نرگس در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۳۰ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶:
پری در بیت پنج دلالت دارد بر دو پری که ناصرخسرو میگوید افریده دو قسم بود یا انسان یا پری پری نیز دو قسم بود یا فرشته یا دیو فرشته ان است که اطاعت کرد دیو انست که اطاعت نکرد
ع.ف در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰:
در تأیید الا: در مصرع نخست از نشستن مهر بر دل در گذشت روزگاران سخن آمده است. روشن است که آنچه با گذشت زمان آمده است با گذشت زمان هم خواهد رفت. از این رو، الا درست تر می نماید.
جی ۷ در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۸:
حرز=دعایی که بر کاغذ نویسند و همراه خود نگه میدارند/تعویذ
به فارسی چشم پنام گویند
جی ۷ در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰:
این غزل را حافظ بازنویسی کرده
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد
پیش عشاق تو شبها به غرامت برخاست
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
به هواداری آن عارض و قامت برخاست
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست
پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت
سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست
حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری
کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست
شایان در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۳:
در اول مصرع دوم بیت شش
کلمه ی (دنیا) آمده
از یه طرف با وزن شعر همخوانی نداره از ی طرف من چن تا منبع دیگه هم دیدم همین بود
میلاد.س در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:
با سلام
متاسفانه یک بیت از این غزل فروافتاده است و علامه قزوینی و استاد غنی ان را ضبط نکرده اند لیکن این بیت در بسیاری نسخ چاپی دیگر این بیت وجود دارد چنانکه اکثر نسخ خطی قدیمی نیز این بیت را ضبط کرده اند، تقاضا دارم دوستان التفات کنند و این بیت زیبا را به این غزل بیفزایند:
هرچند دورم از تو،که دور از تو کس مباد
لیکن امید وصل توام عنقریب هست
merce در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
جناب آریا
مثل اینکه جناب سعدی دیوانگی را بر عاقل بودن ترجیح می دهد و از درس و مدرسه خسته شده
میگوید چقدر دنبال علم و دانش بروم لا اقل برای مدت کوتاهی عقلم را از من بگیر
و در مصرع دوم میخواهد که هوش او را بگیرند یا بیهوش باشد که غم زمانه را نخورد
با درود
مرسده
زهرا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
سجاد! بر جه /bar jah / تلفظ اش هست و معنیش هست بپر.
جهیدن= پریدن
آریا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
لطفا میشه این بیت رو برام توضیح بدید
عقلم بدزد لختی چند اختیار دانش
هوشم ببر زمانی تا کی غم زمانه
ابراهیم در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:
به نظر من مصرع اول این شعر از لحاظ ادبی مشکل داشته باشه چون توی مصرع اول نوشته شده میکنی دردم و توی مصرع دوم نوشته زیادت می شود هر دم که از نظر ادبی با هم نمی خونه. و کلمه زیادت توس مصرع دوم اشتباه است که همه جا همین زیادت رو نوشته و درستش زیارت است. پس با این اوصاف بیت اول به این شکل درست تر می شه:
مرا میبینی و هر دم زیادت می شود دردم
تو را میبینم و میلم زیارت میشود هر دم
به معنی اینکه میل به این پیدا می کنم که مدام تو را زیارت کنم(ببوسم)
merce در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
مهری عزیز
درود
بیت هشتم را صاحب نظران کنایه ای به امیر مبارزالدین می دانند که ثروت بی کرانی از اموال شیخ ابواسحاق آل اینجو به چنگ آورده و هم قدرت و زور فراوان دارد
میگوید داشتن مال و قدرت که تو آنها را حسن میدانی، برای سلطنت کافی نیست و باید صفات بسیار دیگری هم داشت تا لایق فرمانروایی بود
ثروت و قدرت را ، حسن و زیبایی توصیف کرده که به تنهایی نزد خردمندان مقبول نیست ، بزرگی را ابزار دیگری هم لازم است
با احترام
مرسده
merce در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
سحر عزیز
جواب شما را بانو روفیا با زبان گویای عرفان نوشتند
ولی من که عارف نیستم آن را تحت الفظی چنین می بینم
وصل را {یارسیدن به مقصود را }به کاخی تشبیه کرده که دستیابی به کنگره ی آن در گرو ِ از جان گذشتگی بسیاراست
بعضی گمان دارند که این غزل پیامی از حافظ است به شخصی به نام صاحب عیار در مورد توطئه ای علیه مبارزالدین برای باز گرداندن شاه شجاع که درین بیت نهم امید زیادی به انجام کار ندارد
و می گوید تا به مقصود برسیم شاید که بسیار کشته شوند
با احترام
مرسده
ندا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۲ - حکایت:
مطلب مورد نظر از کتاب بیان دکتر سیروش شمیسا گفته شد
ندا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۵۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۲ - حکایت:
چو گنجشک روز ملخ در نبرد* به کشتن چه گنجشک پیشش چه مرد
این بیت با توجه به بیت قبلش دارای تشبیه مرکب به مرکب می باشد اینکه پهلوان در جنگ در روز نبرد مثل:چو گنجشک روز ملخ.......می ماند
کمال در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳:
باسلام دوست حاشیه نگار،اقای جاویدمدرس خیلی جالب وموشکافانه این غزل روتحلیل کرده اندخداخیرشأن دهد ومن یک فال برای این غزل دراین جادرج میکنم که:
گویاشماازان دسته افرادی هستیدکه
یادرغم یادرشادی های گذشته تان،،،،،
زندگی می کنیدودردنیای اوهام و،،،،،
خیالات به سرمیبرید،حافظ به شما،،
متذکرمیشودکه گذشته رارهاکنیدو،،
اگرواگرکدورتی باکسی داریدسعی ،
کنیداین کدورت راحل کنید،بخشش،
وگذشت راپیشه خودکنیدوسخن،،،،،
چین نباشید.
دست حق نگهدارتان.
شهراز در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۵:
"ز شیراز وز ترف سیصدهراز
شتروار بد بر لب جویبار"
این بیت به چه معنیا ست؟
الیما در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶:
"آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما میبرد
ترک از خراسان آمدست از پارس یغما میبرد
شیراز مشکین میکند چون ناف آهوی ختن
گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا میبرد"
برخلاف بسیاری از شعرا که یا متعصبانه از شهر و دیارشان تعریف میکنن و یا به کلی از دیار و سرزمینشان بریده اند سعدی بزرگوار زیبا و بی اغراق درباره شیراز و حال و هوای نوروزیش سخن می گوید.
قدیمی در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
همان قسم که محترم ترابی نوشته اند
گوسفندی برد این گرگ مزور همه روز....
من هم چنین خوانده ام و فکر میکنم از نگاه وزن شعر هم کدام کمبودی حاصل نمی شود در حالیکه اگر عوض مزور معود را بگذاریم در وزن خلل می افتد والله اعلم
محمد آقا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸۳:
تو ادبیات قوی نیستم زیاد، ولی مولانا... حرفی برای گفتن ندارم....!!
س در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان: