امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۵۷ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱:
لوک هم که در فارسی در مصدر لوکیدن یعنی چهار دست و پا راه رفتن بچه زیرا بچه در ان حالت خمیده است و نیز لوک در شعر مولانا هم معنی کج و لق می دهد مثل دستلوک یعنی چلاق و نیز لنگ و لوک که اشکار است اما شگفت اینجاست که laxity به انگلیسی یعنی لقی و لغی و شلی و همه با هم همریشه هشتند . شمس بزرگوارم دو لغت دیگر هم داریم که دیگر کار را پر کرده باشم یکی چنگلوک یعنی کسی که دست و پا چلفتی است و چنگی لوک و کج دارد و دیگر خنگلوک یعنی کسی که هم خنگ است و هم چلفتی !
ف. رمادی در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - در مدح جلال الدین اخستان شروان شاه:
در لغت نامه ی دهخدا مصراع دوم اینگونه آمده است:
جرعه چنانکه می چکد خون زقبای صبحدم.
امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱:
شمس جانم با درود به شما کردی زبان است ولی لری و لکی گویش های بسیار بزرگی هستند لکی میان لری و کردی است و بسیار روان و لغات زیبایی دارد که به پهلوی می ماند . اما هدف من از نوشتن این لغات خدمت به فارسی است که همه این زبانها و گویش ها شاخه هایش هستند . برای نمونه مامواژه رفتن را برایتان در هر سه گروه صرف می کنم
berowm به کردی می شود بروم به لکی بچم ( بشم یعنی بشوم ) و به لری rowem یعنی بروم .
اما لوچ / به انگلیسی چپ می شود left به روسی لوا یعنی چپ ولی به فارسی همین لغت چپ در لغت کج دیده می شود که همان لول و لولا و لوچ می باشد .یعنی راست با رایت ( انگلیسی ) و رکت در لاتین و المانی برابر است ولی چپ یعنی لفت و لوا با لغت های فارسی لول و لوله و لولا و لوچ همستاک هستند . یعنی همان لغتی که در زبانهای اریایی دیگر چپ معنی می داده در فارسی معنی خمیده و کج می دهد و لوچ از جمله این لغات است
فاطمه در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۳۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:
واقعا بی نظیره، فوق العاده زیباست
گلی اشرف مدرس در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۴۰ دربارهٔ وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۵ - گفتار در آغاز داستان و چگونگی عشق:
ببخشید که مصدر را اشتباه نوشته ام که ناشی از لغزش انگشت است.
گلی اشرف مدرس در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۲۵ دربارهٔ وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۵ - گفتار در آغاز داستان و چگونگی عشق:
بر آن می بود کردن چاره ای پیش ، این مصراع به این شکل درست است زیرا اگر بگوییم بر آن می بود کرد چاره ای پیش با شیوه ی سخن در آن دوران تناسب ندارد که در قرون پیش مثدر را به طور کامل به کار می بردند نه مرخم. در ضمن خوانش آن نیز روان تر می شود.
ناشناس در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:
سلام اقای هادی ممنون از ترجمه فقط به نظر میرسه مصرع لیست دموع عینی هذا لنا العلامه
بصورت استفهام انکاری هست یعنی می پرسد آیا این اشک دیدگانم برای ما بعنوان نشانه کافی نیست؟
ایرج در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۶ - خلوت اول در پرورش دل:
این بیت هم فکر می کنم این گونه باشه:
طوطی از آن گل که شکر خنده بود بر سر سبزیش پراکنده بود
ایرج در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۱۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۶ - خلوت اول در پرورش دل:
بیت یازده فکر می کنم که این باشه:
صبح چراغ فلک افروز شد .....
ناشناس در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۹ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:
با سلام وتشکر بنظرمی رسددربیت پنجم بجای "سربرگ گل" ندارم - "سربرگ وگل" ندارم صحیح باشد.
امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۲۸ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۷۰:
شمس جان واژه کیهان را آغازید و زندگی را آغالانید ! به واژه تو هیچگاه به خردی ننگریده ای و گرنه ایدون نبودی که هستی .
ق.س در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۳ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۷ - التمثیل لقوم ینظرون بعین الاحوال «مُناظِرَة الوَلَدِ مَعَ الوالِد»:
در بیت اول و بیت دوم احول به اشتباه احوال نوشته شده است. هم از لحاظ وزنی مشکل خواهد داشت و هم از لحاظ معنایی احول به معنای کسی است که چیزها ررا دوتا می بیند و در اصطلاح چشم هاش چپ است...
سین صاد در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۱:
الان متوجه شدم. همین که شما نوشته اید درست است. به در اینجا به معنای بهتر است.
سین صاد در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۱:
درست بیت اول این نیست؟
سرو ایستاده به تو چو رفتار می کنی
طوطی خموش به تو چو گفتار می کنی
ستاره در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:
درود ملیحه جان
دیر مغان به معنی کلیسای مغان نیست
دیر:خانه ای که راهبان در آن عبادت کنند و غالباً از شهرهای بزرگ بدور است و در بیابانها و قله های کوهها برپا گردد و هر گاه در شهر بنا گردید آن را کنیسه (کلیسا) یا بیعة گویند و بعضی میان این دو فرق گذارند که کنیسه از آن یهود است و بیعة متعلق به نصاری است .
و دیر به معنی صومعه و عبادتگاه زردتشیان نیز بکاررفته است
مغ به معنی موبد زرتشتی است پس کلیسای زرتشتی بی معنی است
دراین بیت کلا منظور از دیرمغان همان خرابات یا دنیا و جهان مادیست
امیری در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۲۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱:
موشی به زبان لکی یعنی میگویی
امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۷۰:
شمس جانم کبود که به لری qiow می شود همان است که در لغت cyanosis به انگلیسی معنی کبود می دهد و اینجا سیانوز چنانچه می نینیم با سیا شروع می شود ! یعنی هر دو یک لغتند چنانچه می فرمایید . اما من داستان شبانی را بخاطر ژن هایم می دانم ! و داستان صوف را از دکتر شمیسا در کتاب فرهنگ اشارات خوانده ام گویا .
مہریارساسانیان در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸:
درود برشما: واعظ شهر چو(مهر)ملک وشحنه گزید،من اگر (مهر)نگاری بگزینم چه شود/عقلم ازخانه بدر رفت اگر(می)اینست دیدم ازپیش که درخانه دینم چه شود.درتمامی ابیات شاعر بجای واژه (مهر) از واژه (می) یا (باده) ویا(شراب) استفاده نموده! که منظور [مهریار] میباشد. ویادر جایی میفرماید: بده ساقی (می باقی) که درجنت نخواهی یافت.... که منظور همان (مهرباقی ومانی وجاویدان یار) میباشد.. یامیفرماید، کو پنهان مهراو ورزم،یعنی [مهریار]
امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۱۸ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۷۰:
پر پیداست که این صوف کبود چون از پشم در هم رنگ بوده است ارزان بوده است .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۰۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱: