گنجور

حاشیه‌ها

عیسی در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۲:

درود
"بیا که ما سر هستی و کبریا و رعونت// به زیر پای نهادیم و پای بر سر هستی"
هستی اول اشاره به غرور داره و هستی دوم اشاره به جهان. معنای بیت در اینصورت کاملا مشخص خواهد شد. پیرامون تشریح مبسوطی از این بیت مقاله‌ای از استاد کدکنی وجود داره که در مجله وزین بخارا به طبع رسیده. در اون مقاله درمورد اشتباهاتی که ممکنه حتی بزرگانی همچون استاد مینوی در تفسیر اشعار داشته باشن هم بحث شده.
پی‌نوشت: نمیدونم آیا مدیر محترم قرار هست نسبت به اینکه حواشی شامل "این شعر رو کی خونده و کی بهتر خونده و این بیت رو تقدیم می‌کنم به فلانی" قرار هست اقدامی انجام بدن یا نه. این موضوع در مورد ابیات حافظ بیشتر به چشم میخوره. تا من میام یه بیت رو نگاه کنم و از حواشی اون بیت چیزی بیاموزم، باید حاشیه‌های بی‌محتوایی رو مبنی بر اینکه مثلا پارسال شب چله این بیت برای من فال اومد و یا اینکه این بیت رو تقدیم می‌کنم به همسرم و یا اینکه این بیت رو فلانی با صدای گوشنوازی خونده مرور کنم. این سایت فوق‌العادست اما این نوع حواشی دارن این سایت رو مستهلک و مملو از اسپم می‌کنن.

روفیا در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۴۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

ناشناس گرامی
اتفاقا آدم باید نقادی کند دقیقا برای اینکه بتواند براستی زندگی کند.
در غیر این صورت از همه سو باورهای گوناگون را به نام راه زندگی به خورد او می دهند.
تشیع و زیر گروه های آن، تسنن و زیر گروه های آن همه دنباله رو قرآن کریم هستند و علمای بسیار برجسته ای هم دارند که همگی صد ها برابر من و شما قرآن و سایر علوم دینی را خوانده و به آن اندیشیده اند. مباحثات این دانشمندان حتی برای ما قابل فهم هم نیست!
هیچ از خود پرسیده اید چرا هنِوز به یک نقطه مشترک نرسیده اند؟!

ناشناس در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱:

اشتباهات چاپی زیادی وجود دارد

Hamishe bidar در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

دوست عزیز منظور از “اینطور تفسیرها فقط از آقایون میشوند؟” این بود که در جامعهُ اسلامی صرفاّ مرد سالاری عادی بوده و هست و شاید وقت آن شده که تفسیر بهتری از اسلام و قوانین اسلام بشود، چونکه این قوانین در قرون وسطی که زن یک کالا به حساب می آمد و هیچ حقِ انسانی نداشت بسی جدید و انقلابی بودند. البته بعد از 1400 سال علمای اسلامی در آن قوانین که قطعاّ در ان دوران حق و ارزش زن را بالا برده بودند هیچ نوآوریی نکردند. برای مثال اسلام اجازه به برده داری داده بود ولی برای برده حقوقی معین کرده بود. در آن زمان البته برده داری رایج بوده و حرام کردن برده داری شاید در آن زمان ممکن نبود. ولی در قرن 21 هیچ آدمی عاقلی به طور جدی نمیتواند بگوید که برده داری کار درستی است. هر چند که شما همین حالا در عربستان میبینی که برده داری میشود و چه گونه با برده بدرفتاری میشود. اگر کسی علم فهمیدن قرآن را نداشته باشد، چه بسا که گمراه شود:
زانک از قرآن بسی گمره شدند
زان رسن قومی درون چه شدند
مر رسن را نیست جرمی ای عنود
چون ترا سودای سربالا نبود
وقتی قرآن توسط شهوترانان فاسقی که فقط حکومت و شهوت در سر دارند به ظاهر تفسیر شود، معلوم است که جامعه به کجا میرود.
اگر در همین مورد کمی تحقیق کنید، میبینید که ایشان به ظاهر اسلام هم عمل نمیکنند: شاه عربستان به انواع مشروبات الکلی که دارد افتخار میکند. وقتی چنین کسی ادعای اسلام میکند، چه باید گفت؟
تمام قوانین این عالم نسبی هستند چونکه این عالم عالم دگرگونی است و هیچ چیز مطلق نیست الا ذات حضرت حق. شما اگر کمتر توهین بکنی هم میتوانی مطلبت را بگویی، عزیز برادر!

عبد المذنب در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳:

در پاسخ جعفر: آنکه حقیقت را نمی داند نادان است،آنکه حقیقت را می داند ولی انکار می کند تبهکار است. برتولت برشت

بی نام در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳:

آنکه حقیقت را نمی داند نادان است،آنکه حقیقت را می داند ولی انکار می کند تبهکار است. برتولت برشت

حمید خالقی در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۲۷ دربارهٔ رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:

شاید مصرع آخر این گونه بهتر باشد
گر هجر تو این است، وصالت چون است؟
به این دلیل که در مصرع سوم منادی با یارب شروع می شود و مصرع سوم موقوف المعانی با مصرع قبل است.
سپاس.

سعید سلطانی در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲:

بی نظیر این غزل...
درود بر جناب بیدل

لسانی در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹ - حراج عشق:

واژه ای به صورت شماطت نداریم و شماتت درست است.
این شعر هم از شاهکارهای استاد است.

Hamishe bidar در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت مرتضی رضی الله عنه:

مرحوم عطار چنان سخن از علی (ع) میگوید که من از Shiayan نشنیدم:
پیمبر گفتش ای نور دو دیده
ز یک نوریم هر دو آفریده
چنان در شهر دانش باب آمد
که جَنّت را بحق بوّاب آمد
چنان مطلق شد اودر فقر وفاقه
که زرّ و نقره دادش سه طلاقه
چو هرچ او گفت از بهر یقین گفت
زبان بگشاد روزی وچنین گفت
که لو کشف الغطا دادست دستم
خدا را تا نبینم کی پرستم
زهی چشم و زهی علم و زهی کار
زهی خورشید علم و بحر زخّار
اگر علمش شدی بحری مصوّر
درو یک قطره بودی بحر اخضر

احمد در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۱ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص:

اللهم صل علی محمد و آل محمد
درود بر عطار بزرگ که زیباترین و کاملترین مدح پیامبر را در بین همه شاعران با استادی تمام و زیبایی هر چه تمامتر بیان کرده ،به صورتی که هر کس آن را میخواند هم بسیار لذت میبرد هم بسیاری از اتفاقات مهم زندگی پیامبر را مرور میکند...
خواجه دنیا و دین گنج وفا
صدر و بدر هر دو عالم مصطفی ....
اللهم صل علی محمد و آل محمد

ایران نژاد در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:

بسیار زیباست، زیباترین شرح حال از نوشیدن کفی افیون با کیفیت عالی، بی نا خالصی.
به قول ظریفی این از آن اجناس بوده است که مثقالی صد دینار می ارزد.!

ناشناس در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:

اگر این غزل از مولوی باشد، که به وی هم می خورد؛ و اگر دیوان شمس را تفسیر انفسی قرآن بدانیم(و مثنوی را تفسیر آفاقی آن)؛ ضمن خواندن این غزل عجیب می توان این آیه را(آیه 44 از سوره 11را) نیز همراهش خواند. آیه ای که عده ای آن را فصیح ترین آیه قران می دانند:
وَ قیلَ یا أَرْضُ ابْلَعی‏ ماءَکِ
وَ یا سَماءُ أَقْلِعی‏
وَ غیضَ الْماءُ
وَ قُضِیَ الْأَمْرُ
وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ
وَ قیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمین
خانم صانعی، توصیف ذکر شده در این آیه را به نظم و نثر با هیچ ترجمه ای نمی توان چشید. باید با زبان اصلی باشد، بدون سانسور.

ناشناس در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۴۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۷ - حکایت آن عاشق کی شب بیامد بر امید وعدهٔ معشوق بدان وثاقی کی اشارت کرده بود و بعضی از شب منتظر ماند و خوابش بربود معشوق آمد بهر انجاز وعده او را خفته یافت جیبش پر جوز کرد و او را خفته گذاشت و بازگشت:

باسلام وسپاس از این نظر خواهی
امام حسین بعد از دعای عرفه و عشق بازی کلامی با خدا (معشوق) ،در روز عاشورا عشق بازی عملی انجام داد و زبان حالش چنین بود :
وقت آن آمد که من عریان شوم
نقش بگذارم سراسر جان شوم

علیرضا ب در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سی‌ام:

با توجه به اینکه آقای محسن چاوشی ترانه ای بر اساس این شعر خونده اند که به زودی منتشر میشه و باعث خواهد شد که بازدید از این شعر به سرعت بالا بره، بد نیست ابتدا غلط های املایی این شعر رو رفع کنیم و سپس شعر رو معنی و تفسیر کنیم.
غلط های تایپی که فعلا به چشمم می خورند این ها هستند:
1- بند اول ابیات 7 و 8 محل (،) اشتباه است.
2- در بیت ترجیع (دوازدهم) بند اول واژه «کوردم» بی معنی است
3-بند دوم بیت اول «توی» به «تو ای» تغییر کند
4-بند دوم بیت دوم و بیت ششم «کی» به «که» تغییر کند

ناشناس در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۲ - تفسیر قوله علیه‌السلام موتوا قبل ان تموتوا بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی کی ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما:

بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی
کی ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما
این بیت از سنایی است:
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مقام اهل توحید/

ناشناس در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۲ - تفسیر قوله علیه‌السلام موتوا قبل ان تموتوا بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی کی ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما:

بسیار پر معنا:
پس قیامت شو قیامت را ببین
دیدن هر چیز را شرطست این
تا نگردی او ندانی‌اش تمام
خواه آن انوار باشد یا ظلام

ناشناس در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۱۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۴ - نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب:

بچه‏ ها و جوان های ما خیال نکنند که مسأله، مسأله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملتِ گریه»! آنها از همین گریه‏ ها می‏ ترسند، برای اینکه گریه‏ ای است که گریه بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. دسته‏ هایی که بیرون می‏ آیند، مقابل ظالم هستند؛ قیام کرده ‏اند. اینها را باید حفظ کنید. اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود.اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود.(روح الله خمینی)
پیوند به وبگاه بیرونی

ناشناس در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۰۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹:

فوق العاده س. زیبا و شیوا. منم برای گرمی بازار این غزل خوشگل، نظر گذاشتم تا نظر بقیه بیشتر جلب بشه!

۱
۴۲۰۵
۴۲۰۶
۴۲۰۷
۴۲۰۸
۴۲۰۹
۵۶۷۲