گنجور

حاشیه‌ها

کمال در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۰۵ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱:

باسلام وشب بخیرنکته ای رولازم میدونم دررابطه بااین قصیده درج کنم که حتی شایدهیچ ربطی به ان نداشته باشد،البته موضوع قابله ربط اینه که مادرمحله خودمان بزرگراهی داریم که به پروین اعتصامی معروف است(اصفهان)وبازبوستانی هم درمحدوده همین بزگراه میباشدکه یک مجسمه باهمان جوانی ویک روسری برسرازاین شاعردرمقابل این جای تفریحی بیاداین شاعربناء نهاده اند،،،،،،،،،بهر،،،
حال یاداین شاعرایرانی مونءث یادباد.
شب خوش

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:

یعنی تا باشد این چنین باشد

فاطمه در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۲ - عاشق شدن لیلی و مجنون به یکدیگر:

سلام شعر خوبی بود من هم با زهرا موافقم این شعر /یک شبی مجنون نمازش را شکست .../ خیلی قشنگه.

ھەرەس در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۹ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:

بە گمانم باید پاکرویی میبود

کاظم ایاصوفی در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۵ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:

بیت ششم مصراع اول باید بامن دلا دگر سخن آن دهان مگوی باشد

حامد در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲:

سلام
در کتاب غزلیات شمس استاد کدکنی این بیت گر افلاک نباشد ندارد
تعجب میکنم کتابشون ناقصه

کمال در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵:

باسلام،وعرض تبریک ،پیش،پیش بمناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان .
دررابطه بااین غزل فالی رادرنظردارم که دراینجامی آورم که؛
درزندگی وصال وبه هم رسیدن وجدایی و
ازیکدیگرگسستن رابایدتجربه کنید،به زودی
شمامسافری خواهیدداشت که ازرفتن او،،،،
غمگین خواهیدشدوچاره ای ازپذیرش این
امرندارید،صبورباشیدوتادرکناریکدیگر،،،،،،،
هستیدقدرشان رابدانید،هنگامیکه وقت،،،،،
سفربرسدکاری نمی توان کرد،همه را،،،،،،،،،،،
دوست بداریدوبگذاریدشمارانیزدوست،،،
بدارند.
درپناه خداوندباشید.

merce در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵:

این رباعی از هر کس که باشد به نظر من عرفانی نیست
بسیار تشبیه و مبالغه ساده ای کرده از درد و رنج و همچنین از آرامش
میگوید: عمر فرسوده ی ما چون کمر شکسته ی این روزگار یا آسمان است
دریا هم در مقابل اشک {خونین} ما ناچیز است
این رنج بی هوده ی ما نیز آنقدر بزرگ است که دوزخ در برابرش چون جرقه ای بیش نیست
و بهشت نیز مانند لحظه ایست وقتی در آرامش هستیم
کاملاً احساسی و زمینی به نظر می آید تا نگاه استادان چه باشد
شاملو را بنده مدتها مرید بودم ولی پس از چندی به علت تغییراتی که در اشعار حافظ دادو بعضی از رباعیات را عوض کرد و گاهی اشتباه خواند از او بریدم
مرسده

حبیب اله در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

سلام به همه ی صاحب نظران ارجمند.
خواهشمندم بنده را راهنمایی بفرمایید.
در بیت زیر:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
چه حضرت حافظ اصرار بر مدارا با دشمنان دارد؟
آیا این مدارا، همان بی عرضگی نیست؟
آیا این مدارا، موافق بودن با ظالم نیست؟
چرا اینقدر شاعران گرانقدری چون حافظ و عطار به مدارا کردن و کوتاه آمدن در برابر دشمنان، تاکید می کنند؟
این حد از مدارا چقدر باید باشد؟
حتی اگر دشمن، هر کار قبیهی و هر بلایی هم که سر ما بیاورد باز باید، مدارا کنیم؟
----------------------------------------------------
یک نکته بسیار بسیار مهم: هیچگاه و هیچوقت شعری از بزرگان را دستکاری نکنید، چون این کار تحریف محسوب می شود و ما اینقدر درک و فهم نداریم و به آن جا نرسیده ایم که بخواهیم دیوان اشعار بزرگان را تغییر دهیم.
پس لطفا دست به واژه "سکندر" نزنیم.
در این جا، بلکه در همه اشعار کهن و سخنان ماندگار گذشته.
با سپاس فراوان از گردآورنده خردمند سایت گنجور.

الیما در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:

"خوشا تفرج نوروز خاصه در شیراز
که برکند دل مرد مسافر از وطنش"
الحق که راست گفته سعدی

ندا در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب:

بیت 30 که می گویند چیزی صخت نیکوست
درین کضور همه کس داردش دوست

درستش اینه:
که می گویند چیزی سخت نیکوست
درین کشور همه کس داردش دوست

ندا در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۴ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را:

مصرع اول بیت 46 درستش اینه: تو را زین پیش بسیار آزمودم

ندا در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۳ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را:

بیت 42 این درسته:
صفاهان را به عدل آباد گردان

مسعود جدید در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:

بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم
تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است
...
باز در این بیت , جناس تام هست باز مصرع اول نوعی پرنده شکاری و باز مصرع دوم به معنای گشوده

مسعود جدید در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶ - جمع و تفریق:

گر دوستان به علم و هنر تکیه کرده اند
ما را هنر نداده خدا جز توکلی
....
در نگاه اول اینجور به نظر میاد که شاعر داره میگه من هنری ندارم جز توکل کردن , ولی با کمی دقت میتوان دریافت منظور شاعر اینه که توکل کردن از تمام هنرها برتره و ارزشش بیشتر

حسین بدیعی در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵:

از متن شعر پیدا است که این شعر عرفانی است و نمی‌تواند از خیام باشد. خیام نه عرفان زاهدانه و بدبینانه‌ی مولوی را داشت و نه عرفان شاد سعدی و بخصوص حافظ را زیرا از بن به عرفان اعتقادی نداشت. در کنسرت رباعیات خیام هم شاملو این بیت را به این مناسبت به خیام نسبت داد که با صدایش جور بود که الحق بعد از زنده‌یاد روشنک و چند گوینده‌ی دیگر شنیدنی است ولی فاقد اعتبار ادبی قابل اعتماد است.

مسعود جدید در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۲۲ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۶۹:

سلام من در کتاب دیوان اشعار این شاعر سالها پیش جور دیگه ای از این شعرو خوندم بیت دوم این بود که به نظرم زیباترم هست:
رقص تو ز پای تا سر از دین و دل است
ما بی دل و دین بی سر و پا می رقصیم

محسن در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۴۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸:

در برخی متون مصرع سوم اینگونه است:
خاکیم همه چنگ بساز ای مطرب

مهدی همدانی در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۴۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰:

آقای فرهاد خیام شناس "بسیار دور بوده.....!!!!"
هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسار من .....!!

محمدرضا در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:

گورکن بنظرم اینطوری که شما و امثال شما هرچیزی رو تفسیر میکنن خوبه نمیگن زندگی بشریت رو تفسیر کنید وگرنه بشر بیچاره میشد خب اینطور تفسیر کردن که کاری نداره تورات بدلیل اینکه از ات عربی که مخصوص جمع مونث استفاده شده و تور هم که 10000 سال پیش توسط اقوام پیش از آریایها در فلات مرکزی ایران کنونی استفاده میشده به معنی تبار و قوم هست یعنی اقوام مونث یا تبار مونث پس اینکه یهودیان نسبت به کتاب آسمانی میدن هیچ ارتباطی نداره و خواستن خودشون رو نسبت به انسانهای دیگه برتر جلوه بدن یا اینکه زئوس خدای خدایان در مفاهیم و ادبیات یونان باستان بدلیل اینکه از لحاظ فلسفی تخلیه شده بودن و خدا هم کم داشتن یه خدای خدایان که از همه قویتره بوجود آوردن تا فلسفشون جون بگیره تا مردم بیچاره رو بهتر سرکیسه کنند دیدی چکار راحتیه حتی میتونی لیموشیرین رو به سیاره مریخ ربطش بدی و کلا یه چیزی رو نقض ودروغ بدونی یا درست و روحانی اینجور تفسیر کردنا در اصطلاح بدرد عمت میخوره هرکسی میتونه اینطوری برهان بیاره دانشمند
یه نگاه مینداختی این خیام رو از بالا تا پایین گور به گورش کردن هرکی یه چیزی گفت پس ببین تفسیر و برهان اوردن براساس دید افراد نسبت به دنیای خودشونه که چطور بو طعم ومزش رو هر فردی از منظر خودش داره و شما داری اعتقاد میلیاردها انسان که در یه زمینه براشون رنگ و بو و طعمی مشترک داره رو با 4تا دلیل آبکی و سرهم بندی شده نفی میکنی
خیام خدا رحمتت کنه
آسوده بخواب که ما بیداریم

۱
۴۳۲۵
۴۳۲۶
۴۳۲۷
۴۳۲۸
۴۳۲۹
۵۵۵۲