گنجور

حاشیه‌ها

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷:

رود ارس = رودی در مرز ایران و آذربایجان
وادی = صحرا
سلمی = نام زنی ، استعاره از معشوق
جَرَس = زنگ ستوران و کاروان
مَحمِل = کَجاوه
فِراق = هجران
ناصحان = پند دهندگان
رَباب = آلت موسیقی
گوشمالی = تنبیه، گوش پیچی
شبگیر = سحرگاه
شبرو = عَیّار، داروغه
عسس = پاسبانان ، شبگردان ( جمع عاس)
میر عسس = فرمانده پاسبانان
چوگان هوس = منظور خواهش نفس
شکّرستان = کشتزار نیشکر
تَحَسُّر = حسرت بردن
مُلتَمَس = خواسته ( اسم مفعول التماس )
کِلک = خامه، قلم
کارِبازی = بازیچه
‌معنی بیت 5: به خوشی سحرگاهی بپرداز و می بنوش که در طریق محبت ، عیاران را با فرمانده پاسبانان دوستی ها وجود دارد!
معنی بیت 6: ای دل! عشق بازی ، کاری سرسری و آسان نمی باشد. سر در اه عشق فداکن زیرا که گوی عشق را تنها با چوگان ارادت و محبت خالص به مقصود توان زد نه با خواهش نفس.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:

جز آستان توام در جهان پناهی نیست
حواله گاه = محل بازگشت
جماش = شوخ وافسونکار
عنان = دهنه
عنان کشیده = درحال کشیدن دهنه اسب
عنان کشیده رو = تند و با سرعت بران
سیاه = استعاره از موی سیاه
سپر بیندازم = ترک جنگ کنم.
برتابم = برگردم
برگ کاه = بی ارزش
سهی = بلند قد ، زیبا
حمایت =حفظ
معنی بیت 2: چون دشمن به قصدهلاک من، شمشیر برهنه زند، من سپر مقاومت ازدست میدهم و تسلیم می شوم زیرا شمشیر ما ناله شبانه و آه سحرگاهی است که از هرتیغی برنده است.
معنی بیت 4 : اگر روزگار خرمن زندگانی مرا به آتش شد بگذار بسوزد که نزد من این زندگی دو روزه از پر کاهی هم کم ارزش تر است.
معنی بیت 5: بنده چشم شوخ و افسونگر آن سرو سرافرازم که از باده غرور و زیبایی مست است و به کسی عنایت و لطفی نمی کند.
معنی بیت 9: خواجه حافظ به جانان می گوید که تودل حافظ را گرفته ای پس پیش خودت بماند وبه هر گیسوی سیاه و خال مشکینی مسپار زیرا این قبیل کارها حافظ را نمی تواند جز تو عاشق خود کند.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:

دنیی = دنیا ، این جهان
عقبی = آخرت
تبارک الله = احسنت، آفرین (صوت ، شبه جمله)
فتنه = امتحان سخت
اندرون = باطن
دیر مغان = محفل عارفان
دِماغ = مغز
سخن شناس = آگاه
نئی = نیستی ، نمی باشی
فرو نمی آید = پایین نمی آید
بنال = آگاه باش
از این پرده = نغمه های مطرب
به نواست = سر و سامان دارد
حق به دست شماست =حق با شماست
رفت عمر = عمر سپری شد
نوا = نغمه
معنی بیت 2: من به این جهان و آن جهان توجهی ندارم. عجبا از این امتحان های سخت و رنج هایی که بر اثر عشق تحمل می کنیم چون دراندیشه و شور عشق هستیم.
معنی بیت 4: ای رامشگر! راز دلم آشکار شد و عنان صبرم از دست رفت . آهنگی غمگین بزن که از این نغمه کار من سرو سامان خواهد یافت.
معنی بیت 10: دیشب ترانه عشق تو با آهنگ ساز مطرب در دلم طنین انداز شد بطوری که هنوز انعکاس آن در فراخنای سینه ام باقی است.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳:

هندو = مجازا زلف سیاه
رفت رفت = تکرار کلمه کنایه از اینکه مهم نیست
پدید آمد = آشکار شد
پشمینه پوش = درویش
پای دار = استقامت داشته باش
معنی بیت 1: اگر از دست زلف سیاه تو گناهی سرزده است ، مجازاتش نکنند و اگر از خال سیاه او برما ستم شد، چیزی نیست ما آزرده نمی شویم.
معنی بیت 2: اگر آتش عشق به خرمن هستی درویش پشمینه پوش زده شد، جای شکایت نمی باشد و اگر ستم سلطان کامروای کشور برگدایی رسید چیز مهمی نیست!
معنی بیت 4: ای دل در آیین عشقبازی باید بردبار و صبور بود و استقامت باید داشت. اگر دلتنگی پدید آید آسان باید شمرد و گناه را نادیده باید گرفت.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱:

سوختی = به جانم آتش زدی
و = اما ، ولی
غایب از نظر = پنهان
سحرگهی = موقع سحر
هاروت = نام یکی از دو فرشته ایست که درچاه بابل سازی آویخته اند که اگر کسی سر آن چاه رود او را تعلیم جادویی دهند.
درانتظارمت = درانتطار هستم.
تخم محبت = دانه مهر
باید شدن = باید رفتن
بار = اجازه ورود
خنجر گذار = خنجر که چیزی را بشکافد
گُهَر = استعاره از اشک
معنی بیت 7 : کرشمه یار مرا کشت و از بند غم آزاد کرد. آری سپاسگزار غمزه یا رهستم که با تیغ ناز، دلهای عاشقان راخسته و مجروح می کند.
معنی بیت 10: ای حافظ باده گساری و عشق بازی و بی قیدی شایسته حال تو نمی باشد. حال که این کارها را انجام میدهی ، من به تو سخت نمی گیرم و تو را به حال خود وا می گذارم.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲:

نوک غمزه = پیکان و تیر عشوه و ناز
چشم بیمار = چشم خمار
نصاب حسن = سرمایه زیبایی تو
نگیرم = به دست نگیرم
سفیر = بانگ
مرغ = طایر قدسی
استغنا = بی نیازی
استغنای مستی = بی نیازی و رهایی از قید تعلقات
فراغت = آسوده دلی
مدعی = دشمن
حقیر = بیچاره
گنج = گنجینه عشق
کمال = کامل
زکات = چون به حد کمال رسیده پس واجب است زکات آنرا بدهی.
دولت عشق = اقبال و سعادت محبت
قدح = ساغر
جوانبخت = نیک بخت
دوست = عشقِ محبوب
معنی بیت 7: اگر قلم کاتبم حرفی بنویسد مبادا جز از حساب مطرب و می چیزی بنویسد یعنی کرام الکاتبین به دفتر حسابم جز می و مطرب چیزی ننویسد.
معنی بیت 8: در آن آشوب که کسی از هیچ کس نمی پرسد، روز قیامت از نعمتهای فراوان مرشد سپاسگزار و منت پذیر هستم.
معنی بیت 3: ای زاهد و پارسا دیگر مرا چون کودکان به وعده نعمتهای بهشتی مانند سیب و عسل و شیر فریب مده.
مفهوم بیت 10: من پرنده قدسی هستم که در شام و بامداد مرا به آسمان می خوانند زیرا مرغ آن چمن هستم.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵:

قضای آسمان = فرمان قضا و قدر، سرنوشت ازلی، دستور روزگار
رقیب = حریف ، دشمن
آزار = جفا
آه سحر خیزان = دود دل عاشقان
سوی گردون = به آسمان، به گوش فلک
ازل = آغاز ، ابتدا
نفرمودند = امر نکردند، دستور ندادند
قسمت = نصیب، بهره
مُحتَسِب = مامور شرع
ساز شرع = نظام دین
دف = دایره زنگی
قانون = نوعی ساز، نظم و قاعده
چون نخواهد شد = به سبب آنکه مهیا نخواهد شد.
لوح سینه = پهنه سینه
دلدار= محبوب
رنگ خون نخواهد شد = رنگ خون از آن بیرون نمی رود.
معنی بیت 2: دشمن برمن ستم رواداشته است و راه سازش و صلح را بسته. آیا دود دل عاشقان شب زنده دار به گوش فلک نمی رسد؟
معنی بیت 7: ای چشم اشک آلود مدال عشق را از پهنه سینه حافظ پاک مکن زیرا این اثر از ضربه تیغ محبوب است و رنگ آن شستنی و پاک کردنی نیست.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:

دریغ مخور = افسوس مخور
بی دریغ = بی مهابا ، بی پروا
سروناز پرور = معشوق
روز واقعه = روز مرگ
به خاک پای تو = قسم به حق خاک پایت
وامگیر = دریغ مدار
خاک = قبر
چه = حرف ربط مزدوج
اِمساک = خست بخل ( باب افعال)
مَلَک = پری ، فرشته
دختر رَز = شراب
مهندس فلکی = معمار آسمانی (مهندس اسم فاعل از هندس یهندس )
مغاک = گودال
شش جهتی = شش طرفی ( ی نسبت )
طارم تاک = داربست
تاک = درخت انگور
طُرفه = عجیب
می زند ره = راهزنی می کند.
ره عقل = راه خرد و عقل را
معنی بیت 1: اگر شراب بخوری یک جرعه هم برخاک بریز زیرا از آن گناهی که به غیر فایده ای برسد ترس نداشته باش!
معنی بیت 2: برو و هرچه داری بی پروا بخور زیرا روزگار، بی پروا شمشیر هلاک می زند.
معنی بیت 7: ای حافظ در میخانه از دنیا به خوبی و خوشی رفتی. دعای اهل دل مونس دل پاکت باشد!

 

شاه رخ در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۲۳ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

در مصرع اول بیت هفتم مرد قلندر صحیح است به جای مر قلندر لطفا تصحیح فرمایید.
مصرع دوم بیت هشتم نیز مرهم صحیح است به جای مرحم
---
پاسخ: با تشکر، مورد اول تصحیح شد. مورد دوم با توجه به این که واژهٔ «مرحم» بی‌معنی نیست من بیم آن دارم که اصل و درست همین باشد و آن را به سبب قرابت و تفاوت با مرهم مصرع اول آورده باشد. دوستانی که به نسخهٔ چاپی دسترسی دارند درستش را اطلاع دهند.

 

شاه رخ در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۲۱ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

مصراع اول بیت سوم چنین است:
تو در گفتگو ببند و ببین
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

 

حسین در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۰۸:۳۹ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۰ - د‌ر مدح محمد شاه غازی رحمه‌الله فرماید:

بیت اول مصرع دوم، آنچه که شنیدیم و گفتند باید به صورت ذیل باشد:
صد شکر که این آمد و صد «حیف» که آن رفت
---
پاسخ: نقل نسخهٔ چاپی همین است و البته در صورتی که ادامهٔ قصیده را مطالعه بفرمایید و بدگویی شاعر را از ماه رمضان ببینید تأیید می‌کنید که صحیحش همین است و آنچه شما شنیده‌اید به مناسبت کارکردی که دارد تحریف عمدی همین بیت است.

 

نصراله مددی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۰۱:۴۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۶۷:

این رباعی زیبا را میتوانید با صدای خیره کننده استاد حسام الدین سراج در آلبوم آینه رو بشنوید.

 

نصراله در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۹۲:

این رباعی زیبا را میتوانید با صدای خیره کننده استاد حسام الدین سراج در آلبوم آینه رو بشنوید.

 

حسن در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۸:۳۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

عالیه

 

آرش در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۸:۲۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

این شعر واقعا شاهکار است. فکر می کنم اقلا یکی از علل آن این است که شهریار در بیت اول واژه هایی آورده که به حرف «الف» ختم می شوند (11 بار ، جانم، قربانت، حالا، چرا، بی وفا، حالا، افتاده ام، پا، چرا) و این نوعی استمرار و طولانی بودن به بیت اول داده است که با مضمون اثر که دیر آمدن معشوق است به شدت تناسب دارد. ضمنا اگر توجه کنید در سه بیت اول از 9 قید زمان استفاده شده (حالا، بعد، زودتر، امروز و ...) که باز هم با مضمون شعر ارتباط عمیقی دارد. علی ای حال شاید بعضی ها از این واکاوی های ادبی و تکه تکه کردن شعر خوششان نیاید که البته چه بسا محق هم باشند. صرفنظر از همه تحلیل های ادبی این شعر شاهکار است و عاشقان را دیوانه می کند.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:

معنی بیت 1: بوی خوش دوستی را شنیدم و برق وصال را جملگی سیر و تماشا کردم. بیا که قربان بویت شوم ای باد شمال که از کوی محبوب می آیی.
معنی بیت 2: ای سرود خوان برای راندن شتران دوست درنگ کن و فرود آ که مرا از آرزوی دیدار وی صبری نمانده است.
معنی بیت 3: بشکرانه آنکه روز ملاقات پرده انداخت، بهتر آنست که داستان هجران را رها کنیم و نگوییم.
معنی بیت 4: ای محبوب شتاب کن که پرده رنگارنگ هفت طبقه چشم را به تزیین کارگاه خیال کشیده ام .
معنی بیت 7: حافظ آواره از سرزمین کشته و مرده تو می باشد پس لطفی کن و بر قبر ما گذر کن که خون ما برایت حلال است.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹:

حکمت الهی = دانش خدایی
اهرمن = شیطان
اسم اعظم = نام مبارک خداوند
خاتم انگشتر فرمانروایی
حشمت = بزرگی
باز = مرغ شکاری
مرغان قاف = سیمرغ
آیین = روش
تیغ = شمشیر
منت = کمک
کِلک = خامه، قلم
اغیار = جمع غیر ، بیگانگان
تعویذ = دعایی که برای مصونیت می نویسند.
افسون = سِحر
عنصر = اصل وجود
کبریای عزت = اِکسیر عزیزی و بزرگواری
تباهی = نیستی
پرتو = فروغ
مُحتَسِب = داروغه ، نهی کننده شرع
چشمه خرابات = شراب میکده
عُجب = خود خواهی وغرور
عِصیان = نافرمانی
صَفی = برگزیده، صفت حضرت آدم
زیبد = شایسته
دعوی = ادعا کننده
رنگ کاه = زرد رنگ
ایمن از صدمه تباهی = از فساد و تباهی مصون است.
مفهوم بیت 2: بارک الله بر قلمت که از یک قطره مرکب بر سرزمین و دین صد چشمه آب زندگانی جاری ساخته است.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰:

مرحبا = مبارک باد
طایر فرخ پی = مرا د پیک جانان ، ای پرنده مبارک قدم ( منادا ، شبه جمله)
فرخنده پیام = خجسته پیام آور
راه کجا = راه رسیدن به محبوب کجاست ، کدام راه به جانب یار می رسد.
یارب = پروردگارا
قافله = کاروان
لطف ازل = لطف و محبت دیرینه
بدرقه = نگهبان راه کاروان
که ازاو = از مبارکی آن ( این قافله باعث شد )
خصم = دشمن
معشوقه به کام = کامرانی جانان ، سازگاری معشوق
درخور = شایسته
معنی بیت 3: داستان من ومعشوق ازلی و ابدی ( خداوند ) پایان ناپذیر است زیرا هر چیز که ازلی و ابدی باشد پایانی ندارد.
معنی بیت 5: گیسوی محبوب دستور می فرماید که کمر بند ویژه کفر را ببند و دستور به کفر می دهد پس ای خواجه برو که دیگر خرقه بر تن ما حرام است چون موجب ریا می شود.
معنی بیت 6: پرنده روح آسمانی من که آسمان هفتم بر بالای شاخه درخت سدره المنتهی، بانگ سر می دهد، سرانجام به هوای دانه خال محبوب گرفتار شد و به زمین افتاد.
معنی مصراع دوم بیت 7 : کسی را که دردی کشنده است چگونه چشم برهم تواند گذارد؟
معنی مصراع دوم بیت 8 : ادعای من این است و این تویی که بی مهری و این روزگار من است.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۶:

غُبن = ریا کاری و خُدعه
سالوسیان = فریبکاران
معنی بیت 1: تو را به خدا قسم که با مدعیان تصوف کمتر نشست و برخاست ومعاشرت کن و از عاشقان وارسته و بی سر و سامان هم روی پنهان مساز!
معنی بیت 2: در این لباس خیلی آلودگی وجود دراد چون صوفی نماهستند. چه خوش است لباس میگساران و باده نوشان که یکرنگی در آن است.
معنی بیت 3: در این گروه صوفی نما، سوز عشق و مردانگی واهل درد ندیدم. ان شاء الله که مجلس انس شرابخواران قدیم خوش و از آلودگی پاک باشد.
معنی بیت 4: تو طبع و سرشت بسیار لطیفی داری پس تحمل درد ورنج را در مقابل عده ای ظاهر نمای خرقه پوش نداری.
معنی بیت 5 : اکنون که مرا سرمست و شیدا کرده ای چهره پنهان مکن. وقتی شراب لذیذم داده ای پس به دنبال آن زهر به کامم مریز.
معنی بیت 6: بشتاب و ریا کاری و خدعه این فریبکاران را نگاه کن که از ریا کاری آنها شیشه شراب خون دل می خورد وساز بربط نیز فریاد بر می آورد.

 

ملیحه رجایی در ‫۱۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴:

معنی بیت 1: ای محبوب مرا ترک مکن که نور چشمانم و سبب آرامش و راحتی جان و انیس قلب رمیده ام تو هستی.
‌معنی بیت 2: عاشقان از دامن تو دست بر نمی دارند زیرا که پیراهن صبوری آنان را تو پاره کرده ای و صبر و قرار را از آنان گرفته ای.
معنی بیت 3: از چشم زخم مردم گزند نبینی زیرا که در دلربایی به نهایت زیبایی رسیده ای.
معنی بیت 4: ای فتوا دهنده زمان ! مرا از عشق و علاقه به جانان منع مکن. تقصیری نداری زیرا تو محبوب مرا ندیده ای و گرنه خودت هم عاشق او می شدی!
معنی بیت 5: ای حافظ ! این توبیخ و سرزنشی که محبوب ، ترا نمود، بیهوده نمی باشد. شاید از حد و اندازه ات تجاوز کرده ای که شایسته توبیخ شدی.

 

۱
۴۸۸۸
۴۸۸۹
۴۸۹۰
۴۸۹۱
۴۸۹۲
۵۰۷۱
sunny dark_mode