سروش . در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۰۳ در پاسخ به حبیب شاکر دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۹:
بسیار زیبا
مهدی از بوشهر در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۲۹ در پاسخ به بهیار دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:
بسیار عالی
موافقم
HRezaa در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:
عرض درود و سلام خدمت همهی اساتید
این غزل بینظیرترین و لطیفترین دلیل برای عبادت و اجرای نرد عشق ... هست، مخصوصا اونجا که از زبان بلبل گفته میشه: پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت......
حضرت حافظ، ابرشاعر و ابرعارف و شاید تکرار ناشدنیترین شاعر تاریخ بشریت باشه، و هر کسی میتونه هر برداشتی کنه از اشعارش
Delkhaste در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
در مصراع اول قاعدةً «ننهد» درست است و به گواهی منبعی که قرار دادهاید، در یک نسخه «ننهد» آمده است.
میگوید :
هرکس که از روی فروتنی در برابر رخسار تو تعظیم نکند، چه گستاخ و بیشرم است!
و اگر «بنهد» را بپذیریم، معنی بیت چندان جالب نمیشود.
Delkhaste در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۲۰ در پاسخ به س ، م دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
ضبط بیت درست است. میگوید :
ای ساقی، وقت آن است که با دست خودت به من جامی بدهی و مرا از دست خودم بگیری(= از خود بیخود کنی)
«از دست خود»، یعنی «با دست خود»
ضمیر «م» اول نقش متمم(به من) و «م» دوم نقش مفعولی(من را) دارد
HRezaa در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۰ در پاسخ به فرزانه دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
سپاس فراوان از تفسیر زیبایی که ارائه کردید
سعمن در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۰۳ دربارهٔ کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - و قال ایضا یمدح الصّدر رکن الدّین:
هرگز کسی نداد بدین سان نشان بورس /
گویی که لقمه ای است جهان در دهان بورس
ناگه فتاد لرزه بر اندام مرد و زن /
از چه ؟ ز بعد تاختن ناگهان بورس
گر چه سپید شد سرم از ذوب پول و مال/
یا رب سیاه باد همه خان و مان بورس
جز رانت خوار خبره سواری ندید کس /
زین توسن چموش و گسسته عنان بورس
ترسم زبان ز حرکت و جنبش بایستد/
از گفتن حدیث گزند و زیان بورس
گیرم نبود دانش کافی برای ما/
مغبون شدند از چه همه نخبگان بورس ؟
دانی چه باشد این سبد قرمز سهام؟/
تیری است خورده بر دل خلق از کمان بورس
از بس که سر به گوشی هر کس فرو برد /
سرد و گران و بی مزه شد میهمان بورس
یا رب فرست مرد رهی سوی این دیار/
تا هر چه زودتر بستاند عنان بورس
سعمن در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۶:
پاسخ به شعر حجاب ایرج میرزا:
پیامی هست از من سوی ایرج
ببر ای باد ،جُردن،سوی ایرج
پیامی واضح و گویا و روشن
ببر از جانب دل خسته »سعمن«
کجا آسوده جمع آید به یک جا
عفاف و عشوه و رندی و تقوا
سه قفله می کنی شبها چرا پس
در خانه ز بیم دزد ناکس
چرا در خانه پنهان می کنی زر
نریزی روی خاک و پله و در
اگر خود در پی دزدی نباشی
چرا از بهر حفظش در تلاشی
نمی گویی مگر باشد دلت پاک
نباید دیگرت باشد ز کس باک
برو اینک سر هر کوی و برزن
نشان ده هر چه در صندوق و مخزننداری گر تو با دزدی سر و کار
برو از درب خانه قفل بردار
کنون دیدی که حرفت نادرست است
دلیل و منطقت هم سست سست است
حفاظ گوهر زیبایی زن
ز دست مرد بی ناموس رهزن
حجاب است و حجاب است و حجاب است
یقینا بهترین راه صواب است
اگر همجنسبازی از حجاب است
چرا در غرب بی حد و حساب است
اگر غربی نداند راه بازی
چرا قانون شده همجنسبازی
زن غربی اسیر دست مرد است
پر از تنهایی و رنج است و درد است
زن غربی دگر قدری ندارد
در آن ماتمکده صدری ندارد
مبین آن چهره و موهای رنگین
قدش خم گشته زیر کار سنگینفرو پاشیده کانون محبت
شده بی بند و باری رسم و عادت
اگر قبلا اسیر دست شو بود
ولی کدبانوی خوش رنگ و بو بود
کنون گشته اسیر کل مردان
زبهر خورد و خوراکش پریشان
گر اینجا اندکی خوش رنگ و آب است
ز یمن بانوان با حجاب است
اگر فورا از این ره بر نگردد
دگر خر مهره هرگز زر نگردد
نخواندی در بیان معنای جلباب
و یا خواندی خودت را می زنی خواب
بیا ایرج ز پیغمبر حیا کن
چنین یاوه مگو شرم از خدا کن
مزن خود را به خواب ای مرد عاقل
چرا هستی ز کنه کار غافل
اگر باشد عفیف و با حیا زن
بود پوشیده در هر کوی و برزنزنان را عفت و عصمت حجاب است
نه ناز و عشوه و گفت و جواب است
سخن کوتاه کن ای مرد نادان
شود ارزان چو گوهر شد فراوان
سعمن در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۱۰ - انتقاد از حجاب:
پاسخ به شعر حجاب ایرج میرزا:
هر آنکه عقل و خرد را چنین نقاب کند
چنین به زعم خودش خدشه در حجاب کند
تو کز نظاره جام تهی چنین مستی
چه حاجت است که ساقی پر از شراب کند
بگو رسوم غلط را چه نسبتی به حجاب
هر آنکسی که بگوید به من ،ثواب کند
نگاه کردن اگر بهر ازدواج آمد
به رسم شرع ببیند پس انتخاب کند
ولی اگر نگه از روی لذت و هوس است
چه خوب بره گر از گرگ اجتناب کند
کجاست غیرت مردی که تا دو سه مشتی
حواله دهن باز آن جناب کند
صریح حکم حجاب آمده است در قرآن
نیاز نیست که تفسیر ناصواب کند
بپرس معنی جلباب وانگهی تفسیر
چرا به گفتن چیزی چنین شتاب کند
فقیه شهر مطیع خداست ای نادان
چگونه امر خلافی به شیخ و شاب کند
عناد و جهل و تعصب نهد کنار اول
سپس بیاید و آسوده انقلاب کند
دهان تو نیز فروبند و هر چه خواهی گوی!
مگر نه پرده عصمت وفا به تاب(تاپ) کند!
بس است یک مه و خورشید بهر هر خانه
نیاز نیست پر از ماه و آفتاب کند
احمد خرمآبادیزاد در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۳ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۸ - رفتن شیطان نزد هاجر به حیله گری و نومید شدنش:
مصرع نخست بیت 26 به شکل «تا به او سازم عیان رازی عیان» غیر منطقی و نادرست است؛ همیشه راز نهان را آشکار میکنند. به استناد نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379، شکل درست این مصرع عبارت است از «تا به او سازم عیان رازی نهان».
احمد خرمآبادیزاد در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۷ - بقیه حال حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل ذبیح:
1-وجود «آغوش» در مصرع دوم بیت 4، از نظر وزنی باعث لنگ زدن مصرع میشود. این واژه در نسخۀ خطی مجلس به شماره ثبت 5379، «آگُش» نوشته شده است که همان آغوش میباشد <لغتنامه دهخدا>.
2-مصرع دوم بیت 39 به شکل «دل به شوق مژدۀ دیدار رفت» درست است؛ «دیدۀ دیدار» چندان مفهوم نیست (نسخه خطی مجلس).
یاسین قادرمرزی در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:
اجرای زیبای استاد شجریان با نام دریای آتشین فوق العاده است
غمناک ابددوست در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:
این غزل رو استاد شجریان در اجرای خصوصی با نام دریای آتشین در اواز افشاری اجرا کرده که بسیار شنیدنی است
یوسف در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۵۱ در پاسخ به فاطمه رضائیان دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۲:
خواهش می کنم بانو رضایی عزیز ⚘️
افشین میلان در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۰ در پاسخ به مجيد دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۷:
گل کاشتی
احمد خرمآبادیزاد در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۶ - حکایت آن شخصی که گرفتار دو زن بود و سوء عاقبت آن:
1-در مصرع نخست بیت 13، به استناد نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379، «پشت کنگ» به معنی «کوژ پشت» درست است.
2-با توجه به اینکه همسر جوان، موی سپید را میچیند تا شوهرش جوان به نظر برسد و همسر پیر، موی سیاه را میکند که شوهرش جوان دیده نشود، قطعا «آن جوان» در مصرع نخست بیت 14 درست نیست. به استناد نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379، «نجوان» به معنی «زعفران» درست است.
3-در مصرع دوم بیت 17، «امردی» به طور مطلق نادرست است؛ به استناد نسخه خطی مجلس، «عمر وی» درست است.
4-در مصرع نخست بیت 18، «فقیری» چندان مفهوم نیست و «قصیری» (=اسبی که از فرط دوست داشتن مانند اسیر نگهداری شود) درست است.
5-در مصرع دوم بیت 32، در کنار «گلخن» و «خاکستر»، وجود واژۀ «روده» به طور مطلق نابجا است؛ به استناد نسخه خطی مجلس، واژۀ «دوده» درست میباشد.
در اینجا، «کنگ» (kang) = «کوژ، خمیده»
غمناک ابددوست در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:
این شعر با تصنیف زیبای خانوم زویا ثابت هم شنیدن دارد
sara Falahi در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲:
چون همه اوست و چون همه اوست ......!
Alireza Moammer در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۰۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز:
من یک سوال دادم. برای شروع کردن به مطالعه شعر فارسی از کدام عزیز شاعرمون شروع کنم بهتره ممنون میشم حتا اگر مفصل توضیح بدید ممنون
من کتاب خوان هستم ولی شعر خوانی در حد این که یک کتاب شعر تمام کنم نه ولی گزیده شعر هایی که شنیدم برام جالب بوده در حد ۱۰ بیت خوندم یا شنیدن اون اشعار از هنرمندان زیاد علاقه دارم مثل اساتید آواز یا مثل استاد کاکاوند
گلچهردخت در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۲۶ دربارهٔ عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۹: