فارغ از اندیشه و آسوده از دریوزهایم
شماره ۱۰: ای خداوند فتن ران فطن از تو چنان - کز تو دارد رستگاری خاطر مفتون من
شماره ۱۱: نبندد مرد عاقل دل بد این فرتوت زن دنیا - که سودش جملگی سو کستوشکرش سربسرشکوی
شماره ۱۲: در زمان شه جمشید گهر ناصر دین - که برد سجده بربار گهش کیخسرو
شماره ۱۳: سپهر مجد و معالی رضاقلی که هلال - بساغر تو خط مهجتی فداک سپرد
شماره ۱۴: شنیده ایم پریشانی از نواحی مصر - که خورد خور ژندی جمع کرده قارون شد
شماره ۱۵: ای مهینه داوری کت شش جهه فراش وار - قبه از هفت اختر و خرگه زنه گردون کنند
شماره ۱۶: قوش کبک انداز من چون پر همت وا کند - چنگل او پنجه اندر پنجه عنقا کند
شماره ۱۷: خان فلک فر محمد آنکه ز رفعت - مهچه خرگاه او گذشته ز فرقد