گنجور

حاشیه‌ها

علی مرادنیا در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:

چه معناهای وسیع و درسها درین غزل هست که کاملا به اونها بی توجهیم. و ... مغز رابگذاشتیم و پوست را برداشتیم :\

علی مرادنیا در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:

دنبال چه چیزهایی هستیم! «راه» عشق، یا «بحر» عشق؟ چه تقاوتی داره «کرانه» باشه یا «کناره»؟

دکتر کریمی در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۴۰ دربارهٔ رهی معیری » چند تغزل » وعدهٔ خلاف:

آبان 1347

سیدمحسن سعیدزاده در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:

خواجه،کار بی مزد ومنّت میخواهد
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود،روش بنده پروری داند.
کسی که دردل خود با خدا حرف میزند ومیگوید این کار رابرای تو انجام دادم ویا میگوید اینکاررا انجام دادم وتوقع مزد دارم ودردلش میگذرد با انجام کار نیک به بهشت خواهد رفت؛یابهشت را تصور میکند؛بندگی به شرط مزد میکند وخواجه را نه عالم میداند ونه عاقل.اززاویه عقل ناقص وجهل خود اقدام به عمل میکند.وحافظ ازاین شیوه بندگی سخن گفته وآنرا نقد کرده است.بنده اصلا نباید نیّت کند؛ابدا نباید قصد قربت نماید؛هرگز نباید توقع پاداش داشته باشد؛چه رسد که آنرا طلب کند وکار خودرا مشروط به مزد نماید !
او بنده است وازخود هیچ ندارد وهیچ نمیخواهد.سروکار او با خوجه کاینات است؛با علیم وسمیع وبصیر وحکیم مطلق جهان.او خدارانشناخته که نیّت میکند وتوقع مزد،دارد.
*قصدوجه،قصد تقرّب،ونیّت کردن؛با(سمیع وبصیر دانستن ولذا) عالم دانستن وحکیم شمردن خدا نمیسازد.دراینجا عرفان بافقه ازدر تعارض وارد میشود.فقه برظاهر میتند وزندگی مردم دنیا وامور معاشیّه آنان را مد نظردارد. فقیه درحوزه عبادات بادیدگاه معاملاتی اش وارد شده است وبه عبادات طعم معاملات داده است.

اکبر گمگین در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۱۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶:

سلام خدمت دوستان گنجوری، بیت "از بس که به خون بگشت خون گشت" رو نمی فهمم، کسی می تونه زحمت بکشه توضیحی بده؟

ایمان در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده:

سلام.
بیت " چو شد حجتت بر خدایی درست ..."
گدایی چه معنی میدهد؟
همچنین معنی (نه مفهوم) بیت رو متوجه نشدم

بهزاد آریا در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ عطار » پندنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم:

درود بر شما
به فکرم " حمد بی حد مر خدای پاک را " درست است.
حمد بی حد مر خدای پاک را
آنکه ایمان داد مشتی خاک را
همچنان " از تن صابر به کرمان قوت داد" و هم ز یونس لقمۀ با حوت داد"
از تن صابر بکرمان قوت داد
هم ز یونس لقمهٔ با حوت داد
مر خدا " آن خدا" ، بکرمان به "بکژمان" و حوت " حوث" نوشته شدند

احمد در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰:

به نظر من مخاطب حافظ در تمام این ابیات خودش است و این هنر حافظ است وقتی به دلایل روزمره از خود واقعی اش دور می شود حالش را در قالب بهترین کلمات به شعر بیان می کند .

حاتم در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹:

درود بہ همہ عزیزان
چون بہ هر چہ هست جز باد بدستے نیست= چون بہ هر چہ هست نقصان و شکست هست (برهانے براے بیت دوم)
هر چہ هست (متناسب مصراع اول و دوم) انگار در عالم نیست
تو گویے هسٹے عالم مجموعہ همہ نیست هاست.
بطور کلے گلایہ و بیان تناقض هستے و نیستے است

سارای در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

بیت تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و ..... بنظرم زیباترین بیت این غزل هست و شنیدنش با صدای آقای افتخاری زیباییش رو دوچندان کرده....

اسد احسان در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۸ دربارهٔ حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۲:

هر کس به تمنائی فال از رخ او گیرند
تا بر تخته فیروزی قرعه کرا افتد
اینجا شما نوشتید بر تخته فیمروزی لطفاً ان را اصلاح کنید.
تشکر

سعید قبله مرکید در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

با سلام خدمت دوستداران ادبیات فارسی
بیت اول را این طوری هم می شود خواند :
بنام خداوند جان و خرد
کزو برتر اندیشه برنگذرد
در اینصورت ضمیر بدون هیچ شکی به وجود خداوند اشاره می کند
ولی اگر کزین خوانده شود فرق دارد یعنی میتوان فکر کرد که ضمیر به حد نهایی توان اندیشه انسانی اشاره می کند.
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هرکسی بر حسب فهم گمانی دارد
با تشکر

محمود در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:

صفت تر برای شعر را در جهار مقاله نظامی عروضی هم دیده ام و داستان آنکه چون فرخی سیستانی قصیده ای بساخت با مطلع:
با کاروان حله برفتم ز سیستان
با حله تنیده زدل بافته زجان
روی بدرگاه چغانیان نمود وقصیده را به خواجه عمید اسعد کد خدای امیرعرضه کرد.خواجه که مردی فاضل بود شعررا دید تر وعذب وخوش واستادانه.... و باقی داستان در چهار مقاله.

نوید گروهی در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱:

خانم سیمین بهبهانی در شعر "نتوان مُرد" از کتاب "مجموعه اشعار جلد دوم" انتشارات نگاه چاپ 1394 صفحه 190 (که تنها به چاپ اول رسید و دیگر مجوز چاپ نگرفت) سروده اند:

نتوان مرد به آسانی / گفت آن توانا به سخن دانی

گویم این جای که من زادم/ میتوان مرد به آسانی

دست و پا بسته و دل خسته/ گنه خویش ندانسته

مرگ را دیده به نزدیکی/ چه کند زنده ی زندانی

چوبه ی دار فراوان است/ میوه ی او سَر انسان است

صحبت از "حُبّ وطن" اینجا/ نه شریف است و نه انسانی

با توجه به تضمین به کار رفته در این شعر خانم بهبهانی، به نظرم در بیت آخر غزل 371 واژه "شریف" به جای "صحیح" ارجح هست.

هادی ارشدی در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:

با سلام خدمت فرهیختگان گرامی
در مورد "دیر مغان" می‌توان گفت با توجه به علاقه حافظ به جام می و قدح؛ و همچنین آزاد بودن نوشیدن می در آیین زردشت؛ چنین که نوعی عبادت محسوب می‌شده. حافظ عبادتگاه‌های زردشتی یا دیر مغان را به عنوان محل عبادت و ارتباط با محبوب در نظر گرفته؛ و در بیشتر اشعار خود از دیر مغان نام برده است.
مطلب به درازا کشید
سپاس از همه دوستان

رضا در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲:

آقای میر جلالالدین کزازی در کتاب زیبا شناسی سخن پارسی،بدیع این غزل را از عبدالواسع جبلی میدونن
کدوم درسته؟

رضا در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲:

آقای میر جلال الدین کزازی در کتاب زیبا شناسی سخن پارسی این غزل را از عبدالواسع جبلی دانسته اند

علی در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵:

با سلام
هنر حافظ شعر او را از هر معشوق قابل تصوری بالاتر می نشاند. در دنیای واقعی معشوقی با خصوصیات بیان شده در این غزل وجود ندارد، اما در عالمی که او می سازد این ممکن می شود. ما اگر چه تجربه ی چنین عشق هایی را نداشته ایم و چنین معشوق هایی را ندیده ایم ولی شعر حافظ عمیق ترین لایه های وجودی ما را متاثر می کند و به ارتعاش در می آورد.

سما در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

لطفا بیت (فریاد می دارد رقیب از دست مشتاقان او/آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را) را معنی کنید. سپاس فراوان

امیر در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۴۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم:

لطفا بیت سوم اصلاح شود:
سرو سرهنگ
در اصل سر و سرهنگ بوده است
با تشکر

۱
۱۶۶۹
۱۶۷۰
۱۶۷۱
۱۶۷۲
۱۶۷۳
۵۴۴۳