گنجور

حاشیه‌ها

مهاجر در ‫۱۶ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۳۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۴:

کلمه ته بنظر صحیح نمی آید :
زیرا تو در لری به طرز خاصی تلفظ میشود ، شبیه به حروف اون لات دار در زبان آلمانی است شاید بهتر باشد از نگارش کردی استفاده شود تا امکانات بهتری جهت نگارش زبان لری بهره گرفته شود یا با علامت هشتک روی حرف و نوشته شود

ستاره در ‫۱۶ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

این شعر رو از سالهای قبل دوست داشتم وهمیشه دکلمه اون توسط داریوش رو گوش میکنم قسمتی از این شعر جذاب آهنگ وبلاگم هست که ساعتها اون رو گوش میکنم برام یادآور خاطرات زیادی هست
www.sahel-t.blogfa.com

محمد فخارزاده در ‫۱۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۸:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:

کاین عمر طی نمودیم اندر امیدواری

مهاجر در ‫۱۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۶:۱۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۵۰:

در کلمه روج شک است زیرا اصل اسم روژ است که هم اکنون نیز در لرستان بکار میرود

ناشناس در ‫۱۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۶:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰ - بیان آنک کشتن و زهر دادن مرد زرگر به اشارت الهی بود نه به هوای نفس و تامل فاسد:

بنام او
در کل داستان عاشق شدن شاه برکنیزک نکات بسیارآموزنده وجوددارد اما کشتن آن مرد از نظر ظاهرخیلی ناخوشایند وتوجیه آن نیز ذهن را قانع نمیکند واصولاچنان شاهی یا غیرا و با این صفت قابل تصوریا شناخته نیست وبهره ای ازاین قسمت نمیتوان برد وچنانکه گفته شده قابل انتقاد است.
بنا بر مطلب بالا وغیرآن(ازقبیل داستانهای مسستهجن ویا بیانات تندی که درمثنوی می بینیم وموارد دیگری که جای ذکرش نیست گرچه همه جا خیر و سعادت بشردر نظراست) نتیجه میگیریم که بیانات مثنوی را از اول تا آخر نباید از لحاظ ارزش در یک ردیف قرار دهیم بسیاری از ما عادت داریم که سخن مولوی یا غیر اورا را کاملا مقبول وبی نقص بدانیم یا کاملامورد بی اعتنائی قرار دهیم این اشکا ل گویا سابقه تاریخی دارد ولی میدانیم که راه درست آنست که این گنجینه ها را پا س بداریم واز نقد و بررسی هم غافل نمانیم واگرکسانی از بخشهائی از مثنوی خوششا ن نیاید دلیل برآن نمیشود که کل آنرا زیر سئوال ببرند اگردیگر بخشهارا بخوانند نکات بسیارآموزنده وروشنگر وهدایت کننده در آنها میبیند بدیهی است که همه آثاربشری خالی از اشکال نیست وتتبع وبررسی وگزینش همواره ضرورت داردچنانکه این کاردر مورد آثار علمی و مذهبی وغیره هم معمولست.
درقرآن کریم آمده است که "بشارت بده بر کسانی که گفتارا میشنوند وبهترینش را پیروی میکنند" (مستلزم انتخاب است)وحتی آمده است که" از بهترین آنچه بر شما نازل شده پیروی کنید" بدیهی است لازمه عمل به این بیانات پر معنی شنیدن سخنان مختلف وتامل وبررسی درآنها( به قدروسع)است

سید محمد محمد علیان لاریجانی در ‫۱۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۴ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰ - بیان آنک کشتن و زهر دادن مرد زرگر به اشارت الهی بود نه به هوای نفس و تامل فاسد:

در این ابیات مولانا سعی کرده تا مواردی را که در آن یکی از خواص خداوند بر اساس الهامات خود دست به کارهائی می زند که در ظاهر خلاف عقل است و حتی ظلم می نماید را توضیح دهد.
در مواردی ما با استفاده از معیارهای زمینی نمی توانیم حقیقت اعمال را دریابیم.
در قرآن نیز آمده است که چه بسا اعمال و رویدادهای که شما دوست ندارید و برای شما مفید است و چه بسیار اعمالی که شما دوست دارید و برای شما مفید نیست.
پس با ظاهر اعمال نمی توان درستی آنها را محک زد.
انتقادی که به این تفکر وارد است این است که معیار اینکه چه کسی واقعا" از خواص است و به واقع از عالم بالا این اعمال به ظاهر ظالمانه را انجام می دهد مشخص نیست و بنابراین می توان از این مورد سوء استفاده نمود و اعمال جابرانه را به توجیه دستورات غیب بودن به راحتی انجام داد و دهان مخالفان را به بهانه دشمنی با غیب و خداوند بست.

ناشناس در ‫۱۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۹:۵۷ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۰:

بیت سوم "گذارد "درست است
بیت دهم "نمیآید" درست است
دربیت 12" دبستانی"
بیت 15 به پیچانی مناسبتر از بپیچانی است
بیت39 گاه الوانی
---
پاسخ: با تشکر از شما، به جز مورد بیت 15 جایگزینیها مطابق نظر شما انجام شد. در بیت 15 «بـ» پیشوند فعل است و نه ترکیب دو کلمه‌ی «به» و «پیچانی» و تصور می‌شود صورت حاضر درست‌تر باشد.

محمد خاکشور در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۲:۰۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵:

این رباعی به نام محمدرضا نوعی خبوشانی نیز ثبت شده است و سند متقنی دردست نیست که کدام درست است وتنها با تکیه برشیوه بیانی ومقطع زمانی زندگی آن دو محتمل است که این شعر باتوجه به نزدیکی اش به سبک هندی متعلق به نوعی خبوشانی باشد

سعید در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۶:

عشق است مولانا

سید عبدالنبی در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۳:۵۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴:

با درود
از زیبا ترین اشعار خیام و اندیشه های انسان است؛
مانند این شعر حافظ که میفرمایند:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
بدرود

A.S.Arjmand در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

شعر جاودانه علی ای همای رحمت شهریار تضمین از این بیت لسان الغیب میباشد

A.S.Arjmand در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۲۱:۱۲ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مخمس:

در میکده و دیر که جانانه تویی (تو)
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
---
پاسخ: با تشکر از شما، کلمه‌ی جاافتاده اضافه شد.

س. الف طبیبی در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۱۹:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲۰:

از شبنم عشق خاک آدم گل شد
صد فتنه و شور در جهان حاصل شد
صد نشتر عشق بر رگ روح زدند
یک قطره از آن چکید و نامش دل شد
این رباعی از ابو سعید ابوالخیر ذکر شده است

محمد آصف مهری- کابل، افغانستان در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۱۱:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۳:

این غزل توسط استاد محمد هاشم چشتی در قالب آهنگ (یا کمپوز) درآمده است که شنیدن آن به شما حال و هوایی دیگری میدهد. البته قابل یادآوری است که استاد محمد هاشم چشتی از دوستداران طریقه ای چشتیه ای مبارک بودند که زادگاه اصلی آنها افغانستان میباشد. استاد محمد هاشم چشتی در کشور آلمان و بدست نزدیکترین شاگردش به قتل رسید. انا الله و انا الیه راجعون.

حمید در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

بیت 5 مصرع 2:
روضه امّید تویی...
---
پاسخ: با تشکر، «روضه اومید تویی» با پیشنهاد شما جایگزین شد.

س. ص. در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۱۱:۱۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳ - ظاهر شدن عجز حکیمان از معالجهٔ کنیزک و روی آوردن پادشاه به درگاه اله و در خواب دیدن او ولیی را:

اغلاط املائی در مصرع اول بیت بیستم :
"شه به جای حاجبان پا پیش رفت"، نه "حاجیان فا پیش"
با تشکر
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح مطابق نظر شما انجام شد (البته بعداً بنا به تذکر جناب رسته «فا» بازگردانده شد).

س. ص. در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۱۰:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:

بیت اول، مصرع دوم :
بجای " شمع " باید " شهد " باشد.
با تشکر
---
پاسخ: مطابق نظر شما، «شمع» با «شهد» جایگزین شد، هر چند مقابله با نسخه‌ی چاپی در این مورد ضروری به نظر می‌رسد.

رسته در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۴۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش:

موضوع: کروی بودن زمین
از بیت 76 تا 86 را بخوانید
از گوی زمین چو بگذری باز
ابر و فلک است در تک و تاز
77
هر یک به میانه دگر شرط
افتاده به شکل گوی در خرط
78
این شکل کری نه در زمین است
هر خط که به گرد او چنین است
79
هر دود کزین مغاک خیزد
تا یک دو سه نیزه بر ستیزد
80
وآنگه به طریق میل ناکی
گردد به طواف دیر خاکی
81
ابری که برآید از بیابان
تا مصعد خود شود شتابان
82
بر اوج صعود خود بکوشد
از حد صعود بر نجوشد
83
او نیز طواف دیر گیرد
از دایره میل می‌پذیرد
84
بینیش چو خیمه ایستاده
سر بر افق زمین نهاده
85
تا در نگری به کوچ و خیلش
دانی که به دایره است میلش
86
هر جوهر فردکو بسیط است
میلش به ولایت محیط است
توضیح کوچک :
جوهر فرد یعنی اتُم
حافظ هم گفته است :

بعد ازینم نبود شائبه در جوهر فرد
که دهان تو بدین نکته خوش استدلالی است .

رسته در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۰۲:۲۰ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰:

بیت اول را ببینید که بسیار جالب و تامل بر انگیز است
" ای مه و خور به روی تو محتاج
بر سر چرخ خاک پای تو تاج"
" چرخ خاک " چه گونه چرخی است؟
سیف فرغانی هم دوران سعدی بوده است و شیفته ی او.
شادروان ذبیح الله صفا نسخه یی از دیوان او را در سفری در ترکیه یافت و آن را چاپ کرد وگر نه امروزه ما از او بی خبر می بودیم.

رسته در ‫۱۶ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۰۱:۱۱ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۸:

بیت اول را ببینید:
"گنبد پیروزه‌گون پر ز مشاعل
چند بگشته است گرد این کره‌ی گل "
کره ی گل یعنی کره ی زمین . این نشانه ی آن است که بزرگان ادب ایران زمین و همچنین حکیمان و دانشمندان ابران زمین پیوسته به کروی بودن زمین و حتی در مواردی به گردش کره ی زمین باورد داشته اند .

۱
۵۲۷۵
۵۲۷۶
۵۲۷۷
۵۲۷۸
۵۲۷۹
۵۲۹۹