چه افسردی در آن گوشه چرا تو هم نمیگردی
مگر تو فکر منحوسی که جز بر غم نمیگردی
چو آمد موسی عمران چرا از آل فرعونی
چو آمد عیسی خوش دم چرا همدم نمیگردی
چو با حق عهدها بستی ز سستی عهد بشکستی
چو قول عهد جانبازان چرا محکم نمیگردی
میان خاک چون موشان به هر مطبخ رهی سازی
چرا مانند سلطانان بر این طارم نمیگردی
چرا چون حلقه بر درها برای بانگ و آوازی
چرا در حلقه مردان دمی محرم نمیگردی
چگونه بسته بگشاید چو دشمن دار مفتاحی
چگونه خسته به گردد چو بر مرهم نمیگردی
سر آنگه سر بود ای جان که خاک راه او باشد
ز عشق رایتش ای سر چرا پرچم نمیگردی
چرا چون ابر بیباران به پیش مه ترنجیدی
چرا همچون مه تابان بر این عالم نمیگردی
قلم آن جا نهد دستش که کم بیند در او حرفی
چرا از عشق تصحیحش تو حرفی کم نمیگردی
گلستان و گل و ریحان نروید جز ز دست تو
دو چشمه داری ای چهره چرا پرنم نمیگردی
چو طوافان گردونی همیگردند بر آدم
مگر ابلیس ملعونی که بر آدم نمیگردی
اگر خلوت نمیگیری چرا خامش نمیباشی
اگر کعبه نه ای باری چرا زمزم نمیگردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با زبانی کنایهآمیز و طعنهآمیز، از فردی سوال میکند که چرا در زندگیاش تحرک و فعالیتی ندارد و به غم و اندوه خود ادامه میدهد. او به نمونههای تاریخی و شخصیتهای مذهبی (مانند موسی و عیسی) اشاره میکند که در برابر مشکلات ایستاده و عمل کردهاند. شاعر از این فرد میخواهد که به جای سکون و افسردگی، به مانند رهبران و نمونههای بزرگ عمل کند و از فرصتها بهرهبرداری کند. همچنین از او میخواهد که به عشق و دوستی پاسخ مثبت بدهد و به دور و برش توجه کند. در کل، شعر به تماشای زندگی و تلاش برای بهتر شدن دعوت میکند و به انتقاد از بیعملی میپردازد.
هوش مصنوعی: چرا در آن گوشه تنها نشستهای و نمیروی؟ آیا فکر غمگینی در سرت است که تنها به غم و اندوه میانجامد؟
هوش مصنوعی: وقتی موسی از خانواده عمران ظهور کرد، چرا از فرعونیان دوری کرد؟ و وقتی عیسی با روح خوبش آمد، چرا به همنشینی و همراهی نمیپرداختی؟
هوش مصنوعی: وقتی با خدا عهد و پیمان میبندی، اگر در این پیمان سست باشی، به راحتی آن را میشکنی. اما چرا مانند دلیران که عهد و پیمان خود را محکم نگه میدارند، تو در عهدت استوار نمیمانی؟
هوش مصنوعی: در میان خاک و زمین، مانند موشها در هر آشپزخانهای پراکندهای. چرا مانند پادشاهان بر این بلندی نمیگردی و جایگاه خود را نمیشناسی؟
هوش مصنوعی: چرا مانند حلقهای که بر درها هستی و فقط منتظر صدایی، اما به جمع مردان نمیپیوندی تا لحظهای از راز و سرّ آنها باخبر شوی؟
هوش مصنوعی: چطور ممکن است قفل باز شود وقتی که دشمن کلید دارد؟ و چگونه زخم healing خواهد شد وقتی تو به مرحم توجهی نمیکنی؟
هوش مصنوعی: وقتی که عشق حقیقی در دل وجود داشته باشد، سر و جان انسان با خاک راه محبوب یکی میشود. در این حالت، ای جان، چرا تو هم مانند پرچمی که نشان عشق است، به گرد عشق نمیچرخانی؟
هوش مصنوعی: چرا مثل ابر بیباران غمگین و ناراحت هستی؟ چرا مثل ماه درخشان بر این دنیا نمیتابی و شادی نمیافشانی؟
هوش مصنوعی: قلم در جایی که کمتر چیزی از عشق میبیند، آرام میگیرد. چرا که تو هرگز در بیان عشق کاهلی نمیکنی و همیشه حرفی برای گفتن داری.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که تنها از دستان تو گلها و گیاهان زیبا رشد میکنند. ای چهرهی زیبا، چرا اشک نمیریزی؟!
هوش مصنوعی: همچون ستارگان آسمان که به دور آدم میچرخند، ابلیس لعنتی تنها موجودی است که به دور آدم نمیچرخد و از او دوری میکند.
هوش مصنوعی: اگر در تنها بودن و دوری از مردم را انتخاب نکردهای، چرا سکوت میکنی؟ اگر مکانی مقدس مانند کعبه نیستی، پس چرا مانند آب زلالی مثل زمزم حرکت نمیکنی و آشتی را به ارمغان نمیآوری؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.