گنجور

حاشیه‌ها

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر:

اوردن یک کلمه با معنی مورد نیاز در پایان مصرع تلاشی برای حفظ لغت است این کار را در شاهنامه فردوسی هم میشود دید که فرزد را در پایان بیت اورده که کلمه فرزد از میان نرود و نیز وزنش و اهنگ ان حفظ شود فرزد یعنی forest و جنگل و با ان همریشه است با foretفرانسه که فوره خوانده میشود بر روان هر دو بزرگوار افرین و ستای

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر:

نوف به معنی صدا و نیز پژو اک امده و فعل ان نوفیدن

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۸ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۹ - جنگ نریمان با پسر فغفور چین:

طلایه ریشه دقیقی ندارد به عربی لغتی نیست و در قاموس عربی یافت نمی شود و به فارسی پیش ینه ای ندارد و علامه دهخدا انراز طلیعه میدانند که به فارسی دگر دیسیده است البته تلو به عربی یعنی پی رفتن و دنبال گرفتن که این را باید شبیه به ان گرفت

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۸ - نامه گرشاسب به فغفور چین:

خنج نام شهری در جنوب که درود بر مردمانش باد اما خنج با فتح اول به معنی بیهوده و باطل

علیرضا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۵ - رفتن گرشاسب به جنگ فغفور و دیدن شگفتی‌ها:

شپاک همان شیپاک یا چیپاک به معنی تیزرو و امروزه شیبا

علیرضا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۴ - جنگ نریمان با تکین‌تاش:

همی در بیت سوم اولین کلمه بیت چهارم است ،همچنین زمینش بیتپنجم اولین کلمه بیت ششم

علیرضا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۴۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده:

ژی به معنی کوژی و گودیست،بسی ژی در آن مرغزار و شکار فردوسی

علیرضا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۴۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده:

ژی همان کوژیست به معنی گودی

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۶ - پند دادن گرشاسب نریمان را:

قلعه از کل است به معنی خانه، امروزه به لری کلک به فتح اول و کسر دوم خانه محقر معنی میدهد و. عه به ان اضافه شده چنانچه در ساعة و قطعه که انها هم از سا که سایه است و کت که به معنی برش است و با cutهمریشه است وامروزه در لری کاربرد دارد برساخته شده اند همه نشأته های فارسی بودن این کلمات است

علیرضا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده:

همه باده و بادبیزان به دست....زیباست

علیرضا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده:

فسیله،گله ،رمه

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۶ - پند دادن گرشاسب نریمان را:

گهخیز یعنی زود خیز و امروزه در خوزستان کاربرد دارد

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۵ - رفتن گرشاسب به جنگ فغفور و دیدن شگفتی‌ها:

سخن بر جای یعنی سخن متناسب حال و عاقلانه

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۰ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۵ - رفتن گرشاسب به جنگ فغفور و دیدن شگفتی‌ها:

غژ غا یعنی غژگاو یا غژغاو و غژ هم معنی لنگ وعیبدار است

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۴ - جنگ نریمان با تکین‌تاش:

دوسر

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده:

بژ به معنی گردنه و بلندی است و اسدی می دانسته که با بش که موی گردن اسب و شیر است یکی می باشد ولی یکی را با نگارش جداگانه نوشته برای ما و فارسیمان ، بر روان ان دانسته مرد و دانسته کار درود بهان

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۴ - جنگ نریمان با تکین‌تاش:

اوج ترکش ببرد یعنی بالای خودش را ببرید اما این کاربرد امروز برای اوج کمتر شناخته است اما پیشتر اوج از اوگ و فارسی تر بوده و کاربرد ان بیشتر، خشت دو شر نیزه دو سر ،

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۴۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده:

از کام کسی گام بیرون ننهادن یعنی به میل کسی عمل کردن

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۴۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده:

خنیده با فتحه اول یعنی معروف و ان از خواندن است و خوانده معنی میدهد زیرا کسی که معروف است نامش به انجمن ها می خوانند

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۲ - نامه گرشاسب به خاقان:

بهان یا وهان یعنی نیکوکاران و با بدان هم وزن است

۱
۴۷۸۷
۴۷۸۸
۴۷۸۹
۴۷۹۰
۴۷۹۱
۵۲۶۸