گنجور

حاشیه‌ها

روفیا در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۸ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۴ - جواب:

شمیسا جان
پندار بنده این است که نه تنها در هنگام انتخاب میان خیر وشر بلکه حتی هنگام انتخاب اینکه الان یک لیوان آب بنوشم یا نه عوامل تعیین کننده ای وجود دارند که کاملا از حوزه اختیار ما خارجند .
اینکه سایز معده ام چقدر باشد ...
اینکه چقدر از خواص آب بدانم ...
اینکه چقدر دسترسی به اطلاعات داشته باشم ...
اینکه حافظه ام در نگهداری از اطلاعات چقدر قوی باشد ...
اینکه آبی که به آن دسترسی دارم چقدر پاکیزه باشد ...
اینکه قیمت آب چقدر باشد ...
اینکه از کودکی اطرافیانم پس از نوشیدن آب چه واکنشی نشان داده باشند ...
اینکه آدم لجبازی باشم یا آدم کنجکاو ...
و هزاران عامل دیگر ...
خوب این حقیقت در همه تصمیمات ریز و درشت زندگی ما حضور دارد دیگر .
البته که ما تصمیم نهایی را میگیریم .
ولی عرض بنده این است که همه تصمیمات ما بدون استثنا تحت تاثیر عوامل قدرتمند داخلی و خارجی ای هستند که از حوزه کنترل ما بکلی خارجند .

بی سواد در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۲:

این داستان یه کمی بو داره مشکوک میزنه!!

دکتر ترابی در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:

به گمان این کمترین نیز خیل نیازمندان درست و هم سعدیانه تر است.
خیلی اگر قید مقدار باشد میبایست به جای نیاز مندان مفرد آن نیازمندمی آمد و اگر یای وحدت شمار
نیازمندان ، عاشقان را کم مینمایاند که از اغراق
شاعرانه به دور است ( گذشته از مشکل دستوری
فعل وصفی ایستاده و کمبود حرف اضافه)

سیامک در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:

از نظر من "خیلی" درست تر است و با فضای شعر نیز بیشتر سازگاری دارد. اگر گفته شود "خیل نیازمندان" تاکید جمله به عمل نیازمندان معطوف میشود. یعنی: خیل نیازمندان (شناس) چه کار میکند؟ بر راهت ایستاده. در صورتی که اگر گفته شود "خیلی نیازمندان" تاکید روی "تو" و راه تو" قرار میگیرد. یعنی در راهت چه اتفاقی میافتد؟ خیلی نیازمندان (ناشناس) ایستاده. از این جهت به نظر من در حالت دوم مراد شاعر که توصیف "راهت" است، بهتر دیده میشود.

مجتبی خراسانی در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

بسمه تعالی
دانیال جان، سپاس از شما، استفاده کردیم؛ موفق باشید.

دکتر ترابی در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

پس از گفتاورد جناب بابک از آقای خالقی اندر اهمیت نیازهای جنسی در زبان سعدی؛
ناشناس اگاهی هایی سودمند از سامانه خورشیدی و اختران شبگرد عرضه داشته اند
در باره جناب خالقی ،دو بیتی هایی در مایه های مورد اشاره نیزاز ایشان دیده شده است،
اما نام فارسی مشتری به گمانم هرمز است ، ودر پی تشریف فرمایی هفته به گاه شماری ایرانی نام این شبگردان و رنگهایشان به باور برخی
با روزهای هفته در آمیخته است:
شنبه نیلگون است و روز کیوان، یکشنبه روز خورشید به رنگ زرد، دو شنبه رنگ آبی ماه رادارد
چهارمین روز هفته از آن بهرام است به رنگ نارنجی
پنجمین همچون تیر سرخ است، ، پنجشنبه روز هرمزد بنفش ، و آدینه که روز ناهید است سبز فام

merce در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:

روفیابانوی عزیز
چون زبانم در برابر مهر شما لال آمد
گمان کردم به زبان شعر جبران کنم
امید که مقبول افتد
…..
خاکِ رهی به دیده ی من توتیا نشد
تا بوسه گاه بر قدم ” روفیا “ نشد
آزادگی نگر که همه ملک این جهان
در چشم او به ارزش یک بوریا نشد
تا آنکه طرّه های سر زلف بشکند
حسرت به دل نشست و غم از جان جدا نشد
رفتیم پا به پای وی از صخره های عشق
بالا ، ولی به قله ی آن کبریا ؟ نشد
از بس که کوچکیم چو موری به پیش پاش
ما را نصیب جز سر سوزن عطا نشد
آن خاتمی که ” مرسده“ خواهد به دست اوست
هرگز گدا به مرتبه ی پادشا نشد

mehr در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶:

آری روفیای عزیز
چون حقیقت فقط یکی ست
و شما به آن مینگری
رهروان عشق در دل با همند
گر چه در سودا به ظاهر بر همند
زنده باشید
مهری
شعر از لیام بود

تماشاگه راز در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:

اگر معنی همین یک غزل را مردم دنیا درست بفهمند و به آن عمل کنند دنیا گلستان می شود و در آخرت هم همه بهشتی می شوند.

pegah در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:

لطفا بیت سوم رو تفسیر کنید.

تماشاگه راز در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:

شرح بسیار زیبای این غزل از زبان دکتر سروش :
پیوند به وبگاه بیرونی/

تماشاگه راز در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۸:

شرح بسیار زیبای این غزل از زبان دکتر سروش :
پیوند به وبگاه بیرونی/

روفیا در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۴۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶:

آنچه کافکا درباره چکش و میخ و سنگ گفت از زبان نظامی :
تیر میفکن که هدف رای تست
مقرعه کم زن که فرس پای تست
واااااای ...
می بینید چگونه فرهنگ های ظاهرا گوناگون به یک حقیقت واحد نزدیک میشوند ؟!

محمدرضا در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

به نظر من هم معنی بیت سوم اینه که شاعر آنقدر شیفته محبت معشوق شده که نیازی به دیدن صورت این شخص نداره و تایید این عقیده هم در بیت دوم مشاهده میشه چون که پاکباز نمیشه به کسی گفت که عاشق چهره شده و هیچ نگاهی به محبت شخص نداره بلکه پاکباز کسی که فقط به خاطر اخلاق و محبت اون شخص رو دوست داره نه بخاطر زیبایی ولی به نظر من زیباترین بیت بیت دوم است که میگه کبوتر حتی اگه از خانه صاحبش فرار کنه ولی هیچ جایی رو جز اونجا نمیشناسه و در نهایت دوباره به همون جا بر میگرده فقط اگه منظور از کبوتر شاعر و صاحبش خدا باشه بهتر بود از اسیر استفاده نمیکرد.

دانیال در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

با سلام خدمت دوستان گرامیو عرض تشکر به خاطر سایت غنی وخوبتون
من پانزده سال سن دارم ودر حدی نیستم که بخواهم اظهار نظر کنم اما از نظر من این شعر به پیامبر «صلی الله»باز میگردد چون ایشان قبل از بعثت سواد نداشته و امی بوده اند که در قرآن سوره ی عنکبوت آیه ی چهل و هشت این مسئله ذکر شده است که خود موهبت و کاری برنامه ریزی شده از طرف خدابوده است زیرا اگر پیامبر سواد و دانش داشتند مشرکان و منتقدان میگفتند:چون محمد«صلی الله علیه وآله»سواد دارد میتواند این چنین سخن براند و دلیل راحت تری برای تکذیب حضرت داشتند.
امیدوارم خوشتان آمده باشد.D.B

ناشناس در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷ - آرزوی پرواز:

خیلی عالی بود

ندا در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶:

بیت چهارم فرو شد درسته. چون که بی فاصله نوشتین مممکنه کسی این فعل را فُروشد بخونه. اصلاح بفرمایید.
بیت 11 هم غلط تایپی داره. گر تو زما فارغی "وز" همه کس بی نیاز.. "وز "درسته

ندا در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴:

بیت هشتم:
با جان من از جسد برآید
خونی که فروشدست با شیر
فرو شده ست درسته. اینور که نوشتید خوانش شعر سخت و غلط اندازه

علیرضا در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:

سردرگمی حافظ همراه با کلام شیوایش در این شعر هویداست.هنوز شاید قدری ناراحت و پریشان است که عشق الهی را برگردن انسان انداخته اند.همانطور که در اولین بیت دیوانش میخوانیم:
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
بااینکه که سعدی از او پیشین تر است و نزدیک تر به دوران عرفان هست کمتر چنین غصه هایی در کلامش دیده می شود و با همت تمام در راستای سخن زمینی تلاش میکند(در اکثر موارد)
نکته دیگر بیت آخر این شعر هست که بر خلاف گذشتگان،حافظ و سعدی به جنگ با ریا کاری های تصوف پرداخته و مثلا از زبان تواضع دوری میکند.همین بیت آخر شعر و یا جایی دیگر که میفرماید:
همات حافظ و انفاس سحر خیزان است/که زبند غم ایام نجاتن دادند
و یا سعدی که میگوید:
قیامت میکنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن/ مسلم نیست طوطی را در ایامت شکر خایی
تفاوت ادبیات در صد سال بین قرن 6و7 از زمین تا آسمان شد!!!

میهاربا در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۱۱ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۱ - در مدح علی‌بن محمد:

به نظر نمیرسه استفاده از این الفاظ سحر انگیز که تامل در ان تنها ما را به عمق شبی تیره و رازالود می بره و بهتره بدونیم این شعر فقط و فقط در وصف یک شب زیباست.

۱
۴۲۰۲
۴۲۰۳
۴۲۰۴
۴۲۰۵
۴۲۰۶
۵۵۴۷