یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانهوار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
درد بیعشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به یاد روزهای خوشی میافتد که در میان گلها و زیباییها عشق و شادی را تجربه کرده است. او در کنار معشوقش مانند پروانهای به دور شمع میچرخیده و اشکهایش از حسرت عشق حکایت دارد. شاعر احساس میکند که با وجود درد و تنهایی، عشق و سرور در دلش وجود داشته است. او همچنین به وصف زیباییهایی چون گل و سرو میپردازد و ارتباط عمیق خود با طبیعت و عشق را بیان میکند. این شعر نمایانگر حسرت و آرزوی عشق و دوستی است که او در زندگیاش داشته و فقدان آن را به خوبی حس میکند.
هوش مصنوعی: به یاد روزهایی میافتم که در باغی شاداب خوشحال بودم و در میان لالهها و گلها زندگی خوبی داشتم.
هوش مصنوعی: من دور آن شمع شادی میسوختم، مانند پروانهای که به دورش میچرخد. در پای آن سرو، اشکهایی از غم ریختم.
هوش مصنوعی: هرچند که آتش عشق در وجودم زبانه میکشد و روحم را میسوزاند، اما در دلم تنها شکوه و آهی وجود دارد. عشقم را به گونهای از اشکهای حسرت بیان میکنم.
هوش مصنوعی: به خاطر شادی و شوق زیاد، مانند اشکی هستم که بر زمین میریزد و خاک پای آن درگاه را میبوسم. مانند غباری که بر سر شکر نشسته، به آستانی خاص احترام میگذارم.
هوش مصنوعی: در فصل پاییز، با درخت سرو و گل نسرین، احساس تازگی بهار را در زمین داشتم و در آسمان، همراه با ماه و ستاره پروین، حال و هوای خوشی تجربه میکردم.
هوش مصنوعی: درد ناشی از بیعشق مرا به آستانه تحمل کشانده است، اگر نه من تا زمانی که جان داشتم، آرام و راحت بودم.
هوش مصنوعی: پرندهای که درونم مینواخت در سکوت تنهاییام پرواز میکند، وقتی که کسی برای همصحبتی نداشتم بیصدا شدند نغمههایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نشانی خوانشگر درست لینک نشده
همچو بلبل گر من بی دل زبانی داشتم
روز وصل از شام هجران داستانی داشتم
در به روی من چنین محکم مبند ای باغبان
پیش از این من هم به اینجا آشیانی داشتم
از پس عمری مرا خواندی و آن هم با رقیب
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.