مولانا
»
مثنوی معنوی
»
دفتر اول
»
بخش ۸۲ - سؤال کردن رسول روم از عمر رضیالله عنه از سبب ابتلای ارواح با این آب و گل جسم
گفت یا عمر چه حکمت بود و سِر
حبس آن صافی درین جای کدر
آب صافی در گِلی پنهان شده
جان صافی بستهٔ ابدان شده
گفت تو بحثی شگرفی میکنی
معنیی را بند حرفی میکنی
حبس کردی معنی آزاد را
بند حرفی کردهای تو یاد را
از برای فایده این کردهای
تو که خود از فایده در پردهای
آنک از وی فایده زاییده شد
چون نبیند آنچ ما را دیده شد
صد هزاران فایدهست و هر یکی
صد هزاران پیش آن یک اندکی
آن دم نطقت که جزو جزوهاست
فایده شد کُلِ کُل خالی چراست
تو که جزوی کار تو با فایدهست
پس چرا در طعن کل آری تو دست
گفت را گر فایده نبود مگو
ور بود هل اعتراض و شکر جو
شکر یزدان طوق هر گردن بود
نی جدال و رو ترش کردن بود
گر ترشرو بودن آمد شکر و بس
پس چو سرکه شکرگویی نیست کس
سرکه را گر راه باید در جگر
گو بشو سرکنگبین او از شکر
معنی اندر شعر جز با خبط نیست
چون قلاسنگست و اندر ضبط نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، فردی از عمر میپرسد که چرا باید حقیقت خالص و مفاهیم عمیق در محیطهای کثیف و دنیوی حبس شوند. او به تشبیه آب زلال که در گل نهفته باید که جانهای پاک نیز در بدنها محصور شدهاند. عمر به او میگوید که او در حال بحثی عمیق است و معنی را با کلمات محدود کرده است. اگرچه او به دنبال فایده است، اما خود را از آن دور کرده و حقیقت را پنهان کرده است. عمر تأکید میکند که اگر فایدهای در چیزی نیست، نیازی به بحث نیست و شکرگزاری یزدان بهتر از جدال و تلخی است. او میگوید که سرکه (ترشی) بدون شیرینی (شکر) جایی ندارد و در نهایت اشاره میکند که معنی شعر برای درک بهتر و افزایش فهم باید بدون خطا و تحریف بیان شود.
هوش مصنوعی: در اینجا شخصی از عمر میپرسد که چرا حقیقت و پاکی در این مکان تاریک و آلوده به دام افتاده است و چه حکمت یا دلیلی در این مسئله نهفته است.
هوش مصنوعی: آب زلالی در میان گل و لای مخفی شده و جان پاکی نیز در بدنها به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: تو درباره موضوعی عمیق و مهم صحبت میکنی و معنای آن را در کلمات خود گنجاندهای.
هوش مصنوعی: تو معنای آزادی را در حبس نگه داشتهاید و با کلمات خود، به یادآوری آن را محدود کردهاید.
هوش مصنوعی: تو برای رسیدن به منفعتی چیزی را انجام دادهای، در حالی که خودت از آن منفعت بیخبر و در خفا هستی.
هوش مصنوعی: شخصی از او بهرهای به دست آورده است، اما نمیبیند آنچه را که ما دیدهایم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که بسیاری از فواید و مزایا وجود دارد، و هر یک از این فواید به اندازهای بزرگ و ارزشمند است که در مقایسه با آن، حتی یک مورد از آنها هم ناچیز به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: زمانی که صحبت تو جزئی از کل است، چه فایدهای دارد که همه چیز تو خالی و بیمعنا باشد؟
هوش مصنوعی: تو که انجام کارهایت سودمند است، پس چرا به تخریب دیگران میپردازی؟
هوش مصنوعی: اگر سخنی فایدهای ندارد، بهتر است آن را نگو. اگر هم فایدهای دارد، پس چرا شکایت و اعتراض کنی و شکرگزاری نکنی؟
هوش مصنوعی: شکر خداوند مثل گردن بند زیبایی است که بر گردن همه مینشیند و نباید در آن درگیر جدال و به هم زدن رفتارهای ناپسند باشیم.
هوش مصنوعی: اگر کسی تلخرو باشد، شیرینی و شکر هم بیفایده است. پس مانند سرکه، شکرگفتن از او ممکن نیست.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی سرکه از خاصیتش برخوردار شود، باید آن را با شیرینی همراه کنی، یعنی برای رسیدن به نتیجه مطلوب، گاهی باید دلسوزی و لطافت به کار ببری.
هوش مصنوعی: معنی شعر تنها با اشتباهات قابل درک نیست، همانطور که قلاسنگ (یک نوع سنگ) قابل ضبط نیست و نمیتوان آن را به راحتی مدیریت کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.