رهام در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۰۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱ - آغاز داستان:
آقا/خانم ادروک عزیزپردیس به معنی باغ و بستان است ودر پهلوی پالیز شده گرچه امروزه از پالیز به عنوان محل کشت صیفی جات برای اطلاع بیشتر پیشنهاد میکنم ویکی پدیا واژه باغ را ببینید
ادروک در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶:
دژم و نژند را به ریخت ویژه ای به کار امده که دژم ناراحتی ظاهری از قرار چین و تاب دادن به ابرو و ..... و نژند اندوه درونی و نا اندریافتنی در ظاهر است جایی ندیدم تا به امروز اما همین که حافظ به کار ببرد کافیست گردن می نهیم
ادروک در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱ - آغاز داستان:
بلبل در نگاه مردم ایران از دیر باز سخنگویی فارسی بوده است در ابیات اخر فردوسی می فرماید بلبل به هنگام اندوه شبانه بر مرگ اسفندیار می موید می دانیم نام بلبل در گذشته زندواف بوده است که یعنی از زند می گوید و زند تفسیر اوستا است ایرانیها با گذر هر هزاره تفسیری بر اوستا می نوشتند که نخستین زند بود و دومی پازند . با امدن اسلام مردمی که تشنه درستی بودند و اشه و رادی و راستی را پیشه می کردند کلام محمد ختمی مرتبت که درود پاکان بر او باد را پذیرفتند و به اسلام اری گفتند و بلند مرتبه ترین دانایان را که مایه فخر و برمنشی ادمیت شدند پیش کش جهان کردند باشد که باز حکیمان از این بوم و بر ببالند و باشد که چشمان ناقابل من به زیب رویشان روشنی گیرد امیدوارم
ادروک در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱ - آغاز داستان:
پالیز همان جالیز است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶:
نسیم عربی از ریشه نسم است و نسم همان نفس است ، نفس به کردی و لری هنس و هناسه خوانده می شود که خیلی به نفس شبیه است اما به فرانسه شیهه اسب را که باز نوعی نفس است henir می گویند که همان هن و هن کردن فارسی است همه با هنس ماننده هستند،
اما نشیم به معنی نشیمن است و به معنی خانه مرغان و اشیانه سیمرغ در شاهنامه امده است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:
پرویز یعنی پیروز ریخت فارسی میانه ان ابهرویز بوده است
رهام در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲:
زیج همان عربیده زیگ است که گویا یک جدول بوده برای محاسبات نجومی و در پی آن طالع بینی!
رهام در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۴۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱ - آغاز داستان:
پالیز به معنی باغ و بستان است و گویند که همان پردیس است که به این صورت درامده
رهام در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
حیله
رهام در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
7همینطور که از موی پیچ در پیچ پیشانی که هر تاب آن به صدتا نافه چین می ارزد بهرمندی کاش از خوش خلقی هم سهمی داشتی به به زیبا بود ممنون سید خودم تا حالا این بیتو خوب ندیده بودم 8و اما دست آخر میفرماید هر مرغی با حیلع ای به باغ شاه راه پیدا میکند بلبل از راه آواز و حافظ با غزل سراییش
با پوزش از همه بزرگان و البته حضرت حافظ
رهام در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
4تاسعادت بوسیدنت نصیب که میشود پس ای شاخه گل زیبا برای چه کسی میرویی
5مثل شمع زیباییت رو به نابودی و زوال است از نور شمع خود بهره ای ببر
6امروز که بازار گرمی داری متوجه باش که از کارهای خوب بهره ای فراهم کنی برای خودت
رهام در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
شراب بخواه از روزگار چه توقعی داری گل در وقت سحر گفت از این معنی چه میجویی
2بساط عیش را ببر به باغ تا لب شاهدرابگزی!ورویش را ببوسی شراب و گل و...
3شمشادخرامان کن یعنی قامت مثل شمشادت را با ناز ببر آهنگ گلستان کن هم که یعنی به قصد باغ برو تاسرو ازقامت تو یاد بگیرد
سید جان ببخشید سخت تر از اونیه که در نگاه اول تصور میشه تا اینجا داشته باش فعلا
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸:
شادان جان روانش به سایه سار بهشت همخور و دمساز اگاهان و پاکان باد و پروردگار امرزیدار دلجویی تو کناد و خواجه ما حافظ نکونام را جایگاه فرارون تر برین تر دهاد
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
خویشتن را مرغ انگاشتن در میان رازوران و عرفا خیلی شایع است عطار کتاب منطق طیری نوشته که یعنی زبان مرغان و ابن سینا نیز کتابی با عنوان رساله طیر دارد و کتابی به نام هرمس و زبان مرغان و جود دارد و هرمس شاید همان الیاس باشد که زنده به بهشت رفت
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
دلجویی را حافظ به معنی مهر بانی و نوازش به کار برده است مثلا
سایه طوبی دلجویی حور و لب حوض که این طور ترجمه می شود مهربانی حور . اما دلجویی را فردوسی برای تسلی به کار برده است ،
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
سید معنی اشکار است دلیری باز گفت می خواهد .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
از انجا که ریا درد همیشگی ماست یک لغت دیگر هم داریم و ان نامکام و نامکامه است و ان یعنی کسی که دنبال نام در اوردن است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
ریا کردن را به فارسی روی کردن می گویند مثل روی و ریا می کند و نیز برای ریا زرق هم داریم زیرا زرق عربی یعنی تزریق کردن و ابی و ازرق بودن و نیز بیماری اب سیاه چشم که glocoma است ، زرق گاهی با برق می اید و انهم نشان از توی چشم بودن و به نوعی ریا کردن دارد، ولی بس که حافظ تف به روی زاهد ازرق پوش ریا کار انداخته زرق از ازرق به نظر ادم می اید ولی این طور نیست ، ازرق به فارسی بجر کبود و نیلی و ابی لغت خشین را هم دارد که البته در لری شین بدون خ کاربرد دارد و نیز به کردی شین همان است و کاملا در کردی روایی دارد
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲:
از دامن لغت زیبایی داریم و ان دراز دامن است یعنی گسترده و دامنه دار و طولانی
lorestani در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۲۴ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۰: