سهیلا در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۳:۵۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵ - نقش حقایق:
خیلی خیلی قشنگ بود
واقعا لذت بردم
بهزاد علوی (باب) در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » اول:
ترجیعات مولوی
آیا تمامی اینها بنا بر ترکیب بند نیستند
شاید در طی زمان معانی فرق کرده اند
رسته در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۶:
موضوع : غلط املایی
بیت 7
غلط : سال
درست : سوال
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
ناشناس در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۰:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۲ - تهدید فرستادن سلیمان علیهالسلام پیش بلقیس کی اصرار میندیش بر شرک و تاخیر مکن:
بیت 29 ذرات طبق متون دیگر
بیت 30 کاندر نوشته اند
خوب است دراینجا تاملی داشته باشیم در چند بیت از این بخش:
ای تو در پیکار خود را باخته
دیگران را تو زخود نشناخته
آیاممکن است که کسی خودرا از دیگران بازنشناسد؟بلی مثلاچه بسا برای دیگران دلسوزی میکنیم یا ازکسی حمایت میکنیم ولی از نظر روانشناسی دلسوزی وحمایت از خودمان است وحقیقتا برای دیگری نیست ومتوجه نیستیم این یعنی خود را از دیگران باز نشناختن وفردیت خودرا باختن که در اثر وابستگی روی میدهد(درشرائط وارستگی حمایت ودلسوزی شکل آگاهانه دارد)بیتی دیگر:
تو به هر صورت که آئی بیستی(بایستی)
که منم این والله آن تو نیستی
در این بیت همان معنی بیان شده که دراصطلاح امروزی ناخود یا من کاذب نامیده میشودوباعتبار خلق ودور از خالق شکل گرفته است ودر بیتی دیگر میگوید:
این تو کی باشی که تو آن اوحدی
که خوش وزیبا وسرمست خودی الخ
دراین بیت به "خود اصلی" اشاره میکند که از خصوصیاتش واحد بودن صدر خویش وفرش وبام خویش .. بودن است (روح الهی است)
مولوی روانشناس بزرگی است که روان انسان را از جهاتی بهتر از روانشناسان نامدار امروزی شناخته است
---
پاسخ: در مصرع دوم بیت 30 «که اندر» با «کاندر» جایگزین شد.
Mahroo Emamzadeh در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷۶:
مولانا بما میگوید اگر با کان گوهر که رمزی از دریای زندگی و یا هوشیاری درونی است آشتی کنیم به آرامش و عشق خدایی خواهیم رسید. و خمره سرکه رمزی از تلخی ها رنجها حسادتها و غیره است با شکر که سمبول شیرینی و آرامش است میخواهد آشتی کند و شکر این آشتی را می پذیرد و در آن هنگام شیر و همه حیوانات می توانند در کنار یکدیگر با صلح زندگی کنند. بطور خلاصه اگر ما با خدا آشتی کنیم با چشم خدا می بینیم، به خلق خدا عشق میورزیم و زندگی برایمان پر از صفا و آرامش خواهد شد.
س. ص. در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۰:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰:
غلط املائی در بیت اول، مصرع دوم:
بجای "وصل" باید "وصال" باشد.
با تشکر
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
محمد در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد:
در بیت 72 بسکست
؟؟؟؟بگسست صحیح است
با تشکر
---
پاسخ: با تشکر،تصحیح شد.
وحید در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۸:۰۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:
فقط می تونم بگم زیباست همین
حامد در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۱:۱۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱:
به نظر در بیت آخر مصرع اول واژه ی ادراک صحیح باشد...
یا حق...
رسته در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۷:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان:
موضوع دو بیت جا افتاده
مطابق چاپ نیکلسون آن دو بیت فوق الذکر در متن نیست بلکه در حاشیه است. همان صورت اول صواب تر است.
ناشناس در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۹:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳ - دزدیدن مارگیر ماری را از مارگیری دیگر:
هو
بیت جالبی است در این داستان کوتاه وخواندنی:
بس دعاها کان زیانست وهلاک
وز کرم می نشنود یزدان پاک
این بیت سعدی هم(در قصیده 7) مکمل معنی به شکلی دیگراست
باتو ترسم نکند شاهد روحانی روی
کالتماس تو بجز راحت نفسانی نیست
مرجان فردوسی در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵:
این غزلی است که سعدی هم از آن استقبال کرده.
" دوست میدارم من این نالیدن دلسوز را / تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را"
یک پیشنهاد کلی دارم. ای کاش برای صفحات مستقل شعر امکان پرینت بگذارید. من برای چاپ اشعاری که نیاز دارم باید هر شعر را به word منتقل کنم تا بتوانم در اندازه و فونت دلخواهم از آن پرینت بگیرم که بسیار وقت گیر و مشکل ساز است.
نیما در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۱:۱۳ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
در بیت نهم مصراع دوم فکر میکنم اشتباه تایپی وجود دارد. قلندوار بجای قلندروار نوشته شده است.
"قلندروار" در میخانه بنشست
---
پاسخ: با تشکر از شما، تصحیح شد.
شهریار در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان:
بعد از بیت
در خطاب آدمی ناطق بدی
در نوای طوطیان حاذق بدی
این دو بیت را جا انداخته اید:
خواجه روزی سوی خانه رفته بود
بر دکان طوطی نگهبانی نمود
گربه ای برجست ناگه بر دکان
بهر موشی طوطیک از بیم جان
جست از سوی دکان سویی گریخت
شیشههای روغن گل را بریخت
---
پاسخ: با تشکر از شما، ابیات جا افتاده طبق فرموده اضافه شدند.
ناشناس در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۶:۴۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - موعظه و نصیحت:
هو
عالم وعابد وصوفی همه طفلان رهند
مرد اگرهست بجز عارف ربانی نیست
همیشه بین عالم وعابد وبه طور گسترده تر بگوئیم بین افراد وگروههای دینی اختلافاتی وجود دارد (گسترده تر از این اختلافاتی است که بین فرقه های مختلف دیده میشود تا جائی که ممکن است افرادی خونریزی افراد فرقه دیگر را بلا اشکال بدانند) چرا اینطور است مگر حقیقت چیز واحدی نیست؟
از بیت مذکور پاسخ جالبی راجع به سئوال بالا میگیریم سعدی همه را از لحاظ اندیشه دینی کودک حساب میکند وفقط عارف ربانی را مستثنا میسازد مشابه این کلام در نهج البلاغه هم هست که مردم سه گروهند عالم ربانی وطالبان علم وآگاهی (در اقلیت )ومگسان ناتوانی که با هر بادی میروند(همج رعاع) این بیانات پر معنی نه فقط در باره جوامع خاص که در باره همه جوامع متمدن وغیرمتمدن انسان درجهان صادق است
آنچه مااز بیت سعدی میتوانیم بیاموزم اینست که چون ما عارف ربانی نیستیم حتی المقدوراعتراف به نارسابودن وکودکانه بودن آنچه میدانیم داشته باشیم که به فرمایش حضرت علی ع هر کس نمیدانم(لاادری) را نگوید به مهالک آن میرسد
قصیده فوق در مجموع خیلی پربار وجالب به نظر میرسد وازبسیاری از مفاهیم ونکاتی که عادتا مکتوم میماند پرده برداری کرده است باید تک تک ابیاتش را خواند وبهره برد پاسخ بعضی از مشکلات معنوی ودینی را بازمیتوان درآن یافت مثلا کسانی شکوه دارند که دعاهای ما چرامستجاب نمیشود باانکه گفته شده "ادعونی استجب لکم "دراین مورد بیت زیر پاسخگو است
باتو ترسم نکند شاهد روحانی روی
کالتماس تو بجز راحت نفسانی نیست
محمی در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۱:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۱:
در هاون تن بنگر کز عشق سبک روحی
تا ذره شود خود را میکوبد و میساید
به نظر من ریبا ست
رسته در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۹:۳۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:
موضوع : ملاقات سعدی با پیر خرابات
شاهد های فراوانی از ملاقات سعدی با پیران عرفانی وجود دارد. این غزل به وضوح به آن اشاره می کند.
رسته در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۸:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
موضوع : عرفان سعدی
در طول تاریخ ایران زمین ، در دوره ی ادبیات دری ، هیچ شاعری به اندازه سعدی اثر گذار نبوده است، کافی است بدانیم که بیش از هفتصد سال کتاب گلستان کتاب درسی همه ی مدارس ایران زمین بوده است. در یک جایی خواندم (فکر می کنم از قول شادروان عباس اقبال آشتیانی بود ) که فقط در دویست سال اخیر از حافظ بیشتر استقبال شده است.
سعدی عرفان را مردمی و ملموس کرد، نمونه ی آن همین غزل معروف است . چهار بیت اول وصف فوق العاده زیبای طبیعت است، بخش دوم غزل کاملا عرفانی است. در بیت هفت آن درختی بسیار زیباتر وجود دارد.
یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست
که سروهای چمن پیش قامتش پستند
در ادبیات سعدی، زیبایی طبیعت و زیبایی انسان و تمام زیبایی ها پلی می شود به جهان عرفان و به جهان دل.
ملیحه در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۳:۰۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۱۷ - حکایت:
این یکی از نغز ترین اشعار سعدی است که نشان می دهد او نیز اهل عرفان است و از تبار مولانا!
مهاجر در ۱۶ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۳۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۵: