یکی را از دوستان گفتم: امتناع سخن گفتنم به علّتِ آن اختیار آمده است در غالبِ اوقات، که در سخنْ نیک و بد اتّفاق افتد و دیدهٔ دشمنان جز بر بدی نمیآید. گفت: دشمن آن به که نیکی نبیند.
وَ اَخُو الْعَداوَةِ لا یَمُرُّ بِصالِحٍ
اِلّا وَ یَلْمُزُهُ بِکَذّابٍ اَشِرْ
هنر به چشم عداوت بزرگتر عیب است
گل است سعدی و در چشم دشمنان خار است
نورِ گیتیفروزِ چشمهٔ هور
زشت باشد به چشمِ موشکِ کور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
به یکی از رفیقان گفتم: از سخن باز ایستادنم در بیشتر وقتها بدان سبب پذیرد و گزیدهٔ خاطر آمده است که در کلام، زشت و زیبا بر زبان میرود و چشمِ بداندیشان جز بر نقایص گوینده نمیافتد. دوست به پاسخ داد که آن خوشتر که چشمِ دشمن یکباره کور باشد تا دیده نتواند گشود.
دشمنیپیشه، بر نیکمردی نگذرد جز آنکه وی را عیب کند که دروغگویی متکبّر است.
فضیلت و کمال از نظرگاهِ دشمنی بزرگترین کاستی و نقص باشد، سعدی چون گل همه لطف و صفاست ولی در دیدهٔ خصمانِ کوردل چون خارِ خلنده است.
پرتوِ جهانتابِ آفتاب، در دیدهٔ شپّرهٔ (خفاش) حقیر ناخوش و نادلپسند آید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.