گر مایهٔ دهر جان فزا بود
زیرا که در او پری ما بود
مر پریان را ز حیرت او
هر گوشه مقال و ماجرا بود
عقلست چراغ ماجراها
آن جا هش و عقل از کجا بود
در صرصر عشق عقل پشهست
آن جا چه مجال عقلها بود
از احمد پا کشید جبریل
از سدره سفر چو ماورا بود
گفتا که بسوزم ار بیایم
کان سو همه عشق بد ولا بود
تعظیم و مواصلت دو ضدند
در فسحت وصل آن هبا بود
آن جا لیلی شدست مجنون
زیرا که جنون هزار تا بود
آن جا حسنی نقاب بگشود
پیراهن حسنها قبا بود
یوسف در عشق بد زلیخا
نی زهره و چنگ و نی نوا بود
وان نافخ صور مانده بیروح
کان جا جز روح دوست لا بود
در بحر گریخت این مقالات
زیرا هنگام آشنا بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و حالتهای متعالی آن صحبت میکند. شاعر به توصیف مراحل مختلف عشق و تجلیات آن میپردازد. او اشاره میکند که عشق جایی فراتر از عقل و تفکر است و در آنجا تنها احساسات و جنون محبت وجود دارد.
به نوعی، عشق را به عنوان نیرویی قدرتمند و فراگیر معرفی میکند که همه چیز را در بر میگیرد و محدودیتهای عقل را پشت سر میگذارد. تصاویر مختلفی از عشق و پیامدهای آن، مانند داستانهای مشهور عاشقانه (لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا) به کار رفته است.
شاعر در نهایت بر این نکته تأکید میکند که عشق به گونهای عمیق و روحانی است که در آنجا دسترسی به عقل و اندیشه منطقی وجود ندارد و تنها روح و معنویت واقعیست که در آن میدان حضور دارد.
هوش مصنوعی: اگر زندگی در این دنیا موجب حیات و نشاط باشد، به خاطر این است که در آن روحی مانند پری وجود دارد.
هوش مصنوعی: چون او در حیرت و شگفتی است، هر گوشه از این عالم داستانی درباره او وجود دارد و پریان نیز از این حیرت او شگفتزدهاند.
هوش مصنوعی: عقل مانند چراغی است که ما را در مسیر پیچیدهی زندگی راهنمایی میکند. اما این سوال مطرح است که منبع عقل از کجا نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: در طوفان عشق، عقل مانند پشهای ناچیز است و در آن فضا جایی برای اندیشههای بزرگ وجود ندارد.
هوش مصنوعی: جبریل، فرشته وحی، از درخت سدره دور شد چون دید که سفر محمد (ص) به عوالم بالاتر فراتر از این جهان است.
هوش مصنوعی: میگوید اگر به آنسوی عشق بیایم، حاضرم بسوزم، چون آنجا فقط عشق و محبت وجود دارد.
هوش مصنوعی: احترام و پیوستگی، دو مفهوم متضاد هستند و در فضای رابطهای که همواره در حال گسترش است، ممکن است بهطور موقتی از بین بروند.
هوش مصنوعی: در آن مکان، لیلی به مجنون تبدیل شده است چون جنون چندین بار وجود دارد.
هوش مصنوعی: در آن مکان، زیبایی خویش را نمایان کرد و زیباییهای دیگر را در سایه خود قرار داد.
هوش مصنوعی: یوسف به خاطر عشق زلیخا، هیچ شباهتی به ستاره و موسیقی نداشت.
هوش مصنوعی: آن کسی که در روز قیامت بوق میزند و جانها را برمیخیزاند، اگر فقط روح دوست در آنجا نباشد، همه چیز بیروح و خالی از معناست.
هوش مصنوعی: این نوشتهها به خاطر آشنایی و نزدیکی موضوع از ما دور شدند و به دریا رفتند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
صدیق به صدق پیشوا بود
فاروق ز فرق هم جدا بود
امشب بت ما به نزد ما بود
ماهش به وبال مبتلا بود
در باغ وصال می گذشتم
گل در چپ و سرو راستابود
بیگانه کسی نبود، گر بود
[...]
حیدر که ستودۀ خدا بود
طاووس ریاض لافتی بود
چون در تو بس گرانبها بود
او را صدفی چنین سزا بود
تاآینهروبروی ما بود
گلچین بهار کهربا بود
یاد دم عشرتی که چون صبح
آیینهٔ ما نفسنما بود
فریاد شکستهرنگی ما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.