همایون در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹:
نزد جلال دین انسان وقتی کامل است که با یار است، یار خریدار، محرم جان، ساقی و یار وفادار
نمی توان این یار را تعریف نمود که دانش بیشتری دارد یا مال زیادی دارد و یا زیباست و یا هر چیز دیگر ولی معنی واقعی اینها را با خود دارد، و مهمترین ویژگی او این است که در یار خود نیز سراغ فر و نوی و مهر و زیبائی را میگیرد زیرا خود از آن برخوردار است و اینگونه دو انسان یکی میشوند، در حیوانات این یکی به صورت گلهای و یا نر و ماده و تخم و توله صورت میگیرد
جلال دین دوست را که یک انسان است نه موجود خیالی و آسمانی، چون گلی در گلزار میداند که هر صبح تو را به سوی خود فرا میخواند و خود نیز به دنبال بو و رنگ تو است و با هم به دنبال تازگی و نوی میگردند و میچرخند
و این گونه خود را غرق جوی بخشش و آزادی و رهایی میکنند هر چند هر دو شکار یکدیگرند و با هم آزادی و تازگی را تجربه میکنند
هر چند کار دل قلاشی و تنها پریدن است و دل همیشه احساس وجود و یگانگی میکند و رند و افسونگر است و راز عاشق را فاش میکند چون یکرنگ است و راست گو، پس فتنه گر است و به همه میگوید که من بدون یار هیچم ولی یار من به آن توجه نمی کند و بند خود را به دور من محکم تر میکند و از من یار خریدار خود میسازد
ای دل من بس کن آنقدر برای یار شعر و غزال و آثار فراوان آفریدی بگذار من با یار خود یکی شوم و با آنکه محرم اسرار است محرم جان گردم و جانم با او یکی شود
محسن ، ۲ در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸:
علی جان
گفتم که خواجه کی به سر حجله میرود
گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند
قران مشتری و ماه را سعد می دانسته اند و معتقد بودند که ازدواج درین وقت شگون دارد،
گفتم عروسی {دامادی } آقا کی هست
گفت زمان تقارن ماه و مشتری { گویا منظور حافظ ، تورانشاه وزیر است}
محسن ، ۲ در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۴:
سعید جان
قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم:
شادی ها خواهم کرد اگر شبی عهد گذشته تکرار شود.
دگر ره دیده میافتد بر آن بالای فتانم:
بار دیگر قد و بالای آن فتنه گر در نظرم جلوه می کند.
من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت
هنوز آواز میآید به معنی از گلستانم:
من مثل مرغ سخنوری هستم که اگر بمیرم و درخاک باشم باز هم بوی روح افزای گلستان را می شنوم
آرا منتظری در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
عزیزی بنام حمیدرضا گوهری از قول استادشان آورده اند که در قرن هشتم 14 دستگاه داشته ایم و حافظ هر غزلی را در یکی از آن 14 دستگاه سروده و خلاف آن دستگاه مورد نظر حافظ، شعر را نمی توان خواند.
آخر این چه استدلالی است؟
فقط در همین جا چندین و چند خواننده در گوشه ها و دستگاه هایی متفاوت همین غزل را خوانداند.
د.م در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۵۴ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - در مدح شیخ حمیدالدین:
بیت سوم مصرع اول این چنین است: «ای صبا چند وزی...»
آرا منتظری در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:
در گنجور بحث بسیار اندر شیعه و سنی بودن شعرا در جریان است.
نکته ای که عزیزان مدنظر ندارند، تفاوت است در تلقی ما شیعیان از نحوه اعتقادات اهل سنت.
یعنی کسی که سنی باشد، لاجرم دشمن اهل بیت نیست.
از 4 فرقه اصلی اهل سنت، سه مذهب با اهل بیت از در دوستی در آمده اند.
مثلا سنی شافعی با سنی حنبلی از زمین تا آسمان در اعتقادات تفاوت دارند و باید دانست در فلات مرکزی ایران عمده اهل تسنن، شافعی مذهب بوده اند و دوستدار اهل بیت.
Tala در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۴ - فرق میان دعوت شیخ کامل واصل و میان سخن ناقصان فاضل فضل تحصیلی بر بسته:
این ایمیل منه
Sahahariri@gmail.com
Tala در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۴ - فرق میان دعوت شیخ کامل واصل و میان سخن ناقصان فاضل فضل تحصیلی بر بسته:
سلام خانم روفیای عزیز
اگر بشود چند کتاب خوب میخواستم برام معرفی کنید
من به تازگی با عشق آشنا شده ام
ملیکا در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲:
سلام دوستان
بنظرم این هنر حافظ هست که ایهام به کار برده و اتفاق تاریخی رو با ظهور حضرت مهدی (ع) یکی کرده
منصور اگر اسم اون فرد بوده لقب امام زمان هم هست. مع امام منصور که تو زیارت عاشورا اومده
یوسف و عزیز مصر هم در مورد حضرت بکار میره
پس لطف کنیم حافظ رو در حد یک اتفاق تاریخی پایین نیاریم و تن بنده خدا رو تو گور نلرزانیم
عشق سوزان حافظ به امام زمان (عج) در بسیاری از غزل ها دیده میشه
ای غایب از نظر به خدا میسپارمت!!! دیگه در مورد کی میتونه باشه؟؟؟!!!!
مهران در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » ایمان ایله گئتدی:
وقتی شهریار سه شبانه روز در خانه اش حبس می شود و نمی گذارند دارو به دستش برسد مجبور میشود در مدح آخوندها شعر بگوید واین چیزی از ارزشهای استاد کم نمی کند
سعید در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۴:
با درود؛
معنی بسیاری از ابیات این شعر را نمیتوانم درک کنم، تقاضا دارم دوستان در درک نیمبیتها و ابیات زیر به من کمک کنند.
قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم = یعنی چی؟
دگر ره دیده میافتد بر آن بالای فتانم = یعنی چی؟
من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت هنوز آواز میآید به معنی از گلستانم = یعنی چی؟
نیما در ۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:
فیروزه جان ، از ظن خویش یار شدن گاهی خوبست حداقل از هیچ بهتر است اگر با آگاهی و غور و تفکر همراه باشد! شاید به علم برسد ولی امان از روزی که بدون تأمل و غور ظن به جهل سو کند!
بیشتر غور و مطالعه کنید سعدی و شعر او را بهتر و عمیق تر و مخاطب اشعار وی را درست بشناسید
نیما در ۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
خطاب به جناب حسین که فرموده اند مصرع آخر از دریافت های عارفی معاصر و محبوس است ! شگفتا !
باید خدمتشان عارض بشوم که این دریافت و گفتار نخستین بار توسط حضرت بایزید بسطامی، ازبزرگان و والا مقامانِ طریقت و عرفان راستین (تاکید میکنم عرفان و تصوف راستین) در سده ی دوم قمری بر زبان جاری شد
بایزید دوستی خداوند نسبت به خودش را مقدم بر دوستی خویش نسبت به خداوند میدانست
بایزید بسطامی در مناجات های بسیاری در باب این مبحث سخن رانده که از جمله ی آن ها اینست که فرموده اند : " چندین گاه پنداشتم که من او(خداوند) را میخواهم ، خود اول او مرا خواسته بود"
نادر.. در ۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۶:
این قطرههای هوشها
مغلوب بحر هوش شد
ذرات این جانریزهها
مستهلک جانانه شد..
علی در ۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸:
بیت ماقبل آخرو یکی یه توضیحی میده؟
هادی احمدی در ۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۰۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۷ - حکایت درویش با روباه:
مممممممنون از وبسایتتون
نادر.. در ۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۴۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۷:
هر دم از سر گیر چون شمع و بسوز...
بابک چندم در ۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:
أنهم -> آنهم
بابک چندم در ۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:
@رضا س
"من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کَس
حافظ راز خود و "عارف" وقت خویشم..."
رضا جان
من یکی نیازی به تفسیرات و تعبیرات "مفسرین" نمی بینم که آنچه را که خود به وضوح می گوید (که عارف است) دیگری یا دیگران تفسیر و تعبیر کنند...
در مورد سعدی نیز اینچنین است؛ که در جای جای سروده هایش مملو از نشانه هایی است به وضوح روشن، که باز هم تفسیرات "مفسرین" را نیازی ندارد...
در مورد نزدیکی حافظ به "تفکر خیام" که شما آوردی، من هم در حاشیه ای نظر خودم را آورده بودم که به گمان من حافظ "ایهام" را از خیام گرفته و آنرا به حد اعلا رسانده....
ولی در باب اینکه اصلاً تفکر خیام چیست یا چه بوده، از هزاران رباعی که منسوب به اوست (فقط در یک مجموعه هزار و ششصد و اندی رباعی آمده! که هزار و ششصد و چندیش از آن خیام نیست!!) اکثر آنان الحاقی اند و خیام وار تا از خود خیام باشند...از این میان بین سیزده الی سی وسه رباعی را از خیام دانسته اند (که گاه تا صد و اندی نیز می رسد) ولی باز سر همینها نیز مناقشه و تفاوت نظر موجود است... ضمن اینکه نگاهی به نوروز نامه و یا روایت دیدار نظامی عروضی با خیام تصویری متفاوت از او می دهد...
باری،
"برخیزم و عزم باده ناب کنم
رنگ رخ خود به رنگ عناب کنم
این عقل فضول پیشه را مشتی می
بر روی زنم چنانکه در خواب کنم"
خیام
آیا این رباعی از خود خیام است؟ یا نه؟ من یکی که نمی دانم...
ولی آنچه که در آن می بینم همان ماجرای تقابل عشق (در اینجا می) و عقل است...و آنچه را که هدایت، دشتی یا هر مفسر دیگری پیرامون آن آورده را نیز جز ذهنیت خود آن مفسر نمی بینم که داستان طول و دراز خود را دارد...
به هر حال،
این بیت از حافظ:
"خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز
پیشتر زانکه شود کاسه سر خاک انداز"...
در کنار نزدیکی که با این رباعی خیام دارد، به گمان من بهترین شاهد و گواه است بر عارف بودن حافظ و أنهم در اعلی ترین مرتبه...
رجبی در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹: