حامد در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۷، ساعت ۲۱:۴۰ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۱:
من دنبال یه جمله می گشتم که خیلی زیبا آرزوی های خوشی برای همسرم کنم وقتی این ابیات حافظ رو داخل سایتتون دیدم فهمیدم خیلی از آرزوهای خوب رو داخل همین دو بیت حافظ هنرمندانه آورده بعد که به ایشون هم دادم خیلی خیلی لذت بردند
سید محمد خدایی در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۷، ساعت ۱۲:۳۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:
با سلام چنان از چونان صحیحتراست .با احترام
---
پاسخ: با تشکر، چنان شد.
سید محمد خدایی در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۷، ساعت ۱۲:۲۴ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:
با سلام و احترام در مصرع اول بیت هفتم همه به مومن چسبیده است در صورت امکان اصلاح فرمایند همچنین در بیت دهم چنانچه دعوی نوشته شود مطلوبتر از دعواست با تشکر
---
پاسخ: با تشکر، مطابق فرموده جایگزین شد.
سید محمد خدایی در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۷، ساعت ۱۲:۱۷ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:
با سلام و پوزش در مصرع اول بنظر میرسد یک اشارت (زتو) صحیح باشد
---
پاسخ: با تشکر، «و تو» با «ز تو» جایگزین شد.
hamid در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۷، ساعت ۱۸:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۵:
مرحوم بنان این غزل را با صدای دلنشینش خوانده
khalil moetamed در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۷، ساعت ۱۱:۵۳ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۸ - راه نمودن فرزند قرهالعین عینالدین خضر را، که از ظلمات دنیا سوی روشنایی گراید، رواه الله من عین الحیوة عمره، کالخضر، بصحه الذات:
بخش 8 بیت های:
1- زرگانی >>>> شاید " زندگانی " باشد بر اساس مصرع دوم .
1- ای چاره ده ماهه >>> باید " چارده ماهه " باشد با توجه به بیت 4 .
11- کز چو هر >>> کز جوهر
18- ولیک >>>> و لیک
23- گریکیست >>> گر یکیست
24-ازانک >>>> از آنک
29- تا یا >>>> تا پا
32-بنان >>>> به نان
32- یبم ؟ >>> بیم ؟
32- دزدی باشی کلاه بر سر>>> دزدی باشی, کلاه بر سر
54- سر خیش >>> سرخیش
56- به سرو روی >>> به سر و روی ؟
69- آهنگ مصرع دوم با اول نمی خواند.
73- به فروز >>>> بفروز ( فعل امر)
73- کور است >>> کو راست
---
پاسخ: با تشکر، غیر از موارد بیت 1 و 32 (که جایگزینهای پیشنهادی مشکل را حل نمیکنند) و بیت 18 (ولیک در فارسی ترکیب و و لیک نیست و یک کلمه به حساب میآید) و 34 (ویرگول لازم نیست) باقی موارد طبق فرموده جایگزین شد.
Baghaei در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۷، ساعت ۱۰:۵۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲:
تصور عمومی این است که ابوسعید رحمه الله علیه از اهل تسنن بوده است، حال هرچند در این ابیات مطلبی خلاف مذهب وی دیده نمی شود ، اما توسل به این بزرگواران - آن هم در این حد - جالب و تا حدودی بحث برانگیز می نماید. والله العالم.
بهاره در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۸۷، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است:
متن کاملشو از سایت تبیان: پیوند به وبگاه بیرونی.
بند 3. بیت 4. مصراع اول:"کاش آن زمان که حرکت این کرد آسمان"
بند 5. بیت آخر. مصراع اول:"کرد این خیال وهم غلط کار کان غبار"
---
پاسخ: با تشکر، در مورد دوم «کرد این خیال وهم غلط که ارکان غبار» با مورد پیشنهادی جایگزین شد. در مورد اول صورت حاضر درستتر به نظر میرسد، مگر این که دوستان پیشنهاد خود را مستند به منبع معتبری همچون نسخهی چاپی دیوان محتشم کنند.
khalil moetamed در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۸۷، ساعت ۱۲:۴۸ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۷ - در سبب نظم این جواهر، و سر رشتهٔ دقت را درو کشیدن، و در نظر جوهریان مبصر داشتن، و قیمت عدل خواستن:
بخش 7 بیت های :
8- بهتر زد و صد >>> بهتر ز دو صد
8- مصرع دوم - درد؟ با قافیه و آهنگ مصرع اول نمی خواند.
11- رقاق میده >>> شاید میوه باشد
17- نحست >>>> نخست
---
پاسخ: با تشکر، موارد پیشنهاد شده برای ابیات 8 و 17 جایگزین شدند.
khalil moetamed در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۸۷، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۴ - در طیران آن سیمرغ قاف قران سوی سواد ما زاغ با طاوس سدره یمد لله ظلها علینا:
بخش 4 بیت های:
16- بی رییب >>>> بی ریب
21 - ازان >>>> از آن
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
نیما در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۷ دی ۱۳۸۷، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - گفتار اَندر آفرینشِ مَردُم:
در خط شش میانچی باید عوض شود به میانجی
---
پاسخ: با تشکر، جایگزینی مطابق نظر شما انجام شد.
ف-ش در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۷، ساعت ۱۶:۰۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۲ - نظر کردن شیر در چاه و دیدن عکس خود را و آن خرگوش را:
بنام او
در بیت ششم وبعد دراین قسمت آمده است:
چاه مظلم گشت ظلم ظالمان
اینچنین گفتند جمله عالمان
هرکه ظالمتر چهش باهول تر
عدل فرموده است بتر را بتر
ایکه تو ازجاه ظلمی میکنی
دانکه بهر خویش چاهی میکنی
سخنی مشهوراست که مولوی برای بهبود احوال جوامع امروزی هم نسخه دارد دراین ابیات سرنوشت اهل ظلم وتجاوز به حفوق دیگران را به بطور شگفت انگیز نشان میدهدآنچه برای افراد مصداق دارد درباره حکومت ها وجوامع بشری هم صادق است باتوجه به ابیات نامبرده و بسیار ابیات دیگر او ازقبیل آنچه درباره احولیت پادشهی از یهود که مسیحیان را میکشت ودرجای دیگرکه از بی تمیزی حاکمان گفته :( چونکه بی تمییزیا نمان سرورند)نتیجه بدست میآید که اگرحاکمان اهل ظلم واحولیت و بی تمیز باشندچه مصائبی به بار میآید
درگذشته های دورهرکس زورگوتر و قسی تر بود بدون انتخاب مردم حاکم میشد وامروز ملل جهان غالبا حاکمان را انتخاب میکنند واگر موضوع ظالم نبودن و احول نبودن وبی تمیز نبودن (باتوجه به بیانات مولوی)در نظر مردم جهان باشد مثلاجنگهای بیهوده ویکسره خسارت آمیز ازلحاظ جانی ومالی روی نمیدهد یا کمتر روی میدهد
کمال در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۷، ساعت ۰۲:۵۷ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
با سلام و عرض ارادت خدمت شما دوست فرزانه و محترم
آیا شما منظور عراقی را از این بیت می دانید چیست
عراقی بار دیگر توبه بشکست
عراقی توبه سی ساله بشکست
با سپاس فراوان
کمال پاریس ژانویه 2008
علی رضا در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۷، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۹ - داستانِ دقیقی شاعر:
لطفآ مصراع اول از بیت آخر را مطابقه دهید به نظر به لحاظ وزنی مغلق می آید.
سپاسگذارم
علی رضا در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۷، ساعت ۰۱:۳۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۰ - بنیاد نهادنِ کتاب:
سومین بیت از پایین، گشتاده نباید باشد، بی شک "گشاده" بوده است.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح مطابق پیشنهاد شما انجام شد.
علی رضا در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۷، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:
بیت هفتم وزنش لنگ می زند. به گمانم مصراع دوم یک هجای بلند کم دارد.
چیزی شبیه این باید بشود:
چه گفت آن خردمند مرد خرد
که دانا ز گفتار ازو برخورد
بعد از "از" یک "و" به نظر کم دارد.
آگاه در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۷، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۴ - گلهٔ بیجا:
با سلام و سپاس فراوان از کاری که در این سایت انجام میدهید، تصور میکنم که بیت آخر:
رو، که این خویشی نمیید بکار
گله از ده رفت، ما را واگذار
باید اینطور باشد:
رو، که این خویشی نمی آید بکار
گله از ده رفت، ما را واگذار
---
پاسخ: یا تشکر، تصحیح شد.
فریدالدین پوررحیم در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۸۷، ساعت ۱۵:۳۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹:
در بیت آخر:
بسیار مخور ورد مگو فاش مساز
---
پاسخ: ضبط فروغی همین است (و رد مکن) که مسلماً از لحاظ وزنی غلط است، اگر دوستان میتوانند ضبط حاضر را توجیه کنند یا بدل مستندی ارائه کنند بفرمایند تا تصحیح شود.
ف-ش در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۲ دی ۱۳۸۷، ساعت ۰۸:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲ - داستان آن پادشاه جهود کی نصرانیان را میکشت از بهر تعصب:
بنام او
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل بسوی دیده شد
در این قسمت به داستان یکی از پادشاهان یهود اشاره میکند که طبق داستان مسیحیان را میکشت و دشمن عیسی بود واحولیت انسان را توضیح میدهد
کلمه" احول " یعنی دو بین وکسی که احول است یک چیز را دو چیز میبیند چنانکه استادی به شاگردش که احول بود کفت آن شیشه را بیاور وشاگرد گفت از دو شیشه کدامیک را بیاورم استاد گفت یکی را بشکن تا ببینی عیب نو چیست وچون یکی را شکست دیگر شیشه ای وحود نداشت
خشم وشهوت مردرا احول کند
زاستقامت روح را مبدل کند
توضیح احولیت اینکه ما گاهی شاهد واقعیت یک چیز یا یک فرد هستیم وگاه با توهم و خیال وبدون بصیرت به چیزی وکسی توجه داریم واینگونه یک چیزرا دو چیز میبینیم مثلا در جالت عادی کسی را آنچه هست میبینیم ولی در حالت ترس وخشم او را مثال غول و چیزیکه مخیله ما ساخته وپرداخته میبینیم در اینصورت احول یعنی دو بین میشویم
وقتی کسی با کسی یا قومی با قومی در جنگ است چشم هااحول مشود و طرف به جای اینکه دیگری را تنها یک موچود انسان ببیند اورا با توهم چیز دیگر میبیند که باید کشته شود ویادش میرود که همنوع اووانسانست یا فرزندانش هم انسان هستند مصداق احولیت شاه یهود که مسیحان را مکشت ومولوی ذکر میکندهمیشه وهمه جا وحالا هم دیده میشود
مولوی میگوید شیشه کبود وتیره ای جلو چشم انسانست که هرچیزرا به شکل دیگر وتار میبیند اگر شیشه کبود ازجلو چشم براشته شود دیده درست مینگرد
امیر در ۱۶ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۴ بهمن ۱۳۸۷، ساعت ۱۳:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۲: