گنجور

حاشیه‌ها

علیرضا ترابی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۵۸ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۷:

در بیت چهارم زلفت درست است. (دل در هوای زلفت)

آرمین عبدالحسینی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۴۴ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳:

بر وزن و قافیه شعر معروف شیخ اجل سعدی شیرازی سروده شده است:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

آرمین عبدالحسینی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۴۴ دربارهٔ هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۸:

بر وزن و قافیه شعر معروف شیخ اجل سعدی شیرازی سروده شده است:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

آرمین عبدالحسینی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۴۲ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱:

به تقلید از سعدی سروده شده ولی کلمات و تعداد ابیات رو تغییر داده

آرمین عبدالحسینی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۳۹ دربارهٔ حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۷:

بر وزن و قافیه غزل معروف شیخ شیراز سعدی سروده شده:
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گویی کزین جهان به جهان دگر شدم

محمد حسین برآبادی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۳۷ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:

«نرگست در طاق ابرو از چه خفته بی‌خبر | ز آن که جای خواب مستان گوشهٔ محراب نیست» محراب جای زاهدان است نه خماران!

مشموس در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:

بانو مریم اگر برای مسابقه دنبال پاسخید بسیار دور است که اینجا یابید

Samaneh در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۳۸ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:

خیلی عالیه همه ی شعر یه طرف این تیکه اش هم یه طرف
*کار جنون ما به تماشا کشیده است یعنی توهم بیا که تماشای ما کنی*
من با این بیت شعر رو شناختم

حبیب در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱۵:

من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
نه از اینم نه از آنم من از آن شهر کلانم
مولانا در این بیت همه پیام خود را یک جا با مثالی ملموس و عینی ارایه میدهد و میگوید اگر من را در حال دست زدن و شادی و طرب می بینی مرا بر أساس ظاهر رفتارم با مطربان قیاس نکن مولانا انگیزه متفاوتی برای رفتار خود و ظاهر خود بیان میکند که با عقل کوتاه ظاهر بینی قابل فهم نیست.
بعضی از دوستان دست زنان دوم را به معانی عضویت در گروه جنسی زنان معرفی کرده اند که برداشت چندان مطلوبی نیست.نگاه او جنسیت زده نیست که طرب را فقط زنانه ببیند اگرچه ممکن است در گروه مطربان زنان که با دست زدن طرب افرینی داشتند موجود بوده است

محسن در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۰۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:

و گر تو جور کنی رای ما دگر نشود
هزار شکر بگوییم هر جفایی را
به یاد این شعر افتادم از اقای احمد سهیلی خوانساری با صدای شیرین استاد شجریان
زخـــم دگـــر بــزن بــدل مــرهــم اگر نـمــی‌نـهی
درد دگـــر بــده اگـــر خــســتــه دوا نـمــی‌کـنی

محمدحسن مرسلی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب چهارم » در دیوِ گاو پای و دانایِ دینی:

در خط یکی مانده به آخر احتمالاً اشتباه تایپی وجود دارد. به جای «با خطاها» باید بسا خطاها باشد.

مهدی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۱ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۴:

امکانش هست مصرع دوم بیت اول رو عزیزی معنی کنه ؟ (ربط زم و بعدش رو متوجه نمیشم )

مسعود در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۱ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب هفدهم: در بیان خاصیت خموشی گزیدن » شمارهٔ ۱۱:

به‌گمان‌ام «گر بحر نه‌ای» صحیح باشه، فکر کنم خطای OCRــه

muHamad_asL در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۳۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:

بسیار عالی بیان شده. واقعاً طبع شعری بسیار بالایی در این رباعی بکار گرفته شده.

شیفته حق در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۵۰:

سالک راه حق درمراحل پایانی سلوک که ازنفس خودعبورنموده وبه عرفان رسیده است خودراباتمام هستی آشناویگانه میبیندوباصاحب هستی همسایه وهمخانه.چیزی ازچشم اوپنهان نیست

علی مرادنیا در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۸ - مقالت بیستم در وقاحت ابنای عصر:

سلام.
اطفا درمورد منظور این بیت راهنمایی کنید(بیت هفدهم)
مردم پرورده به جان پرورند
گر هنری در طرفی بنگرند
سپاس

.. در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:

وجود
خویش‌آروینِ رویاگونه‌ی عشق!
خود را در همه و همه را در خود دیدن
یکتایی..

ن.ت

قاموس در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۷:

در مصراع: "غیر ان لم یعرفوا یشقی به من"
عبارت صحیح چنین است:
"غیر ان لم یعرفوا عشقی بمن"
توضیح آن که، «باء» بعنوان حرف اضافه (جر)
در زبان عربی متصل (به کلمه بعد) نگاشته
می شود و علی الاصول بسیار بعید و خلاف
فصاحت است که مولوی در میان عبارتی عربی
به یکباره (آن هم در حد یک حرف) به فارسی
چیزی بگوید و دوباره در کلمه بعدی به عربی
بازگردد...
*** بنا به درخواست دوستی که برگردان فارسی
اشعار را جویا بودند -به اجمال و در حد برگردانی
نسخته و ناسفته- سطور ذیل پیشکش می گردد:
ای خردسالی که پیکرت تر و تازه است/
و از زمان شیرخوارگی ات چندان نمی گذرد!/
ای آن که سیمایت مانند هاشمیان (سادات)
و پس گردنت چونان ترکانست/
و ای آن که مویت همانند دیلمیان و چانه ات مانند رومیانست/
جان او جان منست و جان من جان اوست/
کیست که همزیستی دو روح را در یک پیکر دیده باشد!؟/
مردمان درست می گویند که من عاشق هستم/
اما نمی دانند که من عاشق کیستم!/
خواهید مرا پاره پاره سازید و خواهید پاره هایم را بپیوندید/
که هر چه از شما رسد، در نزد من نیکوست!/
وطنم از (اشتیاق) کالابرگی که مراست، می گدازد/
و کالابرگ من از آنچه در وطنم هست، تباه می گردد/

رضا در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۰۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵:

نشستم به زابل به فرمان تو

امیرسبزعلی داویجانی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۴۸ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۷۱ - ذکر حسین منصور حلاج قدس الله روحه العزیز:

چطور برما که انسانیم
خدایی خفته در جانیم
چنین خطبی سزا باشد
به سجاده صفـا بـاشـد
اگر ما خود جدا دانیم
از این غفلت که میدانیم
سرا پا خفته در خوابیم
چه میدانیم که در خوابیم
رهایی از من خود را نمییابیم
که مفهوم ان ال حق نمیدانیم
بگوییم که خدا بالاست
ولی اینجا میان ماست
یکی مثل حسین منصور
خدا با او یکی چون نور
زه دست دادیم چه بیهوده
چه میدانیم که حق بوده
زمان بر ما چو زندان شد
به تکرارها، بی پایان شد
بگویم ما منی های های خود را
جدایی از بدی دیدن خود را
همی چون من نمیدانم که در قبلم
چوشاید من عطا کس های قبلم
خفیف و آن عطا هم، همین باشن
خدآنها نمی‌خواستند که لعن شن
حسین منصور یکی مثل ما بود
ریاضت سیغلی بر جان ان بود
ولی آیا ما ها هم حاظر هستیم
ته اعماق ببینیم منصور هستیم
ترا بس ای قسم دادم که حلاج
اگر ما آدمان در لعن تو حلاج
به آن نور خدایی که تو داری
گذر کن بندگان با آن که داری
دلت را من بگم جای خداوند
صفای هر دوتون تو و خداوند
مثال شبله وانان که خوب اند
ببینو رحمتی کن با خداوند
گذشتی کردی تو رستم نکرده
میفهم که خدا با تو چه کرده
خدای در درونت همینجاست
میان ما خطا کاران ناپیداست
میخوام خدا ما همه بیدار باشه
جهانم از منی ها بی عار باشه
یکی باشیم همه یه ما آدم ها
نه خشمی و نه نیرنگو بدی ها
چنان با هم یکی میشیم اینبار
نه کشور باشه او نه تویی بدار
میخوایم جای خدارو بکنیم پاک
غبار هر بدی را ما کنیم پاک
خدا خوشحال شود با پاکی پاک
دگر این واقع زشتو کنیم پاک
بیایم تخم صفاو عشق بکاریم
خدا هستیم لاقت در دل بکاریم
که هر جا میروم غیرت نبینم
نشان از هیچ بدی هیج جا نبینم
بیایم با هم زمین عشق بکاریم
خدا هم ذوغ کنه شادی میکاریم
همینجا از وجودت و خدایت
تشکر میکنیم شدیم هدایت
دل نوشته ای از امیر سبز علی
خدایه درون همه ما بیدار به امید همبستگی جهانی یا علی

۱
۱۷۹۹
۱۸۰۰
۱۸۰۱
۱۸۰۲
۱۸۰۳
۵۴۰۸