گنجور

حاشیه‌ها

دانیال در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹۰:

ظاهراً لقب مولوی رو بعد از مرگ به جلال الدین دادند

مریم دلگشا در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۹:

در مصرع چهارمین،آب حیوان درسته

سید حسین محمدی روشن در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۲۹ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

زنده باشی استاد کیخا

مهرآفرید شوقی در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۲۷ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۸۰:

منظور از مصرع "در شکست کشتی من موج خونخواری گشته است" چیه؟

سید حسین محمدی روشن در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:

بسیار زیبا

آزادبخت در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۸۷ - در طلب شراب:

خدا این مرد چقدر در پارسی گویی نرم و استاد بوده

بهزاد در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۸ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۴:

زنده باد .

نگار در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۸:

جناب شهاب، معنی این بیت اینطور برداشت می‌شود که شادی وجود و حضور الهی آنقدر زیاد هست که حتی اگر غم فراوانی هم داشته باشم گفتنش بی‌معنی است.

نگار در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۸:

آیا این شعر توصیف مرحله حیرت از هفت مرحله عرفان است؟

حسین دشتی در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

خُسب یعنی خواب
خسبیدن یعنی خوابیدن
مخسب یعنی نخواب یا مخواب

پرواز در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

بهترین اجرای این آهنگ با صدای علیرضا افتخاری است و تنظیم موسیقی فوق‌العاده مجتبی میرزاده. ... میرزاده از توانایی‌های صدای افتخاری به خوبی استفاده کرده است در واقع همان تکنیک‌هایی را که در آهنگ زندگی قشنگه برای صدای بانو هایده را استفاده کرده در این آهنگ نیز برای آقای افتخاری پیاده کرده است.

کامران در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

اناالمسموم ما عندی بتریاق ولا راقی
ادرکاسا وناولها الا یا ایهاالساقی
یعنی من بوسیله زهری مسموم شده ام که کل مرا این زهر فراگرفته ولذا طلب پادذهر میکند.
یزید مظهر مسمومیت اخلاقی و انسانی است ودر بیت اول شعر خودش به این حقیقت اقرار دارد
وبا بیت دوم طلب سلامت از شراب اسمانی ساقی میکند.
حافظ دیوانش را با پادذهر ی کی قابلیت بهبودی حتی یزید را دارد شروع میکند. او امید بخشش را به همه وگناهکارترین انسانها مژده میدهد. خداوند بشارت از بخشش میدهد. عشق انسانی اَسان است و لی بشدت گره پذیر میباشد. شراب ساقی پادذهر گره عشق انسانی است. در همه ما یزیدی هست که از قظاوت ما تغذیه میکند که مشکلها در عشق زمینی ما ایجاد میکند.
از دید عمیقتر معانی , حافظ با نقل بیتی از شعر یزید (در بیت اول !) دیوانش را چون "می به سجاده" رنگین میکند. او قظاوت ما را مورد حمله خودش با شعرش قرار میدهد.

نادری در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۲۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴ - از یک غزل:

پروین عزیز ناشناخته مونده

امیرعلی در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۳۷ دربارهٔ فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » قصیدهٔ ۲ - در قائم بودن جهان به وجود امام زمان علیه السلام:

سلام با تشکر از سایت ارزشمند شما، احساس می کنم بیت نهم از آخر می بایست با شر تمام می شد به جای بشر. البته جایی ندیدم فقط با خواندن شعر به ذهنم آمد، ممنون می شم اگر شما هم این بیت را بررسی کنید.

امیرعلی در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۵۶ دربارهٔ فیض کاشانی » شوق مهدی » مقدمه:

محبت اهل بیت و خلوص نیت و تواضع این بزرگ شاعر محترم در کلماتش موج می زند. بسیار لذت بخش است خواندن این مقدمه، انشالله مورد رضایت حضرتش قرار گیرد که به قول خود این عزیز والله المستعان.

کاظم ایاصوفی در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۲۲ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۳:

مصراع اول بیت دوم ستم درست است نه بستم

محسن حیدرزاده جزی در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۵۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۴:

بیت پنجم این غزل در گنجور نیامده است لطفاً درج شود :
دل چو ذوق بیخودی دریافت خصم تن شود بر زمین ساکن نگردد طفل چون دامن شناخت

علیرضا در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸۰:

با عرض پوزش خدمت جناب s.Ali ، شما هنوز خود شعر را به درستی نخوانده ای دوست عزیز ، اتفاقا برعکس فرمودی ،در اصل در مصراع اول بیت دوم ، معشوق داره چیزی را از عاشق طلب مبکنه نه برعکسش که شما بیان داشتی.
معشوق وقتی جواب رد به عاشق میده ، بعدش خود معشوق از عاشق چیزی را طلب میکند که حرف اول آن جیم است .
به نظر بنده حقیر، منظور معشوق از نام چیزی که حرف اولش جیم می باشد ، این است که ای عاشق در راه عشق جانت را بده و وقتی عاشق فکر میکند و دنبال حرف دوم برای یافتن جواب میگردد ، معشوق می گوید که لایق همان جواب
" آری " در رد کردن عشقت ، هستی چون عاشقی که در راه جان دادن برای معشوق " فکر کند " لیاقت آن عشق را ندارد
عاشق واقعی با یک اشارت ، جان خود را بدون لحظه ای تامل و درنگ در راه عشق می دهد

زیبا روز در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۳:

دیدار معنوی مثنوی, [16.02.21 22:39]
کیست در این شهر که او مست نیست
کیست در این دور کز این دست نیست
کیست که از دمدمه روح قدس
حامله چون مریم آبست نیست
کیست که هر ساعت پنجاه بار
بسته آن طره چون شست نیست
چیست در آن مجلس بالای چرخ
از می و شاهد که در این پست نیست
می‌نهلد می که خرد دم زند
تا بنگویند که پیوست نیست
جان بر او بسته شد و لنگ ماند
زانک از این جاش برون جست نیست
بوالعجب بوالعجبان را نگر
هیچ تو دیدی که کسی هست نیست
برپرد آن دل که پرش شه شکست
بر سر این چرخ کش اشکست نیست
نیست شو و واره از این گفت و گوی
کیست کز این ناطقه وارست نیست

تفسیر اجمالی غزل
مولانا از مجلس انسی سخن می گوید که گویی شعر عاشقان است .آنان واسطۀ پیری جادویی
و اعجاب بر انگیز از خودی خویشتن رها شده و به حضرت حق واصل شده اند .
تصویری که شاعر از مجلس عشرت الهی عالم بالا به دست می دهد بی شباهت به توصیف افلاطون
از خدایان اساطیری بر فراز فلک زرین نیست . و این که می الهی چنان مستی آورده است که جایی
برای هشیاری خرد جزوی نمانده است تا جای خرده گیری شکاکان باشد که بگویند پیوند و اتحاد
عارف با احدیت گاهی هست و گاهی نیست . ضمنا واژۀ پیوست بسیار ظریفانه در غزل آمده است
هم به معنای پیوند است و هم برابر نهاده ای ست برای "مدام" ، که در زبان عربی برای شراب می گویند
#دیدارمعنوی_مثنوی
#محمدبینش(زیبا روز)
@didarmasnavi

آزادبخت در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱:

فردوسی و شاهنامه هیچ گاه سرزمین تبرستان و گیلان را مازندران نخوانده انرا دشت تمیشه و بیشه نارون خوانده -
و ابن اسفندیار میگوید به تازگی تبرستان را مازندران میخوانند
اما مازندارن اصلی در مغرب است منظور از مازندران افریقاست و کیکاوس در یمن زندان بود - سودابه دختر شاه حمیریان بوده
ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان نوشته است :
« و مازندران محدث(به تازگی ) است ، به حکم آن که مازندران به حد مغرب است و به مازندران پادشاهی بود ، چون رستم زال آن جا شد و او را بکشت . »
مرعشی در کتاب خود چنین ذکر نموده است :
« اسم مازندران محدث است ، زیرا که مازندران در زمین مغرب است

در مجمع‌التواریخ و ‌القصص آمده است که : ( فریدون ، قارنِ کاوه را به چین فرستاد تا کوش پیل دندان را بگرفت و بعد از آن به مازندران مغرب رفت…
ابوسعید عبدالحی ضحاک محمود گردیزی در تاریخ گردیزی یا زین‌الاخبار : کیکاووس در یمن گرفتار شد. در غررالاخبار ملوک فرس ثعالبی و دیگر تاریخها و کتابهای جغرافیای عربی و فارسی قدیم این مطلب را که مازندران در مغرب است و کیکاووس در یمن گرفتار دیو سفید شد تأیید می‌کنند.
مقدمه شاهنامه ابومنصوری :
آفتاب برآمدن را باختر خواندند و فرو شدن را خاور خواندند و شام و یمن را مازندران خواندند و عراق و کوهستان را سورستان خواندند و مصر گویند از “ مازندران است . این دیگر همه ی ایران زمین است
-
مست هم درست است مست یعنی ستم و سیستی

۱
۱۵۷۰
۱۵۷۱
۱۵۷۲
۱۵۷۳
۱۵۷۴
۵۴۵۹