ادروک در ۱۲ سال قبل، جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۰:
وستاخ هم درست است
ادروک در ۱۲ سال قبل، جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۰:
گستاخ را شیخ خرقانی به معنی خودمانی بکار برده است البته قومسی سخن می گفته است
ادروک در ۱۲ سال قبل، جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۹:
کارش انجام می شود
ادروک در ۱۲ سال قبل، جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۹:
موفق می شود کامروا ولی کارروا هم داریم یعنی کسی که کارشان انجام می شود
ادروک در ۱۲ سال قبل، جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:
اقامت می شود مانش
ادروک در ۱۲ سال قبل، جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵:
زنبور به فارسی وسپه است و همان wasp انگلیسی است
مینا جمعه زاده در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:
بدرگ به معنی بد طینت و بدسرشت وپست است و نا بکار
ادروک در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹:
رسمی می شود آیینمند و غیر رسمی نا آیینمند
ادروک در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹:
مطلق به فارسی اوند می شود با آوند اشتباه نشود اوند از الف بعلاوه وند یعنی بند درست شده است و می دانیم الف بر سر کلمات انها را وارون می کند یا منفی می سازد پس اوند یعنی رها ازاد و مطلق
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:
بک درست است در ترکی کاربرد دارد اما همان بغ است یعنی خداوند و فارسی است البته کاربرد ترکی ان بیشتر از فارسی است
مینا جمعه زاده در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱:
ادبیات
مینا جمعه زاده در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۲۹ دربارهٔ هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱:
فروغ جان دوست خوب اوبیات خوانده ام به جای مخفف بروید بهتر است از واژه برید بهره ببرید
فروغ میر در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱:
من ادبیات خوندم و این شعره هلالی رو دیدم اگه کتابش رو خواستید بنویسید یک هفته ای اسمش رو میزارم روی همین قسمت از سایت بریت ببینید.
کلمه ی جا افتاده کو هستش یعنی بیت آخر اینطور هستش
عمرم به طواف گرد روی تو گذشت
القصه در آرزوی کوی تو گذشت
شروین پاداشپور در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۴۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص:
با سلام
همه ی نظر ها رو خوندم .برای جوجه ی "کلمرتضی" متأسفم .
اما تا تعریفمون از گربه چی و "کی" باشه !!
فقط نمی دونم اگر منظور ایشون در لفافه بود (امیدوارم اینطور نبوده باشه) چرا گربه رو مثال زدن؟ تا جایی که می دونم ،گربه ی واقعی و اصولا" حیوانات شکارچی، تا گرسنه نباشن شکار نمی کن. ولی ددهای انسان نما ..........!!
و ما جوجه های زیادی داشتیم که اسیر و شکار این موجودات خبیث(از هر نوعی) شدن.
با احترام به همه ی نظرها .
رضا در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۳۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:
واسه هر بیت استاد شهریار میشه ده تا کتاب تفسیر نوشت هر بیت ایشون خودش یه دیوان حافظه
بهمن صباغ زاده در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۳:
بعد از درود و سپاس
مصرع اول مطلع غزل اینگونه است
هله زیرک، هله زیرک، هله زیرک، هله زوتر
سایت شما هر روز به من کمک میکند. خیلی ممنونم
کلمرتضی در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۲۶ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص:
روانش شاد پروین اعتصامی
دبیر بازنشسته ای هستم واز این شعر لذت میبرم وهر از چند گاهی آنرا زم زمه میکنم و خاطرات گودکی برایم متصور میشود . از ترس گربه با خانواده به خارج پناه آورده ام چون یکی از جوجه هایم را در ایران گربه ربود وناچار بقیه را نجات دادم وهمیشه با خود می گویم
هر وقت از آشیانۀ خود یاد میکنم
نفرین به خانواده صیادمیکنم
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل !
رضا شهنی در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۹:
یک خط از نثر حکایت حذف شده است
مثل: کژدم را گفتند :چرا به زمستان بیرون نمی آیی ؟گفت:به تابستان چه حرمت دارم که به زمستان نیز بیرون آیم
ناشناس در ۱۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۷:
شعر حکایت به صورت صحیح
فراموشت نکرد ایــــــزد در آن حال/
که بودی نطفهء مدفون مدهــــوش/
روانت داد و طبع و عقل و ادراکــــــ/
جمال ونطق و رای و فکرت و هوش/
ده انگشتت مرتـــــــــب کرد بر کف/
دوبازویت مرکــــــب ساخت بردوش/
کنون پنداری ای ناچیـــــــــــز همت/
که خواهد کردنت روزی فرامــــوش/
شکوه در ۱۲ سال قبل، جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۲ - مقالت هفدهم در پرستش و تجرید: