گنجور

حاشیه‌ها

مولوی در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵:

بادرود وسپاس با توجه به گزیده غزلیات استاد کدکنی شما غزل رادرست نوشته بودید ونیازی به تغییر ان نبود غزل 177 ص 211 نبدست مرغ جان را جز او مطار دیگر و در مورد جز او در پانوشت توضیح داده شده بدرود

فضل الله شهیدی در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۵۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲:

..
بنظر میرسد دوستانیکه به رباعیات خیام علاقه دارند چنانکه علایق دینی داشته باشند به نفع دین چیزهائی ازاو دریافت میکنند واگربرعکس خلاف دین میاندیشند درتائید اندیشه خود ازاو برداشت هائی مینمایند
واقعیت ایتست که خیام در اندیشه ودرک عالی خود بجائی رسیده که از اندیشه همه گروهها وفرقه های مخالف وموافق عبور کرده وبه ساحت آزادگی دست یافته است ، ولی اهل هر فرقه وگروهی( چه موافق یا مخالف دین) میتوانند از آثاراو بهره ببرند و عملا هم اینطور شده و وهیچگاه در مصادره جمع خاصی قرار نگرفته است
مشهوراست که میگویند فرد درصورتی برجمع اثر گذار است که عضو آنها نباشد وبیطرف وازکنار سخن بگوید واین نکته ایست که صحتش به تجربه معلوم شده است

abozar در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱ - وا جوانی:

شعرهای شهریار محشره
یه حال خاصی به آدم دست می ده وقتی شعراش رو میخونی
خدایش رحمت کند و با معصومین محشورش نماید
فقط اگه شرحی از شعرهاش می گذاشتید عالی بودیعنی مناسبت سرودن شعرش مثلا بعضی شعرهاش رو وقتی یه اتفاق خاصی براش رخ می داده می سروده

رسته در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۰۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۳ - حکایت نوشیروان با وزیر خود:

لعت نامه ی دهخدا می گوید
خورشید سواران یعنی سخرخیزان
دوبار کلیک روی واژه بکنید شما را می برد به لغت نامه ی دهخدا

محمود در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹:

این رباعی بسیار پر مایه و ظریف است
منظور خیام بر وضعیت اجرام فلکی از جمله محوریت خورشید و چرخش زمین به دور آن است این در حالیست که قران صراحتا از حرکت خورشید سخن میگوید. همان حرکتی که مردم هر روز به چشم خود میدیدند ! از مشرق به مغرب.و از نظر خیام این اختلاف مایه تردید و شک خردمندان به قرآن است.در بیت دوم نیز ضمن به تقابل کشیدن خرد که مایه ایرانی دارد با تدبیر که مایه اسلامی قرآنی دارد پیروان مکتب اسلامی را سر گردان دانسته و خواننده را به خرد دعوت میکند.

همیرضا در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:

@اکبر خدابخش جلفائی:
به نظر من «خیلی» در اینجا یک کلمه نیست و یای آن مجزاست (یک خیل، جمعیتی)، این اتفاقاً با توجه به آن که مبالغۀ بیشتری از «خیلِ» دارد به نظر من، به کلام سعدی نزدیکتر است.

هستی در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۹:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۱:

فکر می کنم مصراع اول بیت هفتم این چنین درست باشد : چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که گر روزی

اکبر خدابخش جلفائی در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۸:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:

با تشکر از پاسخی که روی حاشیه اینجانب نگاشته اید، لازم است به استحضار برسانم که جناب فروغی توجه نفرموده اند که در این بخش از شعر باید یک اسم به کار برده شود و نه یک صفت. دلیل دیگر اینجانب وزن شعر است که با کلمه خیل سازگاری بیشتری دارد. بعلاوه، لازم به توضیح می دانم که همانگونه که از معنی شعر می توان استباط نمود، مراد شاعراز این واژه جمع کثیری از نیازمندان است که در راه مخاطب شاعر نشسته و منتظر دیدن اویند، و این معنی با کلمه خیل بهتر رسانده می شود.

hat در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۳ - حکایت نوشیروان با وزیر خود:

(خورشید سواران) چه کسانی هستند؟

آلاله در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۱:

تائید میکنم که این شعر با صدای همایون شجریان تاثیرگذاری دو چندان تری دارد.

محسن... در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۵۷ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷:

در مصراع اخر "را"ی دوم به نظر نا مناسب می اید و بهتر است به صورت ذیل باشد:
دوست دارم دشمنی را کو زبان و دل یکی است
با تشکر

طغرل toghrol۷@gmail.com در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۳۵ دربارهٔ اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۴۳ - غزل:

لطفاً بیت سوم بدین صورت تصحیح گردد:
اگر خواهم که جان بخشم توان زود
و گر خواهم که دل دزدم، توانم

طغرل toghrol۷@gmail.com در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۳۸ - شنیدن معشوق سخن عاشق را:

با سلام
بیت آخر به نظر مشکل وزنی دارد یا من نتوانستم صحیح‌خوانی کنم ؟
---
پاسخ: با تشکر، به شکل «به آفات» تصحیح شد. این مشکل که در کلماتی با حرف آغازین «آ» که «ک» یا «ب» پیش از آنها آمده (کآفتاب، کآن، بآفات) در گنجور مشاهده می‌شود از منبع اولیه (ری‌را) به ارث رسیده و از آنجا که بعضاً ترکیبات ایجاد شده در اشعار دیگر معادلهای صحیح دارند تصحیحشان مشکل است.

طغرل toghrol۷@gmail.com در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۱:۲۸ دربارهٔ اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۳۵ - نامهٔ پنجم از زبان عاشق به معشوق:

بیت ماقبل آخر، بدین صورت صحیح می‌نماید:
به بوس، ار دست یابم بر جمالت
سیاهی را فرو شویم زِ خالَت
چه، ببوس در این بیت به معنی به بوسه‌یی است و متممِ جمله، نه فعل امر.

طغرل toghrol۷@gmail.com در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۳۵ - نامهٔ پنجم از زبان عاشق به معشوق:

مصراع دوم بیت 10 بدین صورت تصحیح گردد:
مرا بینیّ و بد مستی فروشی
با تشکر

امین در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۰۷:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶:

در بیت پنجم در مقایسه با نسخه چاپی دیوان حافظ تصحیح قزوینی، کلمه آخر مصراع اول باید "ابروییست" باشد که در اینجا "ابرویست" آورده شده است.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

مزضیه اوجی در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۲۲:۵۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:

باسلام و سپاس از دست آورده های مثبت شما در عرصه ادب وشعر پارسی
در مصرع اول بیت ماقبل آخر کلمه باید برون باشد

فضل الله شهیدی در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۰۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:

ای بسا هندو وترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان.
پس زبان محرمی خود دیگراست همدلی از همزبانی بهتراست.
بمناسبت این ابیات خوب است به تفاوت شعرا یا اهل معرفت با دیگران اشاره ای شود
هر کس که بدنیا میآید بتدریج ذهنش در قالبی از خویها ومرامها وفرهنگ محیط خود فرو میرود و این قالب یا قفس معمولا دربسته میشود طوریکه بعنوان مثال میتوان گفت از محفظه رحم مادرکم کم وارد محفظه دیگر ی میشود مولوی به این معنی اشارتها دارد
دائما محبوس و عقلش در صور زین قفس برآن قفس دارد گذر
باید گفت شعرا واهل معرفت آنهائی هستند که تا حدی متوجه فضای خارج از قفس میشوند وگاه احساساتی ورای آنچه در محیط کسب کرده اند به آنها دست میدهد و غالبا زبان شعر را که ورای سخنان روز مره است بر میگزینند
شاعر کسی نیست که فقط در جورکردن ردیف و قافیه مهارت داشته باشد چه اینها حاصل آموزشهای ذهنی است و اگر بینش ومعرفت درکار نباشد این مهارتها ارزشی ندارد
وموضوع همزبانی هندو وترک مطابق گفته مولوی باین جهت است که هردوکمی خارج از قالب هستند وعشق و احساساتشان شبیه یکدیگر میشود چه خارج از مکتسبات قومی وحدت وجود دارد هرچند قومیتها تفرقه دارند
مثلا گوته شاعر آلمانی با حافظ هیچ تشابه قومی نداشته اما سخت عاشق حافظ بوده است
ومسئله ناهمزبانی دونفر از یک قوم (مثلا دو ترک بقول مولوی) بواسطه اینست که هردو یا یکی ازآنها اهل دل نیستند
هم ممکنست دونفربا قومیت متفاوت ( مثلاشرقی وغربی) بواسطه نیاز های اقتصادی یا عقیدتی و.. با هم دوست وهمفکر باشند اما این به معنی همزبانی مورد نظر مولوی نیست ودر عمق آن ناهمزبانی وجود دارد.
همزبانی مورد نظر او چیزیست خارج از زبان و قومیت ونطق و ایما وسجل، وبواسطه تشابه ترجمان دل آنها نسبت به همدیگر است
غیر نطق و غیر ایما وسجل صد هزاران ترجمان خیزد زدل

مجید بیگی در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۰۴ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸:

چو صبا خرامشی کن.
سحری نمای مارا.
گذری نمای ما را

ناشناس در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰۹:

ابرام به معنی اصرار و پافشاری ست

۱
۵۲۶۷
۵۲۶۸
۵۲۶۹
۵۲۷۰
۵۲۷۱
۵۴۷۳