من دلق گرو کردم عریان خراباتم
خوردم همه رخت خود مهمان خراباتم
ای مطرب زیبارو دستی بزن و برگو
تو آن مناجاتی من آن خراباتم
خواهی که مرا بینی ای بسته نقش تن
جان را نتوان دیدن من جان خراباتم
نی مرد شکم خوارم نی درد شکم دارم
زین مایده بیزارم بر خوان خراباتم
من همدم سلطانم حقا که سلیمانم
کلی همه ایمانم ایمان خراباتم
با عشق در این پستی کردم طرب و مستی
گفتم چه کسی گفتا سلطان خراباتم
هر جا که همیباشم همکاسه اوباشم
هر گوشه که می گردم گردان خراباتم
گویی بنما معنی برهان چنین دعوی
روشنتر از این برهان برهان خراباتم
گر رفت زر و سیمم با سینه سیمینم
ور بیسر و سامانم سامان خراباتم
ای ساقی جان جانی شمع دل ویرانی
ویران دلم را بین ویران خراباتم
گویی که تو را شیطان افکند در این ویران
خوبی ملک دارد شیطان خراباتم
هر گه که خمش باشم من خم خراباتم
هر گه که سخن گویم دربان خراباتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حالاتی پر از عشق و مستی و همچنین نگاهی عمیق به زندگی در خرابات (محل شراب و خوشگذرانی) است. شاعر خود را به عنوان دلقکی عریان و بیننده در این فضای خاص معرفی میکند و از نقش عشق و طرب در زندگیاش میگوید. او از رابطهاش با خدا و حقیقت و همچنین از دوگانه بودن خود، یعنی همدلی با عوام و نیز تعالی روحی سخن میگوید. در کل، این شعر به تجلی عشق، رهایی از قید و بندها و اوج گرفتن در آرزوها و احساسات میپردازد.
هوش مصنوعی: من لباسهای خود را کنار گذاشتهام و در میخانه به سر میبرم. تمام زندگیام را به میخانه دادهام و حالا مهمان آنجا هستم.
هوش مصنوعی: ای مطرب زیبارو، نوا کن و صدایی سر بده، زیرا من در فضایی سرشار از شادی و بیخیالی هستم.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی مرا ببینی، ای کسی که در جسم و ظاهر خود محصور شدهای، نمیتوانی جان من را که در عالم شراب و عشق سرگردان است، مشاهده کنی.
هوش مصنوعی: من نه شکمپرستم و نه از درد معده رنج میبرم، از این خوراک و نعمتها دلزدهام و در عوض در مهمانی میخانه هستم.
هوش مصنوعی: من همراه پادشاه هستم و حقیقتاً مانند سلیمان میباشم. همه ایمان من به از دست رفتهها و خرابات و ویرانیها مربوط میشود.
هوش مصنوعی: من با عشق در این دنیا شاد و سرمست شدم و گفتم چه کسی است که بگوید من پادشاه دیوانهخانهها هستم.
هوش مصنوعی: هر جا که باشم، همراه و همنوا با افراد بینظم و خرابکار هستم. هر کجا که بروم، در نگاریهای مستی و نابسامانی قرار دارم.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که دلیلی که منجر به این ادعا شده، روشنتر از این دلیل نیست و حتی اگر بخواهی چیزی توضیح دهی، باز هم چشمانداز من از زندگی در خرابات است.
هوش مصنوعی: اگر طلا و نقرهام بروند، با دل نقرهایام باقی میمانم، و اگر بینظم و بیسر و سامان باشم، باز هم به وضعیت شلوغ و پرهیاهوی خود ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: ای ساقی، تو جان بخش منی و همچون شمعی هستی که دل ویرانم را روشن میکند. ویرانی دلم را ببین و نگاه کن به خراباتم که در آن زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو به دام شیطان افتادهای و در این دنیای نابسامان، شیطان بر من حکومت میکند و من در این خرابهها به سر میبرم.
هوش مصنوعی: هر زمانی که ساکت و آرام باشم، در واقع در دل خودم در فضای خوشگذرانی و شرابخانه قرار دارم. و هر زمانی که شروع به صحبت میکنم، انگار که دروازهبان همان فضای خوشگذران هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.