سیاوش بابکان در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - گفتار اندر آفرینشِ آفتاب:
به گمانم مراد حکیم حرکت با سامانهی خورشیدی بوده است و نه در و نسبت به آن
روفیا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
دیده را فایده انست که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را
با تمام وجود معنای این بیت را درک کردم وقتی موجود دوست داشتنی ای را دیدم .
دریافتم که دیدن ان همه افاق و انفس همه مقدمه ای بود برای درک و لذت بردن از زیبایی دلبر . تازه ان وقت بود که معنای لذت دیدن را درک کردم .
احسان در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۷ - در هجو روزنامهٔ اصفهان و نامهٔ ناهید:
بهار، به حسب ذات شاعری، بسیار قوی، غنی و مستغنی بود و شاید در چند قرن اخیر کسی چون او نیامده باشد، اما در اجرای این ذات شاعرانه و در ریزه کاریها، بسیار بی دقت و بی مبالات و گاه حتی کج سلیقه بود. مثال ساده اش مطلع این قصیده که باید بهترین بیت باشد و آن هم مصرع یکش و آن هم وازۀ نخستش. بخواید: گوز من....
هرچن با ویرگول گذاری سعی شده این قباحت محو شود، اما موقع خواند باز همان است که نباید.
رضا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۷ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۳:
سلام
از دوستانی که زحمت می کشن شعررو معنی می کنن خواهش می کنم الکی به شعر انگ عرفان نچسبونید. بابا اون بیچاره هم دل داشته دیگه عاشق شده واسه دختره شعر گفته؛ حالا شما می گید خدا گفته من ترنجم ، این که کفر مطلقه.
داوود در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۴۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:
این غزل را هژیر مهرافروز هم به خوبی خونده.
محسن خانی در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹:
به نظر من، واژهی «هم» در مصراعِ دوم بیت اول، زائد نیست. من از لهجهی شیرازی چیزی نمیدانم، ولی در لهجهی مشهدی، «هم» نقشِ «جاست» (just) در انگلیسی و «داخ»(doch) در آلمانی را بازی میکند و معنی آن تنها «نیز» نیست. مثلاً: «هم سر راه، فلانچیز را برای من بخر»، یا «به هم بردارت فلان چیز را بگو»، «هم مشقهایت را ننوشتهای؟»، «او هم یک دقیقه پیش آمد» (خصوصاً این همِ آخر با این که به نظر میآید معنیِ نیز بدهد، معنیاش چیز دیگری است) «هم» در لهجهی مشهدی فراوان به کار میرود و بهترین راه درک معنی آن، درک معانی واژهی جاست در انگلیسی است. درواقع همِ حافظ هم از همین همهاست که معلوم است چیست ولی معنیاش را نمیتوان آسان توضیح داد.
سروش در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۱ - ای مرغک:
در قسمت رام تو نمی شود زمانه
فکر نکنم سوال پرسیده باشه
مطمعا جمله خبری هست
کشکول امین در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۴۶ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۲۵:
بنده این مصرع را قبلا اینگونه شنیده بودم :
چون با دل تونیست (وفا) دریک پوست....
روفیا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - گفتار اندر آفرینشِ آفتاب:
روان اندرو گوهر دلفروز
یعنی فردوسی گمان می کرد خورشید نسبت به منظوم شمسی در حرکت است ؟
روفیا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - گفتار اَندر آفرینشِ مَردُم:
سرش راست بر شد چو سرو بلند
اشاره به قامت راست نخستیان دارد .
کاملترین پستانداران قبل از انسان چهار پا هستن و دو پا بودن انسان و استفاده نکردن از دست برای تحمل وزن , منجر به ازادی دستها و تکامل دست برای کارهای ظریفتر شد . به گفته برخی ریشه واژه human به معنای انسان واژه man به معنای دست است .
به عبارتی قامت راست انسان و سپس دست تکامل یافته او از وجوه اصلی تمایز انسان از سایر پستانداران است .
روفیا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:
نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جانست و آن سه پاس
سه پاس تو چشم است وگوش و زبان
کزین سه رسد نیک و بد بیگمان
با سلام
پاس در مصرع دوم بیت اول یعنی نگاهبان ؟؟
معنای مصرع چیست ؟
خرد نگهبان جان است و همینطور نگهبان سه نگهبان ؟!
در بیت دوم فردوسی کلیه واردات و صادرات را منحصر به سه حس بینایی و شنوایی و چشایی می داند ؟
پس حس بویایی و لامسه چه ؟
چه کارها که نمی شود با این دو حس کرد !!
مهدی.ر در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹:
بسیار در عجبم ازکسانی که اینهمه اشتراک بین سهراب وسعدی را نادیده میگیرند . اگرسهراب درموقعیت سعدی بود نمیدانم ازسعدی پایین تر میبود یا بالاتر؟ اصلا آیا استفاده لفظ بالاتر ،برتر،پایینتر و... در این وادی درست است یا نه؟
اینان تمام لب برلب او نهاده اند وتمام این سخنان هم تحفه ایست که برما جاری میکنند.
لذت ببریم از این تحفه های آسمانی اگر خودمان رمق رفتن نداریم
روفیا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:
کارن و فهیمه گرامی
معنای بیت هشتم
اگر خرد به گفتار دراید تنها می تواند از دریافت های حواس پنجگانه از جمله حس بینایی بگوید و نه بیش .
علیرضا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۳۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی:
پیشنهاد میکنم فیلم heer ranjha رو ببینید خیلی زیباتر از دل شکسته هست و معنی تمام شعرهای لیلی و مجنون داخلش هست
سید محسن امین در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۰۶ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۰۹ - بینی جهان را خود را نبینی:
متاسفانه ما ایرانی ها اکثرا اینگونه ایم. چشممون و حواسمون شش دانگ به دیگران و اعمال آنهاست اما در مورد رفتار و کردار خودمان کور مادرزادیم. همه را نصیحت می کنیم و اندز می دهیم اما نوبت خودمان که می رسد مثل کبک سرمان را زیر برف می کنیم
سید محسن امین در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۱:
آن کس که ترا شناخت مفتون تو شد
دیوانه و سرگشته و مجنون توشد
محسن در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۵۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
.
پدر عشق بسوزد که بسوزاند پدرم
روفیا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:
اقای اب روشن گرامی
حضرتعالی با مثال نظر و نگر سخن پیشین خود را نقض کردید . چرا که اگر نظر معرب نگر است بعدا اعراب این سه حرف را به باب های مختلف برده و واژه های مناظره و تناظر و غیره را ساختند . اگر اعراب مثل هر ملیتی واژه ای را از زبان دیگر وام گرفتند چرا با ان مطابق قواعد خود رفتار نکنند ؟ مثلا مزگت را مسجد تلفظ کنند و از ان ریشه س ج د استخراج کنند و بعد با این ریشه مطابق قواعد عربی رفتار کنند ؟
همان طور که می دانید زبان از شاهکارهای خلاقیت بشر است نه وحی منزل !
جواد در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
رومینا بانو,,,اگه شما دیوان حافظ که انتشارات (صفی علیشاه) چاپ کرده رو بگیرید,,توضیح بیت و معنی کلمات رو میتونید ببینید تووش,,کتابی که دکنر خلیل خطیب رهبر ویرایش کرده
روفیا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۱ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب: