گنجور

حاشیه‌ها

پارسا در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۷۴ - خون ناحق‌!:

بیت سوم تضمینی از شاعر شیراز شیخ اجل سعدی است

محسن ، ۲ در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۵۹ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۴۸:

آراد جان
رگ بربط به چنین وقت نمی باید خست.
تار ساز را نباید لمس کنی که شنیدن صدای موسیقی درین ماه حرام است
خستنِ رگِ ساز به مانای مضراب زدن است
منظورش اینست که نباید دست به ساز بزنی ، باید موسیقی را کنار بگذاری

رضا ثانی در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۸ - باز جواب انبیا علیهم السلام:

تو بگویی فال بد چون می‌زنی
پس تو ناصح را مؤثم می‌کنی
مؤثم یعنی کسی را گناهکار دانستن از ریشه اثم

مبارز افتاده در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹۴:

درود و رحمت خدا بر روان پاک حضرت مولانا
به نظر این حقیردر این شعر به گفته اون استاد بزرگوار شگردی فوق العاده وجود دارد البته از نظر کسانی که با نفس خودشون جنگیده باشند. واقعا نفس انسان مانند سگی وحشی میباشد که وقتی تحریک شد مثلا شیطان گناهی را در نظرش آراسته کرد میخواهد حمله ور شود و هرگونه زنجیری را پاره کند تا گناه را ندیده و مقدمات آن آماده نشده زورش زیاد نیست اما وقتی آن را دید و تصور کرد زنجیر دران میشود.
برای کسی که با ان مبارزه نکرده و تسلیم هوا و هوس خود شده که هیچ اما اگر جنگیدی بارها شکست میخوری ووقتی به ستوه در امدی باخودت خواهی گفت واقعا با این سگ هار چه تدبیر کنم.
هانگونه که با دست خالی نمیشود با یک سگ وحسی جنگید و خطر او را دفع کرد با این نفس پلید هم همینگونه است پس باید هم ابزار مناسب داشت و هم دانش کافی...

آراد در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۵ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۴۸:

ببخشید منطورم مصرع دوم بیت ذکر شده بود

جاوید حیدری در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱۱ - حکایت مرد کوته نظر و زن عالی همت:

از شاهکارهای حضرت سعدی این مصراع (مخور هول...)هست که به حداثل سه روش قابل خوانش هست و هر سه روش هم کاملا صحیح و با معنا هستند...

همایون در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴۵:

این غزل از مستی دیگری میگوید و از می دیگر
جنس مستی آن نیز از جنس دیگر است و غزل آن نیز به زیبایی از عهده بیا آن برآمده است و می توان همیشه از آین غزل بویی از آن ساغر نهان شنید همان گونه که
افلاکیان بر آسمان زان بوی باده سرگران

.. در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳۱:

همین دم یکی شو
اگر همدمی..

آراد در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۴۸:

خون ساغر بچنین روز نمی‌شاید ریخت
رک بربط بچنین وقت نمی‌باید خست
سلام دوستان بیت دوم *رک* است یا باید رگ باشد ، اگر *رک* درست است به چه معنی است و به چه تلفظی است؟
اگر کل بیت رو معنی کنین ممنون میشم

پدرام ملکی در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۱۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی:

درود بر شما
به نظر می رسد واژه (آتش) در بیت زیرنادرست ضبط شده است و صورت درست(آنش)است:
هر بیت که آمد از زبانش/بر یاد گرفت این و آتش(آنش)

احمد لماس در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۱۷ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱۶ - چه شورها:

از قرار گویا در ابتدای کار تاسیس کشور ترکیه توسط کمال پاشا عده ای از به اصطلاح روشنفکران آن دیار در خصوص تعریف و تمجید از کشور تازه تاسیس خود کار را به تخریب و تحقیر همسایگان کهن از جمله ایران بسط داده بودند و گویا شخصی به نام سلیمان نظیف از آن میان از دیگران در وقاحت سبقت جسته و دائم در کار توهین و تخفیف ملت و کشور ایران به انحای گوناگون جد و جهدی غریب داشته که روشنفکران ایرانی چند تنی در پاسخگویی به خزعبلات او مطالبی بیان میکردند و این شعر عارف نیز یکی از آن پاسخهاست که او مطرح کرده !

لقمان در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۲۳ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۹:

سلام بر شما.
در بیت: “فی‌الیل اذ تهیا مع منیتی اغتباقی”
در کلمه “الیل” یک حرف «ل» قبل از لام اول جا افتاده
لطفا اضافه فرمایید.
که مصرع چنین بشود:
فی‌اللیل اذ تهیا مع منیتی اغتباقی
با تشکر

لقمان در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۲۲ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۹:

سلام بر شما.
در بیت: "فی‌الیل اذ تهیا مع منیتی اغتباقی"
در کلمه "الیل" یک حرف «ل» قبل از لام اول جا افتاده
الفا اضافه فرمایید.
که مصرع چنین بشود:
فی‌اللیل اذ تهیا مع منیتی اغتباقی
با تشکر

مبین در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷۳:

بیت یکی مونده به آخر ناک اوتم کرد. یه بیت و اینهمه هنرنمایی درش فقط از حضرت برمیاد و بس

مرتضی در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۵۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

تنها ترانه ای که در عمرم از این شعر شنیده ام، ترانه "سوگ سهراب" به آهنگسازی فردین خلعتبری و خوانندگی علی خلج بوده و متاسفانه هیچوقت نه از تلویزیون و نه از رادیو پخش نشده حتی همان سال انتشار که 1378 بود! اجرای ارکستراسیون عالیست و آهنگسازی خوبی انجام شده است. نام آلبوم هم نازنین است.

رضا ثانی در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۴:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:

در مصرع ماقبل آخر کاروانی به جای کاردانی صحیح تر به نظر می رسد زیرا کاروانی به معنای مسافر است و در بیت مربوطه سه کلمه همرهی و طریق و منزل آمده است.
ملول از همرهان بودن طریق کاروانی نیست
بکش دشواری منزل به یاد عهد آسانی

محسن ، ۲ در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۱ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - داستان تبه روزی و گرفتاری:

سه بیت از ابیات آخر موزون نیست , متاسفانه به هر سایتی رجوع کردم ، چون از هم کپی برداری می کنند ، همه همان اشتباه در وزن را داشتند ، گویا اشعار را نخوانده می آورند . بانظر خودم اصلاح کردم ولی مستند نیست :
از خط وفا سرمکش و دل مبر از من
کاین عشق همه رنج و درد سر آمد
اینگونه : {کاین عشق همه رنج و همه دردسر آمد}
گفتا چه کنم من که ازین عشق جهانسوز
دل در سر اندوه شد و جان در خطر آمد
اینگونه : {دل در سر اندوه شد و در خطر آمد}
چون ابر ز غم دیده من باران بارید
تا شاخ فراق امروز دیگر به بر آمد
اینگونه: {چون ابر ز غم دیده من باز ببارید
تا شاخ فراق دگر امروز بر آمد}
با پوزش از مسعود خان سعد سلمان

میثم رییسیان در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۴۱ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۹) حکایت بایزید با مرد مسافر:

سلام. وقت بخیر
به نظر فرم صحیح بیت هفت و هشت به شکل زیر می باشد.
بیت هفتم (ندانم تا چه افتاد و کجا شد/ زمن سی سال باشد تا جدا شد)
بیت هشتم ( چنان در زر وجودش گشت خاموش/ که شد سی ساله احوالش فراموش)
همینطور بنا بر این روایت عطار بیت زیر را سروده است.
وگر بر پیرزن تابد زمانی/ کند چون رابعه اش مرد جهانی
رابعه دختر کعب قُزداری که به رابعه بلخی هم شناخته شده‌است، شاعر پارسی‌گوی نیمه نخست سده چهارم هجری (914-943میلادی) است. وی طبق اسناد موجود، نخستین شاعر زن پارسی گوی است.او همدوره با سامانیان و رودکی بوده و به استناد گفتار عطار نیشابوری با رودکی دیدار و مشاعره داشته‌است. بر اساس روایت عطار، روزی لشکر دشمن به حوالی بلخ می‌رسد و بکتاش (از کارگزاران شاه وقت) به همراه سپاه بلخ به نبرد می‌رود. رابعه که تاب بی‌خبری از وضعیت بکتاش را ندارد، با لباس مبدل و روی پوشیده، پنهانی در پس سپاه بلخ به میدان جنگ می‌رود. بکتاش در گیرودار نبرد زخمی می‌شود و رابعه که جان بکتاش را در خطر می‌بیند، شمشیر کشیده و به میانه میدان می‌رود و پس از کشتن تعدادی از سپاهیان دشمن پیکر نیمه جان بکتاش را بر اسب کشیده از مهلکه نجات می‌دهد

علی در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱:

مصرع آخر
یا رب چه گدا همت و شاهانه نهادیم
یعنی در عمل همچون گدایان رفتار میکنیم ولی در خیال و تفکرمون شاهانه می اندیشیم
تناسب نداشتن بین هدف و عمل

محمد ضیا احمدی در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۵ - مخاطبه شمع و پروانه:

با سلام آیا ترجمه این شعر به زبان انگلیسی را دارید یا خیر

۱
۲۴۱۸
۲۴۱۹
۲۴۲۰
۲۴۲۱
۲۴۲۲
۵۴۹۴