گنجور

حاشیه‌ها

بعد از عیسی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۰:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

جناب عیسی ٬ ممنون میشم نام کتابی که از آقای کسروی رو خوندید برای ما هم ذکر کنید تا چشم ما هم به مانند افرادی که ایشونو به قتل رسوندن بر حقایق روشن شود

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۴۵ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:

زشت ترین و گست ترین کس از چشم مولانا مدعی است در چشم حافظ و در اینجا در چشم اوحدی باز از مدعی و گزافگو بد می شنویم . به نظر من یکی از تعریف هایی که برای رند هست همین است یعنی کسی که گول مدعی را نمی خورد . باید ذکر کنم که این را از کتاب بازآفرینش عشق از جناب محمودی آوردم . کتاب پیش درآمدی از اریک فروم دانای ژرمن دارد در وصف مولانای بزرگوار .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۴۰ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:

کله داری یعنی بزرگی و مقام داشتن آیین کله داری یعنی رسم و سان بزرگی . سان هم یعنی رسم و فارسی است .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۳۷ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

بیت پیش از آخر از سنگ بودن هیزم سخن می گوید در قران یکبار آمده است که ای مردم از آتشی بشکوهید که هیزمش سنگ و آدمیزاده است .

 

محمد تقی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

این چه حرفیه بیتا خانم
عرفانی بودن یا نبودن مطلبی رو باید از عارف پرسید و توضیح خواست........جسمانی یعنی چی؟؟؟ روح بدون جسم معنی داره و قابل تصوره....ولی جسم بدون روح ، لاشه است و قابل بحث نیست....درسته برای جمال ظاهر هم میشه سخن ها راند اما از ساحت والای حافظ دوره
با کمال احترام

 

نازبانو در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۲۲:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۶:

اجرای این غزل را با صدای هژیر مهر افروز گوش کنید که بینظیره

 

رضا ۶۵ در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲۴:

چون منظور از سر همان راز است بنابراین سر لطف صحیح است نه سر ز لطف البته با کمال احترام به دوستان

 

امیر در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:

میشه لطفا لینک اجرای اواز همایون شجریان رو اینجا بزارید؟

 

حسن در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰:

این غزل روا روزی هزار بار باید با صدای استاد شجریان شنید.به نهایت میرسونه زیبای این غزل سعدی رو

 

مهدی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۴۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۱:

درباره ی این حکایت :
(عصر حکومت عبدالملک بن مروان بود. او حجاج بن یوسف ثقفی را که خونخوارترین و بی رحمترین عنصر پلید بود، استاندار عراق (کوفه و بصره ) کرد. حجاج بیست سال حکومت نمود و تا توانست ظلم کرد.)
در این عصر، روزی زاهد فقیری که دعایش به اجابت می رسید، وارد بغداد گردید. (بغداد در آن عصر، روستایی بیش نبود). حجاج او را طلبید و به او گفت : برای من دعای خیر کن
زاهد فقیر گفت: خدایا! جان حجاج را بگیر.
حجاج : تو را به خدا چه دعایی است که برای من نمودی ؟
زاهد فقیر: این دعا هم برای تو و هم برای تو و هم برای همه مسلمانان ، دعای خیر است .

 

پرهام در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:

به زعم من فرمایش آقای دانیال بجا و قرین به یقین است زیرا در بعضی از غزلیات این بزرگوار اشارات و مکنوناتی نهفته که کنایه از تجلی بارقه ای از ذات حضرت دوست دارد.این نوع اشعار بسیار زیبا،فنی ورندانه بیان شده و بافت و میزانسن ان کاملا از دیگر غزلیات ایشان و سایر حکمای صحنه ادب و عرفان این سرزمین متمایز است. روحشان شاد و قرین رحمت ابدی . انشا الله

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۰:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴:

گفتم چگونه به سرای شاه راه یافتی ای حکیم گفت که سگم نبردم ! که سگان از دیدن هم خلالوش کنند !
مولانا به اشکاری سگ خود را نفس اماره می بیند ! و سگ دربان را که از دیدن سگ نفس فریاد بر می اورد را دوزخ سپاه و یا سپاهیان شیطان می بیند یعنی شیطان را دربان پروردگار و دشمن انسان می شناساند به ما . پس معنی بیت 4 چنین است .
ما که امانت الهی را داریم شب گریزان و دوان از دست زنگیان که دوزخ سپاه هستند می گریزیم زیرا ما هستیم که زر هستی که امانت الهی است را برده ایم و پیگیری و دشمنی سپاه شیطان که پاسبان درگاه الهی بود طبیعی است . قطعه ای که در پیش درامد نوشتم برای راز گشایی از مثنوی بود که به نثر در آورده بودم .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲:

آذر جان من چیز شگفتی بیش از آنچه آشکارا گفته شده است نمی بینم . سراینده می گوید که با کسی که تابنده نور یا بخشنده فیض به اوست حالا اینجا گویا شمس یکدله شده است و جان و روان همامیخته ای دارند و شمس مانند گشایش دهنده و نیز خود ذکری که گشایش می دهد است برای مولانا . شما اگر بیش از این می بینید مرا هم بیاگاهانید که به آموختن سربلندی می یابم . آذردیماهی جان . سپاس از اینکه مرا فراموش نکرده اید که دیریست که تنها می خوانم و کمتر می نویسم .

 

مهدی تبریزی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۴۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

سلام محض اطلاعتون باید بگم که استادشهریارنمرده است اوهمیشه زنده است یاشاسین شهریار

 

کیومرث در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۶:۴۴ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۹:

حقیقتش من نه زیاد اهل ادبم و نه حتی یک دهم شما عزیزان درک اشعار غنی و عمیق خیامو دارم.....
در همین حد میدونم که این رباعی منو بدجوری یاد ایات قران انداخت.......
بیت اول زیاد شنیدیم که پروردگار بارها تو قران ذکر کرده
دریا ها و کوه ها واسمان ها و زمین و هر انچه افریدیم ،هم نشانه هاییست برای انان که اندیشه میکنند.
خیام هم بی کمو کاست همینو بیان کرده....اینطور نیست
؟
در جای دیگه تو قران کریم بیان شده......
ای کسانی که به خدا ایمان اوردید......همانا اگر از بعضی از اهل کتاب (مدبران) پیروی کنید شما را بعد از ایمان اوردن به کفر باز میگردانند.
خیام بزرگوارم در اینجا خیلی قشنگ بیان میکنه که اگر از تعقل و تفکر دور نشی این مثلا اهل کتاب کار به جایی نمیبرن.
امیدوارم برداشتم از این رباعی درست باشه....با تشکر

 

مریم در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۵:۴۴ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۱:

مدت هاست عمر عزیز بی مقدارترین چیز در دنیاست! واقعا شعر زیبایی است. گرفتار ظواهر دنیوی شدن و فراموش کردن انسانیت کار بشر امروزی شده! افسوس...

 

وحید موحد در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۳:۱۴ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۲:

با درود
گمان مینمایم در مصرع دوم بیت دوم "هر چه به من رسد ز تو دولت خویشن دانمش" خویش درست باشد .

 

محمد زیرک در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۲۲:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱:

در مصراع اول بیت آخر "بر آستانش " صحیح است.

 

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۱ - مستجاب شدن دعای پادشاه در خلاص پسرش از جادوی کابلی:

چو مومن راه یافت
در خط آخر

 

آذردیماهی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲:

باسلام و تبریک سال نو... به همه عزیزان و همدلان و گردانندگان و استفاده کنندگان و مدیران گنجور...
از جناب کیخای عزیز تقاضا دارم معنی "فاتحه شو تو یک سری" در بیت ششم را بیان نمایند.
متشکرم

 

۱
۴۲۰۶
۴۲۰۷
۴۲۰۸
۴۲۰۹
۴۲۱۰
۵۰۵۵
sunny dark_mode