آمد و پیغام حجت گوشدار ای ناصبی
پاسخش ده گر توانی، سر مخار، ای ناصبی؟
هرچه گوئی نغز حجت گوی، لیکن قول نغز
کی پدید آید ز مغز پربخار، ای ناصبی؟
علم ناموزی و لشکرسازی از غوغا همی
چون چنینی بیفسار و بادسار، ای ناصبی
چند فخر آری بدین بسیاری جهال عام
نیستت این فخر، ننگ است این و عار، ای ناصبی
همچنان کز صد هزاران خار یک خرما به است
نیز یک دانا به از نادان هزار، ای ناصبی
چشم دل هر چند کورستت به چشم دل ببین
بر درختان بیش و کم و برگ و بار، ای ناصبی؟
امتی مر بوحنیفه و شافعی را، از رسول
شرم ناید مر تو را زین زشت کار، ای ناصبی؟
...
مصطفی بر گردن و اندر کنار، ای ناصبی
بوحنیفه و شافعی را بر حسین و بر حسن
چون گزیدی همچو بر شکر شخار، ای ناصبی؟
نور یزدان از محمد وز علی اولاد اوست
تو برونی با امامت زین قطار، ای ناصبی
چون ننازم بهر داماد و وصی و اولاد او
گر بنازی تو به یار و پیشکار، ای ناصبی؟
نیست جز بهر ابوبکر و عمر با من تو را
نه لجاج و نه مری نه خار خار، ای ناصبی
گر مرایشان را تو هریک یار پیغمبر نهی
من نگویم جز که حق و آشکار، ای ناصبی
...
همچو او هر یک رسول کردگار، ای ناصبی
گرچه اندر رشتهٔ دری کشندش کی بود
سنگ هرگز یار در شاهوار، ای ناصبی؟
گرچه بر دیوار و بر در صورت مردم کنند
یار مردم باشد آن نیکونگار، ای ناصبی؟
ور حدیث غار گوئی نیست این افضل و نه فخر
حجتآور پیش من چربک میار، ای ناصبی
... آنکه پیغمبر به زیر ساق عرش
از شرف شد نه ز خفتن شد به غار، ای ناصبی
زی تو گر یاران چهارند، از ره دین سوی من
نیست جز حیدر امامی نه سه یار، ای ناصبی
زانکه ما هرچند دیوار است مزگت را چهار
قبله یک دیوار داریم از چهار، ای ناصبی
از پس پیغمبر آن باشد خلیفه کو بود
هم مبارز هم به علم اندر سوار، ای ناصبی
از علی علم و شجاعت سوی امت ظاهر است
روشن و معروف و پیدا چون نهار، ای ناصبی
زیر بار جهل ماندهستی ازیرا مر تو را
در مدینهٔ علم و حکمت نیست بار، ای ناصبی
از علی مشکل نماند اندر کتاب حق مرا
علم بوبکر و عمر پیش من آر، ای ناصبی
من ز دین در زیر بار و بارور خرما بنم
تو به زیر بیدی و بیبر چنار، ای ناصبی
راز ایزد با محمد بود و جز حیدر نبود
مر محمد را ز امت رازدار، ای ناصبی
گر ز پیغمبر به جز فرزند حیدر کس نماند
تا قیامت رازدار و یادگار، ای ناصبی
ای دریغا چونکه نامد سوی بوبکر و عمر
زاسمان صمصام تیز و ذوالفقار، ای ناصبی؟
روز خیبر چونکه بوبکر و عمر آن در نکند
تا علی کند آن قوی در زان حصار، ای ناصبی؟
عمر و بن معدی کرب را ... روز حرب
پیش پیغمبر گریز از کارزار، ای ناصبی
از پیمبر خیبری را خط آزادی که داد
جز علی کو بد وزیر و هوشیار، ای ناصبی؟
فخر بر دیگر جهودان خیبری را خط اوست
بنگر آنک گر نداری استوار، ای ناصبی
چون گریزی از علی کو شیر دین ایزد است
گر نگشتهستی به دیناندر حمار، ای ناصبی؟
چون پدید آمد به خندق برق تیغ ذوالفقار
گشت روی عمر و عنتر لالهزار، ای ناصبی
هر که مرد است از جهان دل با علی دارد، مگر
تو که با مردان نباشی در شمار،ای ناصبی
هنچنان آنگه برآورد از سر کافر علی
من بر آرم از سرت گرد و دمار،ای ناصبی
شاد چون گشتی براندندم به قهر از بهر دین
از ضیاع خویش و از دار و عقار،ای ناصبی ؟
تا قرار من به یمگان است میدانم که نیست
جز به یمگان علم و حکمت را قرار،ای ناصبی
زانکه در عالم علم گشته به نام آنکه اوست
خازن علم خدای کامگار،ای ناصبی
آنکه تا او را ندانی میخوری و میچری
تو بجای ... ار، ای ناصبی
چون ز مشکلهات پرسم عورتت پیدا شود
بیازاری، بیازاری ، بیازار، ای ناصبی
طبع خر داری تو، حکمت را کسی بر طبع تو
بست نتواند به سیصد رش نوار، ای ناصبی
چون بیائی سوی من با مزه خرمائی همی
چند باشی بیمزه همچون خیار، ای ناصبی؟
تا قیامت بر مکافات فعال زشت تو
این قصیده بس تو را از من نثار، ای ناصبی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به طور خاص به نقد افکار ناصبیها میپردازد، افرادی که به اهل بیت پیامبر احترام نمیگذارند و در مخالفت با علی و فرزندانش هستند. شاعر در این اثر به آنها یادآوری میکند که علم و درک از مسائل دینی به تنهایی کافی نیست و باید به محبت و اطاعت از اهل بیت نیز توجه شود. او بر برتری علی بر سایر شخصیتها تأکید میکند و به ناصبیها میگوید که چرا به فخر کردن به نادانی میپردازند. همچنین از آنها میخواهد که به درک واقعی حقایق دینی برسند و به طعنه اشاره میکند که همچون خرما در میان خارها باید به ارزشهای واقعی توجه کنند. این شعر در نهایت به ناصبیها میگوید که باید از جهل و عدم احترام به اهل بیت دست بردارند.
هوش مصنوعی: شخصی آمد و پیغام مهمی را آورد. ای ناصبی، حواست جمع باشد و اگر میتوانی پاسخی بده، اما سر خود را پنهان کن.
هوش مصنوعی: هر چه بگویی زیبا و دلنشین است، اما سخن زیبا از کجا میتواند سرچشمه بگیرد وقتی که از ذهنی پر از افکار متشنج و متزلزل بیاید، ای مخالف؟
هوش مصنوعی: آموختن علم و بههم زدن اوضاع مانند برپا کردن یک لشکر از دل هیاهو و شلوغی است، ای ناصبی!
هوش مصنوعی: به چه دلیل بر خود میبالید در حالی که بسیاری از نادانان در اطراف شما هستند؟ این بالیدن هیچ ارزشی ندارد و تنها موجب ننگ و عار است، ای کسی که به اهل بیت دشمنی میورزی.
هوش مصنوعی: حتی با وجود اینکه هزاران مشکل و سختی وجود دارد، داشتن یک خرما بهتر از هیچ چیز نیست. همچنین، یک فرد دانا از هزاران فرد نادان برتر است.
هوش مصنوعی: برخی انسانها ممکن است با چشم دل نتوانند چیزی را ببینند، اما این به معنای آن نیست که نباید به زیباییها و جزئیات جهان توجه کنند. از این رو، با دقت و شعور میتوان درختان، برگها و میوهها را مشاهده کرد و از آنها لذت برد.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی انتقاد از کسانی است که به نحوی به شخصیتهای بزرگ اسلامی توهین میکنند، به ویژه بوحنیفه و شافعی. شاعر از طرفی بر این نکته تأکید میکند که جامعه از اصول و پیامهای رسولالله پیروی میکند و از طرف دیگر به فردی که به این دو شخصیت توهین میکند، هشدار میدهد که این کار زشت و ناپسند است و باید از آن شرم کند. به بیان دیگر، این شعر به اهمیت احترام به علمای دین و جلوگیری از توهین به آنها میپردازد.
هوش مصنوعی: ای ناصبی، تو بر گردن و در کنار مصطفی ( پیامبر اسلام) قرار داری.
هوش مصنوعی: چرا امام حسین و امام حسن را با بوحنیفه و شافعی مقایسه کردهای، مانند اینکه بر شکر بگذارید؟ ای کسی که دشمن اهل بیت هستی؟
هوش مصنوعی: نور خداوند از محمد و علی و فرزندان آنان است. تو که به امامت این خاندان بیاعتنا هستی، بیرون از این قطار و گروه هستی، ای ناصبی.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و تمجید از خانواده و نسل یک شخص میپردازد و نشاندهندهی اهمیتی است که به ارزشهای خانوادگی و نسبتها داده میشود. در عین حال، اشارهای هم به توجه به دوستان و یاران دارد و این پرسش را مطرح میکند که آیا این توجه میتواند به دیگران نیز معطوف شود یا خیر. به طور کلی، تأکید بر ارزشهای نهفته در ارتباطات خانوادگی و اجتماعی بر عهدهی شاعر است.
هوش مصنوعی: جز برای ابوبکر و عمر، هیچ کینه و دشمنی با تو ندارم. ای ناصبی، نه از لجاجتی برخوردارم و نه به تو آسیبی میزنم.
هوش مصنوعی: اگر به هر یک از آنها فخر کنی که دوست پیامبر هستند، من هیچ نمیگویم جز اینکه حقیقت را بیان کنم، ای کسی که از اهل بیت دوری.
هوش مصنوعی: هر یک از آنها مانند او، پیامبری از طرف خداوند است، ای کسی که دشمن اهل بیت هستی.
هوش مصنوعی: اگرچه در دنیا به او آسیب بزنند، اما آیا سنگ میتواند همواره یاری کند در برابر شاه و شخصیت بزرگ؟ ای کسی که دشمنی میکنی!
هوش مصنوعی: هرچند که افراد ممکن است بر دیوار و در، چهرهی مردم را نقاشی کنند، اما یار واقعی مردم همان نیکوکار است، ای دشمن اهل بیت؟
هوش مصنوعی: اگر از غار صحبت میکنی، این موضوع برای من اهمیتی ندارد و نمیتواند دلیلی برای برتری یا افتخار باشد. پس لطفاً با زبانی شیرین و مغرورانه صحبت نکن، ای دشمن اهل بیت.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر شرافت و مقامش در نزد خداوند، پیامبر به زیر پای عرش رفت، نه به خاطر خوابیدن در غار، ای ناصبی.
هوش مصنوعی: اگر دوستان تو چهار نفر هم باشند، از نظر دین، تنها کسی که به سوی من میآید حیدر امام است، نه سه یار دیگر، ای دشمن اهل بیت.
هوش مصنوعی: هرچند که منزلت ما دیوارهایی دارد و به نظر میرسد که جدا از هم هستیم، اما در حقیقت ما یک دل و یک هدف مشترک داریم، ای کسی که به ما و هستی ما معتقد نیستی.
هوش مصنوعی: پس از پیامبر، خلیفهای باید باشد که هم جنگجو باشد و هم به علم و دانش مسلط. ای کسی که دشمنی میکنی!
هوش مصنوعی: از فضل و شجاعت علی (ع) برای مردم روشن و مشهور است، مثل روشنی روز. ای دشمن اهل بیت، این حقیقت غیرقابل کتمان است.
هوش مصنوعی: تو در زیر بار نادانی ماندهای، زیرا در شهر علم و حکمت، جایی برای تو نیست، ای ناصبی.
هوش مصنوعی: از علی هیچ مشکلی در کتاب حق باقی نمیماند؛ به من علم ابوبکر و عمر را بیاور، ای ناصبی.
هوش مصنوعی: من تحت فشار دین و مشغول کاری هستم که مانند درخت خرما بارور میشود، در حالی که تو در سایه درختی بیثمر و بدون بر به سر میبری، ای کسی که از اهل بیت فاصله گرفتهای.
هوش مصنوعی: راز خداوند تنها با محمد بود و هیچ کس جز علی (حیدر) رازدار او نبود. ای ناصبی، تو حقایق را نمیدانی.
هوش مصنوعی: اگر بعد از پیغمبر جز فرزند علی کسی باقی نماند که رازها و یادگارهای او را حفظ کند، ای دشمن اهل بیت!
هوش مصنوعی: ای کاش که در این زمان، بوبکر و عمر با شمشیرهای تیز و قدرتمندشان میآمدند! ای کسی که دشمن اهل بیت هستی؟
هوش مصنوعی: در روز خیبر، هنگامی که ابوبکر و عمر نتوانستند آن چشمه را فتح کنند، علی (علیهالسلام) با قدرت خود از آن دیوار عبور کرد. ای دشمن اهل بیت، نظر تو چیست؟
هوش مصنوعی: عمر با فرزند معدی کرب، در روز جنگ، به پیغمبر پناه برد و از جنگیدن فرار کرد، ای کسی که به اهل بیت دشمنی میورزی.
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام در پیامی به خیبر، آزادی را هدیه کرد و جز علی، که وزیری هوشیار و دانا بود، کسی شایسته این مقام نیست. ای ناصبی!
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف فضیلتی میپردازد که یکی از شخصیتها دارد و او را از دیگران متمایز میکند. اشاره به این دارد که اگر کسی از نظر ایمان و استقامت قوی نباشد، نمیتواند خود را به آن جایگاه برساند، به ویژه اگر نسبت به آن شخصیت احساس برتری کند. در کل، این بیانگر ارزش و اهمیت استحکام در ایمان و شناخت شخصیتهای بزرگ است.
هوش مصنوعی: اگر از علی (علیهالسلام) فرار میکنی، بدان که او شیر دین و نماینده خداست. پس اگر به دین بازنگشتی، تو در حقیقت به هوی و هوس روی آوردهای، ای ناصبی!
هوش مصنوعی: وقتی که نور درخشان شمشیر ذوالفقار بدرخشد، چهره عمر و عنتر مانند گلهای لاله جلوهگر میشود، ای کسی که دشمن اهل بیت هستی.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دنیا انسان واقعی باشد، عشق و محبت به علی دارد، مگر تو که در بین مردان حساب نمیشوی، ای کسی که دشمن علی هستی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که علی (ع) را از سر کافر بر افراشته میبینی، من نیز از سرت گرد و خاک برمیدارم، ای کسی که دشمنی با اهل بیت دارد.
هوش مصنوعی: وقتی شاد شدم، به خاطر دینم به زور مرا از زمینها و مال و املاکم بیرون کردند. ای دشمن اهل بیت!
هوش مصنوعی: هرگاه که قرار من در یمگان باشد، میدانم که دانش و حکمت فقط در یمگان است، ای ناصبی.
هوش مصنوعی: چون در عالم علم، به نام آن کسی که خازن علم خداوند با قدرت و کامیابی است، شناخته میشود، ای دشمن اهل بیت.
هوش مصنوعی: کسی که پیش از آنکه او را بشناسی، تو را میآزارد و آسیب میرساند، ای دشمن اهل بیت.
هوش مصنوعی: وقتی از مشکلاتت بپرسم، بیدردسر و بدون هیچ آسیبی خودت را نشان میدهی، ای کسی که به ما ظلم میکنی.
هوش مصنوعی: تو طبع و طبیعتی به شدت بیمنطق و ناپخته داری که هیچکس نمیتواند حقیقت و حکمت را به تو بفهماند، حتی اگر با تلاش بسیار و به وسیعترین شکل ممکن تلاش کند. ای ناصبی!
هوش مصنوعی: وقتی به سوی من میآیی و لذت خرمائی را به ارمغان میآوری، پس چرا مدت زیادی بدون طعم و مزهای مانند خیار خواهی ماند، ای دشمن؟
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی از عواقب و بازخواست اعمال نادرست اشاره دارد و بیانگر این است که فردی به خاطر رفتارهای زشتش، تا همیشه با تنبیه و عذاب مواجه خواهد شد. شاعر با خطاب قرار دادن شخصی به نام ناصبی، نشان میدهد که این فرد به خاطر کارهای خود مستحق چنین سرنوشتی است و این زحمات شاعر به عنوان نشانهای از این عذاب به او اهدا شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.