سیاوش در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴۵:
خانم پریسا این شعر رو با تار آقای ایمان ورزیری خوندن گویا نام آلبوم (گردایه ) سادگی هست
یگلن در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰:
دوستانی که قصد تصحیح شعر جناب حافظ رو دارند هم تقاضا دارم در نوشتار زبان فارسی تلاش کنند کمتر غلط املایی داشته باشند. ممنون
یگلن در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰:
هرکسی آز ظن خود شد یار من
وز درون من، نجست اسرار من
بله درست میفرمایند فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر
revival در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:
نظر بنده این است که معنی چنین میشود؛
عقابان می درد،چنگالِ بازِ اهنین پنجه
یعنی مانند عقاب می درد،حتی چنگال های اهنین باز(پرنده شکاری)
یعنی نهایت خشنی و قدرت!
a.p در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۷:
باغ بی خَوْ کردن در بیت آغازین به معنای دوری کردن شاعر از آوردن ابیات اضافی که کمکی به بار معنایی نوشته نمی کرده است ، می باشد ؛
یکی از ویژگی های شعر فردوسی بزرگ این است که یک معنی را دو بار و یا چند بار در بیت و ابیاتی تکرار نمی کند و در واقع با این بیت بر سخن و شعر دقیقی خرده گرفته است که اشعار تو به مانند باغی است که در آن علف های هرز روئیده است و به تنه درخت معنی پیچیده و مانع خوب دیدن آن میشود. .
علی محمدی در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:
با سلام خدمت همه دوستان . تفاسیر همه دوستان زیبا بود بخصوص آقای رضا ساقی که خواستم بدونم کانال تلگرام و یا اینستاگرام دارید که نقد های شعرها رو اونجا بنویسید
حجت در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۰۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰:
بنظر من کلمه مصرع اول قِضا هست که در مصرع بعد هم وزن چِرا میاد.
قِضا به معنی قضاوت هست نه قَضا و قدر.
ایشون هم میفرمایند اگر قضاوت میکنید بدون حضور من
پس چرا دنبال خوب و بدش میگردید.
( من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش)
این بیت به نظر من اصلا به قَضا و قدر ربطی نداره
مجید بیرانوند در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۸:
گویی مرا برجه بگو گویم چه گویم پیش تو
کسی میدونه معنی برجه چیه ؟
غلامرضا انصاری در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳:
نمیدانم چرا همه میخوانند چراغی بَر کند خلوت نشینی
من اهل فارس هستم و از قدیم چیزی که از چراغ و چشم میگفتند اینه که چراغ را بِر کن یعنی روشن کن و یا چشمش از دیدن او بلر شد، چشمش کور بود و بِر شد و این بِر کردن به معنای برپا کردن چراغ نیست بلکه به معنی روشن کردن است. جناب گرمارودی هم بَر گردن میخونه. یه چرخی تو روستاهای فارس بزنه تا ببینه که این واژه قدیمی به چه معناست. حداقل به دو روش میخوندش.
یا اون شعر باباطاهر که " مژه گردم به گرد دیده پَرچین" ولی غالب مردم آن را پُر چین میخوانند به این معنی که دور دیده را چین دار میکنم. پَر چین با خار درست میکنن و روی دیوار باغ میذارن تا کسی وارد نشه همانطور که شاعر میگه با مژه هایم دور چشمم پَرچین درست میکنم تا غیر از تو را نبینه.
عبد علی در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی
من در چندین محفل شنیدم که جناب خواجه عظیم الشان این غزل را در وصف حال شب عاشورا و یاران سیدالشهدا ع سروده اند که با تفاسیری که شنیدم بسیار لذت بردم از سرودهی خواجهی شیرازی
sepehr در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹۳:
به نطر بنده دلیل اینکه بودم مناسب تر است یکی این است که اصلا بی قراری ایشان به خاطر معشوف است و معشوق میگوید که این کار هایی که در راه ما میکنی منت نگذار که اصلا خود ما این حالات را به تو دادیم.
Roya در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:
استادان گرامی! سامی عزیز معنی این شعر را خواسته بودند. اگر ادیب ارجمندی قبول زحمت بفرمایند، ما هم بهره خواهیم برد. سپاسگزارم.
Roya در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:
با سلام و سپاس از همه ادب دوستان.
دو اشتباه در متن غزل هست که درست آن را یادآوری میکنم:
مصرع اول بیت ششم: انصاف را تو خود ز سر صدق داده به
مصرع دوم بیت هفتم: شهپر چو جبرئیل مگسرانت آرزوست
از گنجور عزیز خواهش میکنم تصحیح بفرمایند.
a.p در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۱۹ دربارهٔ رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۱۰ - همت مردانه:
بر عزم خویش تکیه کن ار سالک رهی // وا ماند آنکه تکیه کند بر عصای خویش. .
بسیار زیبا حق مطلب رو ادا کرده استاد رهی معیری .، روانش شاد باد
Amin در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۱۱ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۵:
تقریبا همه بعد مرگ عزیز میشن اما حتی تو همین سایت هم نگاه کنی به جای اینکه از شعر وحشی تعریف کنند از چاوشی تعریف میکنند بیچاره وحشی
زان از همه کس بی کس و بی یار ترم من
فرهاد ۲ در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳:
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد ، یعنی صوفی شروع به حقه بازی کرد و دام خود را بگستراند . چه ربطی به حقه وافور و اینجور چیزا داره ؟؟؟!!! به همین ترتیب تفسیر بقیه ابیات تون هم غلط و نادرسته !!!
بیهوده سخن به این درازی ؟؟؟!!!
عبد الله در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۴:
مرحوم حافظ با آن مقام معنوی هرگز استناد به بیتی از فاسق ترین و خونریز ترین جانوران نمی کند و چنین نظریه بی معنا و سخیفی توهین به مقام چنان شاعر ارجمندی است.
و در عین حال بیانگر عدم شناخت شعر و غزل و روحیه سرایندگان بزرگ غزل های عاشقانه...
مرزبان در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - هنگام عبور از مداین و دیدن طاق کسری:
شاعر مشهور عرب به خاطر دفاع ایرانیان از یمن قصیده ای غرا سروده است -- این قصیده بحتری است که ساسانیان و فارس را
به خاطر دفاع از یمن می ستاید
فَکَمْ لَکُم مِن یَدٍ یَزکُوا الثناء بها
ونعمةٍ ذکرها باقٍ علی الزمنِ
إن تفعلوها فلیست بِکْرَ أَنعمکُم
ولا یدٌ کأیادیکُمُ علی الیمنِ
إذْ لاتَزالُ خیولُ الفُرسِ دافعةً
بالضَّرْبِ والطعنِ عَنْ صنعا وعن عدنِ
أنتم بنو المنعمِ الُمجدی ونحنُ بنو
من فاز منکم بفضل الطول والمِنَنِ
چه دستهای بخشنده ای از شماست که عطر ثنا و ستایش را می پراکنند و نعمتهایی که در طول زمان باقیند
این اولین بار شما نیست ولی هیچ دستی مانند دستی که بر یمن داشتید نیست
همچنان اسبهای فارسی با ضرب و طعن از صنعا و عدن دفاع می کنند
شما فرزندان منعم و بخشنده هستید و ما فرزند انکه به این فضل نائل امد ---
نزاد پرستان عزیز این شعر درباره ایرانیان و عربهای ان موقع بوده است امروزه نه در ایران و در بلاد عرب هیچ شخصی نیست که نژادش ایرانی خالص و یا عرب خالص باشد و چه بسا که عربها نژاد ایرانی و ایرانیان نژاد عرب داشته باشند
مرزبان در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۵۰ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - هنگام عبور از مداین و دیدن طاق کسری:
صدای اوازخوانان و ترنم سازها نقاشیهای باشکوه پرده ها زربافت و قالی های ابریشمین گرانبها و کنیزان زیبارویی که در سراهاو ایوانها برای خدمتگاری میچرخند هر کسی انجا در مقام و مرتبتی است و درجات و مرتبت قو م را حس میکند - انگار همین پریروز بود که پیش انها بود و همین دیروز بود که از انها جدا شده انگاه چشم باز میکند همراه با شکاف دیوار پیش روی مردم اشکارا بر شکوه ساسانیان میگرید سینه دیوارها پر از غم و اندهست گرچه ثابت تر از سینه روزگار ایستاده اند گرچه مثل شخص از دوست جدا گشته یا کسی که او را مجبور کرده اند که همسر عزیزش را طلاق دهد غمگینند با اینهمه نداشتن پرده های زربفت و فرشهای ابریشمین ناقص ان نیست و از نقش و نگار در و دیوار شکسته آثار پدیدست صنادید عجم را (ترجمه ان را در کامنتها میگذارم هرچند ترجمه ها بسیار اشتباه و ناقصند ) اشعار بحتری در کنار صدها نمونه دیگر بهترین نشان دوستی و عدم دشمنی گمان ساخته میان عرب و پارسیان است
خراباتی آتش در ۵ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹: