گنجور

 
جیحون یزدی

ای مهینه داوری کت شش جهه فراش وار

قبه از هفت اختر و خرگه زنه گردون کنند

وی مسیحافر که با گرد رهت یونانیان

خنده برکحل الجواهرهای افلاطون کنند

عزم حزم نافذت در انقباض و انبساط

بحر را مانند کوه وکوه را ماهون کنند

هر که از بداختری کین تو ورزد در ضمیر

نه فلک از... وارون کنند

بنده جیحونرا بدانسان چرک گردیده است رخت

که نشاید پاکش از صد دجله و جیحون کنند

تا دو صد فرسنگ لیلی سازد از مجنون فرار

وصله ازان اگر برپیکر مجنون کنند

هر کسم بیند نهانی گوید ایکاش اهل شهر

بهر دفع نکبت این مردود را بیرون کنند

نه مرا آن طلعت زیبا که رندان بهر فسق

خلعت دیبا دهند و هرشب ...ـون کنند

نه دراین صحراست بازاری که وقت احتیاج

یارهی را مغتنم سازند یا مغبون کنند

یا بده فرمان غلامی را که گوید اهل ملک

باکلوخ و سنگ رجم این تن ملعون کنند

یا بفرما تا ستاره رخ کنیزان حرم

رو سپیدم چون قمر از قرصه صابون کنند

 
 
 
خواجوی کرمانی

زبده دوران ملک مستنصر آن کز کبریا

حضرت او را ملاذ آل الپ ارغون کنند

شش جهت را مشتق از شش حرف اسمش می نهد

زان سبب در رفعتش هفت آسمان مضمون کنند

نزد کلک نقش بندش نام مانی گر برند

[...]

سلمان ساوجی

دین پناها کی روا باشد که خلق از مستزاد

ملک و اسباب و زن و فرزند را مرهون کنند

سخت می‌ترسم ازین معنی که خاص و عام ملک

از تو برگردند و رو با حضرت بی چون کنند

از عوانان ممالک گردن یک تن بزن

[...]

فصیحی هروی

نوبهار آمد که مرغان بال و پر گلگون کنند

وز نوای ناله هر دم گوش گل پرخون کنند

گر سزاوار بهشتم باری ای رضوان مرا

در بهشتی بر که آنجا درد دل افزون کنند

دیده گر داری بیا سوی گلستان وفا

[...]

صائب تبریزی

یکه تازان جنون چون روی در هامون کنند

خاکها در کاسه بی ظرفی مجنون کنند

بلبلان سوگند بر سی پاره گل خورده اند

کز گلستان شبنم گستاخ را بیرون کنند!

حیرتی دارم که چون در روزگار زلف او

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه