بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیهالسلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد
مؤمنان از دست باد ضایره
جمله بنشستند اندر دایره
باد طوفان بود و کشتی لطف هو
بس چنین کشتی و طوفان دارد او
پادشاهی را خدا کشتی کند
تا به حرص خویش بر صفها زند
قصد شه آن نه که خلق آمن شوند
قصدش آنک ملک گردد پایبند
آن خراسی میدود قصدش خلاص
تا بیابد او ز زخم آن دم مناص
قصد او آن نه که آبی بر کشد
یاکه کنجد را بدان روغن کند
گاو بشتابد ز بیم زخم سخت
نه برای بردن گردون و رخت
لیک دادش حق چنین خوف وجع
تا مصالح حاصل آید در تبع
همچنان هر کاسبی اندر دکان
بهر خود کوشد نه اصلاح جهان
هر یکی بر درد جوید مرهمی
در تبع قایم شده زین عالمی
حق ستون این جهان از ترس ساخت
هر یکی از ترس جان در کار باخت
حمد ایزد را که ترسی را چنین
کرد او معمار و اصلاح زمین
این همه ترسندهاند از نیک و بد
هیچ ترسنده نترسد خود ز خود
پس حقیقت بر همه حاکم کسیست
که قریبست او اگر محسوس نیست
هست او محسوس اندر مکمنی
لیک محسوس حس این خانه نی
آن حسی که حق بر آن حس مظهرست
نیست حس این جهان آن دیگرست
حس حیوان گر بدیدی آن صور
بایزید وقت بودی گاو و خر
آنک تن را مظهر هر روح کرد
وآنک کشتی را براق نوح کرد
گر بخواهد عین کشتی را به خو
او کند طوفان تو ای نورجو
هر دمت طوفان و کشتی ای مقل
با غم و شادیت کرد او متصل
گر نبینی کشتی و دریا به پیش
لرزها بین در همه اجزای خویش
چون نبیند اصل ترسش را عیون
ترس دارد از خیال گونهگون
مشت بر اعمی زند یک جلف مست
کور پندارد لگدزن اشترست
زانک آن دم بانگ اشتر میشنید
کور را گوشست آیینه نه دید
باز گوید کور نه این سنگ بود
یا مگر از قبهٔ پر طنگ بود
این نبود و او نبود و آن نبود
آنک او ترس آفرید اینها نمود
ترس و لرزه باشد از غیری یقین
هیچ کس از خود نترسد ای حزین
آن حکیمک وهم خواند ترس را
فهم کژ کردست او این درس را
هیچ وهمی بیحقیقت کی بود
هیچ قلبی بیصحیحی کی رود
کی دروغی قیمت آرد بی ز راست
در دو عالم هر دروغ از راست خاست
راست را دید او رواجی و فروغ
بر امید آن روان کرد او دروغ
ای دروغی که ز صدقت این نواست
شکر نعمت گو مکن انکار راست
از مفلسف گویم و سودای او
یا ز کشتیها و دریاهای او
بل ز کشتیهاش کان پند دلست
گویم از کل جزو در کل داخلست
هر ولی را نوح و کشتیبان شناس
صحبت این خلق را طوفان شناس
کم گریز از شیر و اژدرهای نر
ز آشنایان و ز خویشان کن حذر
در تلاقی روزگارت میبرند
یادهاشان غایبیات میچرند
چون خر تشنه خیال هر یکی
از قف تن فکر را شربتمکی
نشف کرد از تو خیال آن وشات
شبنمی که داری از بحر الحیات
پس نشان نشف آب اندر غصون
آن بود کان مینجنبد در رکون
عضو حر شاخ تر و تازه بود
میکشی هر سو کشیده میشود
گر سبد خواهی توانی کردنش
هم توانی کرد چنبر گردنش
چون شد آن ناشف ز نشف بیخ خود
ناید آن سویی که امرش میکشد
پس بخوان قاموا کسالی از نبی
چون نیابد شاخ از بیخش طبی
آتشین است این نشان کوته کنم
بر فقیر و گنج و احوالش زنم
آتشی دیدی که سوزد هر نهال
آتش جان بین کزو سوزد خیال
نه خیال و نه حقیقت را امان
زین چنین آتش که شعله زد ز جان
خصم هر شیر آمد و هر روبه او
کل شیء هالک الا وجهه
در وجوه وجه او رو خرج شو
چون الف در بسم در رو درج شو
آن الف در بسم پنهان کرد ایست
هست او در بسم و هم در بسم نیست
همچنین جملهٔ حروف گشته مات
وقت حذف حرف از بهر صلات
از صلهست و بی و سین زو وصل یافت
وصل بی و سین الف را بر نتافت
چونک حرفی برنتابد این وصال
واجب آید که کنم کوته مقال
چون یکی حرفی فراق سین و بیست
خامشی اینجا مهمتر واجبیست
چون الف از خود فنا شد مکتنف
بی و سین بی او همیگویند الف
ما رمیت اذ رمیت بی ویست
همچنین قال الله از صمتش بجست
تا بود دارو ندارد او عمل
چونک شد فانی کند دفع علل
گر شود بیشه قلم دریا مداد
مثنوی را نیست پایانی امید
چارچوب خشتزن تا خاک هست
میدهد تقطیع شعرش نیز دست
چون نماند خاک و بودش جف کند
خاک سازد بحر او چون کف کند
چون نماند بیشه و سر در کشد
بیشهها از عین دریا سر کشد
بهر این گفت آن خداوند فرج
حدثوا عن بحرنا اذ لا حرج
باز گرد از بحر و رو در خشک نه
هم ز لعبت گو که کودکراست به
تا ز لعبت اندک اندک در صبا
جانش گردد با یم عقل آشنا
عقل از آن بازی همییابد صبی
گرچه با عقلست در ظاهر ابی
کودک دیوانه بازی کی کند
جزو باید تا که کل را فی کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی و تحلیل مفهوم ترس و ارتباط آن با ایمان و وجود الهی پرداخته است. مؤمنان در برابر چالشها و طوفانها، با اعتماد به کشتی لطف خداوند به سکون مینشینند. خداوند از طریق ترس، انسانها را به کار و تلاش وامیدارد تا مصالح و اصلاحات لازم در زندگی را به دست آورند.
در این متن، به قدرت خداوند و تأثیرات ترس بر رفتار انسانها اشاره شده است. گفته میشود که انسانها بیشتر از چیزهای خارجی میترسند و در عین حال، هیچکس از خود نمیترسد. ترس حاصل خیال و اوهام است و نمیتواند حقیقتی پایهدار داشته باشد.
در نهایت، نویسنده بر این نکته تأکید دارد که ارتباط با خداوند و درک از حقایق برتر، مانند درک الفاظ و حروف، انسان را به حقیقت و روشنایی رهنمون میسازد و از توهمات و ترسهای بیاساس رها میکند.
هوش مصنوعی: مؤمنان از شدت طوفان و مشکلات، در دایرهای آرام و سکون نشستهاند و از این وضعیت به دور هستند.
هوش مصنوعی: طوفان و باد شدیدی وجود دارد، اما کشتی محبت هم هست. این کشتی میتواند در برابر این طوفان مقاومت کند.
هوش مصنوعی: خداوند پادشاهی را دچار مشکلات میکند تا خودخواهی و طمعورزیاش او را به صفهای دشمنان بکشاند.
هوش مصنوعی: هدف پادشاه این نیست که مردم تنها در امان باشند، بلکه او میخواهد که ملک و سرزمینش به ثبات و استواری برسد.
هوش مصنوعی: آن خر که در حال دویدن است، هدفش رهایی از مشکلاتش است تا به جایی برسد که زخمهایش در آن لحظه، بهبود یابد.
هوش مصنوعی: هدف او این نیست که فقط آب بگیرد یا کنجد را روغن کند.
هوش مصنوعی: گاو به خاطر ترس از ضربههای سخت به سرعت میتازد، نه به خاطر اینکه بخواهد بار آسمان و زندگی را به دوش بکشد.
هوش مصنوعی: اما او حق خود را به خاطر ترس و نگرانی نادیده گرفت تا منافعی به دست آید که در نتیجه آن به وجود میآیند.
هوش مصنوعی: هر تاجری در مغازهاش تلاش میکند تا خودش را بهبود بخشد و نه اینکه به اصلاح و بهبود وضعیت عمومی دنیا بپردازد.
هوش مصنوعی: هر کس برای درد خود راهی برای درمان و تسکین میگردد، در حالی که در این دنیا، در زندگی میشود از مشکلات و رنجها سرگردان بود.
هوش مصنوعی: حق اصلی این جهان به دلیل ترس و هراسی که از مرگ داریم، شکل گرفته است و هر کس به خاطر ترس از جان خود در این زندگی، تلاش و کوشش میکند.
هوش مصنوعی: سپاس خداوندی را که ترس را به این صورت به سرانجام رساند؛ او سازنده و ساماندهنده زمین است.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم از خوبیها و بدیها میترسند، اما هیچکس از خودِ خودش نمیترسد.
هوش مصنوعی: حقیقت در دست کسی است که به ما نزدیک است، حتی اگر وجود او را حس نکنیم.
هوش مصنوعی: او در جایی ملموس و قابل درک است، اما احساس کردن این مکان ممکن نیست.
هوش مصنوعی: حس و درکی که خداوند به وسیله آن خود را نشان میدهد، از احساسات این دنیا متفاوت است و فراتر از آن است.
هوش مصنوعی: اگر حس حیوانی را در آن حالت بایزید میدیدی، در آن زمان تو هم به اندازه یک گاو و خر میشد.
هوش مصنوعی: بدن را به عنوان نمایندهای از روح قرار داده و کشتی را به وسیلهای خاص و بینظیر مانند براق نوح تبدیل کرده است.
هوش مصنوعی: اگر بخواهد، طوفان میتواند کشتی را به راحتی به سمت خود بکشاند، ای نورجو.
هوش مصنوعی: هر بار که تو نفس میکشی، انگار طوفان و کشتیای به خاطر غم و شادیات به حرکت درمیآید و این دو حالت به تو متصل هستند.
هوش مصنوعی: اگر کشتی و دریا را ندیدهای، به بدن خود نگاه کن تا لرزشها را در تمام بخشهای آن حس کنی.
هوش مصنوعی: وقتی که انسان نمیتواند به دلیل اصلی ترسش پی ببرد، در نتیجه چشمها و نگاهش از تصورات و خاطرات متنوع و ترسناک پر شده است.
هوش مصنوعی: یک مست کور، با مشت بر کسی که نابینا است میزند و آن شخص فکر میکند که او در حال لگد زدن به شتری است.
هوش مصنوعی: چون آن زمان صدای شتر را میشنید، کور بود و نمیتوانست آینه را ببیند.
هوش مصنوعی: باز میگوید کور، آیا این سنگ بود یا اینکه از قبهای پر از فشار و سختی ساخته شده است؟
هوش مصنوعی: آنچه که نبود و وجود نداشت، باعث ترس و وحشت شد. این حالتها و احساسات به خودنمایی درآمدند.
هوش مصنوعی: انسانها از چیزهای نامعلوم و ناشناس میترسند و به یقین نمیرسند، اما باید در خودشان اعتماد داشته باشند و از خود نترسند.
هوش مصنوعی: این حکیم به خوبی درک کرده است که ترس ناشی از سوءتفاهم است و او به ما آموخته است که باید بر این ترس غلبه کنیم.
هوش مصنوعی: هیچ تصوری بدون حقیقت وجود ندارد و هیچ قلبی بدون درستی نمیتواند ادامه یابد.
هوش مصنوعی: هیچ دروغی نمیتواند بهای حقیقی داشته باشد، چرا که در هر دو جهان، هر دروغی ریشه در حقیقت دارد.
هوش مصنوعی: او حقیقت را دید و بر آن تلاش کرد، اما در مقابل، دروغ را به امید فریب به کار بست.
هوش مصنوعی: ای دقت کن که تو به دروغی که بر اساس حقیقتِ صدق حرف میزنی، شکر نعمت را انکار نکن.
هوش مصنوعی: من از حال و هوای یک آدم فقیر حرف میزنم یا از کشتیها و دریاهای او.
هوش مصنوعی: اینگونه میگوید که حقیقتی وجود دارد که به ما میآموزد که هر جزئی در واقع بخشی از کل است و به همین دلیل میتوان گفت که اندیشههای عمیق و پندهای دل، از عالم فکر و دانش فراتر میروند و همه چیز به هم پیوسته است.
هوش مصنوعی: هر ولی و پیشوایی مانند نوح است و وظیفهاش مانند کشتیبان، که در میان مردم با مشکلات و طوفانها مواجه میشود و باید آنها را شناسایی کند.
هوش مصنوعی: از دوری و احتیاط از دوستان و خویشان خود غفلت نکن، زیرا ممکن است گاهی خطرناک باشند مانند شیر و اژدهای نر.
هوش مصنوعی: در زمانهای که زندگیات با فراز و نشیبها مواجه است، کسانی که در خاطرت هستند، به یاد تو هستند و در غیاب تو به یاد تو فکر میکنند.
هوش مصنوعی: شبیه الاغی تشنه، هر یک از فکرها و اندیشههایم برایم مانند شربت شیرین است.
هوش مصنوعی: خود را از یاد تو رها نمیکنم، همچنان که دانههای شبنمی که از دریا برمیخیزند و زندگی میآفرینند.
هوش مصنوعی: بنابراین، نشانهای که از جنبش آب در شاخهها به دست میآید، این است که آب در جا نمیایستد و حرکت میکند.
هوش مصنوعی: یک عضو حر (شاید به معنی حلال یا مناسب) جوان و تازه است و هر جا که کشیده شود، به سمت همانجا میرود.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی میتوانی سبد بسازی و همچنین میتوانی گردن او را هم بچرخانی.
هوش مصنوعی: وقتی که آن موجود خاص از خود پا به بیرون میگذارد، دیگر نمیتواند به طرفی برود که سرنوشتش او را میکشاند.
هوش مصنوعی: پس افرادی که تنبل هستند، گرچه به مقام پیامبر دست نیابند، همچنان به امید آنکه از درخت وجودشان شاخ و برگی رشد کند، منتظر میمانند.
هوش مصنوعی: این نشانه به شدت پرشور و هیجانآور است و من میخواهم این احساس را بر روی زندگی فقیران و وضعیت مالیشان اعمال کنم.
هوش مصنوعی: آتش را میبینی که هر جوانهای را میسوزاند؛ این آتش، نفسهای خیال را نیز میسوزاند.
هوش مصنوعی: نه خیال و نه واقعیت از این آتش سوزان رهایی ندارند، چون این آتش از جان میریزد و شعلهور میشود.
هوش مصنوعی: هر دشمن و هر حیوانی در برابر شیر میآید، اما هر چیزی نابود میشود جز جهان خداوند.
هوش مصنوعی: به اوج و زیبایی چهره او با تمام وجود خودت را وقف کن، مانند حرف الف که در کلمه بسم الله جا دارد و خود را در آن محو کرده است.
هوش مصنوعی: در عبارت یاد شده، اشاره به این است که حرف "الف" در کلمه "بسم" وجود دارد، اما در عین حال نشاندهنده یک حالت خاص است که میتواند هم در وجود و هم در عدم به کار آید. این نشاندهنده مفهوم عمیق و پیچیدهای است که ممکن است در تعابیر مختلفی تعبیر شود. از این رو، میتوان گفت که در آن واحد، وجود و عدم به یکدیگر وابسته هستند و در نگاه های مختلف، به شکل های مختلفی قابل تفسیر هستند.
هوش مصنوعی: همچنین تمام حروف زمان حذف یک حرف برای نماز به حالت گیجی و کدورت درآمدهاند.
هوش مصنوعی: این بیت به ارتباط و پیوند اشاره دارد. به معنای این است که از دوستی و ارتباط با دیگران، میتوان به اتحاد و همبستگی دست یافت. همچنین میگوید که الف به راحتی روابط را قبول ندارد و از آن دوری میکند. این اشاره به این دارد که در عین تلاش برای ارتباط، ممکن است برخی از روابط نادیده گرفته شوند.
هوش مصنوعی: اگر حرفی نتواند تحمل کند، این نزدیکی ضروری میشود، پس باید سخن را کوتاه کنم.
هوش مصنوعی: وقتی کسی از جدایی و دوری صحبت میکند، سکوت و عدم پاسخدهی در اینجا اهمیت بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که الف از خود و هویت خود گذر میکند، در این حالت، حرف سین که بدون الف وجود دارد، بهنوعی اشاره به الف دارد و آن را نام میبرد. در واقع، این بیان به ارتباط و پیوستگی بین حروف و وجود آنها اشاره دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که وقتی در کاری موفق میشویم یا در جایی موفق عمل میکنیم، در حقیقت نیرویی یا قدرتی ما را هدایت کرده است. همچنین اشاره به این دارد که در برای برخی از کارها، ارادهی الهی نیز در پسزمینه وجود دارد که ما از آن بیخبر هستیم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دارو هست، فرد بیمار نیازی به عمل جراحی ندارد، اما وقتی که زندگی به پایان برسد، دیگر نمیتوان از بیماری جلوگیری کرد.
هوش مصنوعی: اگر جنگل قلم تبدیل به دریا شود، هیچ پایانی برای مثنوی وجود ندارد. امید نیز پایدار است.
هوش مصنوعی: خشتزن تا زمانی که خاک وجود دارد، به کار خود ادامه میدهد و کارش را مرتب و منظم انجام میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی که خاک باقی نماند و او از آن جدا شود، مانند دریا که کف میسازد، زمین نیز بهدنبال او شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی که جنگلها و طبیعت از بین بروند، دیگر نمیتوان انتظاری از آنها داشت و تنها باید به آب را به عنوان منبع امید و زندگی نگاه کرد.
هوش مصنوعی: برای این موضوع، خداوند فرج را وعده داده است. درباره دریای دانش ما صحبت کنید، چرا که در این مسئله محدودیتی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: از دنیای پر از هیجان و بازیها که مانند دریا است، به دنیای آرام و بیتحرک برگرد. به آن کودک بگو که بازی کردن و لذتهای زودگذر او فقط شبیه به یک سرگرمی موقتی است.
هوش مصنوعی: به تدریج از بزم بازیگری، در نسیم صبحگاهی روحش با خرد و فهم آشنا میشود.
هوش مصنوعی: عقل در بازی و رفتار کودکانه نمایان میشود، هرچند که ظاهر او گاهی نشاندهندهٔ خرد است.
هوش مصنوعی: کودک مبتدی، زمانی میتواند به بازی بپردازد که ابتدا یاد بگیرد و تمرین کند تا در نهایت به درک کامل برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.