گنجور

حاشیه‌ها

رضا از کرمان در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۲۰ در پاسخ به مجتبی آموزگار دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۰:

درود بر شما 

جناب آموزگار چه جمله زیبا وچه حقیقت محضی را نوشتید" گمشده جامعه کنونی ما ادب است نه ادبیات "

بنده به دلیلی به این غزل  وحواشی آن مراجعه کردم ، بخوانید و خود با انصاف قضاوت کنید بجز تعداد قلیلی  از نوشتارهای همراهان گنجور در قالب حاشیه در ذیل این غزل   زیبا ، الباقی چه نفعی در فهم مقصود سراینده دارند  بسیاری از حواشی شرم آور، ملال انگیز ویا بی‌ربطند تا جایی که  تعابیر هوش مصنوعی با تمام ایرادات به نوشتار بعضی از  این حضرات شرف دارد  جالب اینکه سوالات دوستان در این میان مهجورند 

بقول شما ادب حکم میکند که به ادبیات خیانت نکنیم حال با هر نام ،تحصیلات ومقام علمی واجتماعی  که داریم 

از ادب نبود به پیش شه، مقال

خاصه خود لاف دروغین و محال

شاد باشید 

امیر گیاهچی در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰:

"کز سنگ گریه خیزد " ؟! ... مگر گریه برخاستنی است ؟ 

"کز سنگ ناله خیزد"

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۲ - درستایش اصفهان:

در مصرع  نخست بیت 26، «کرخ» محله‌ای از بغداد و «جِیْ» محله‌ای از اصفهان بوده است.

سوره صادقی در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۴۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمس‌الدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز:

کُله بر چرخ دارد فرق بر ماه ...

کله داشتن: سلطنت کردن. کله بر چرخ دارد: سلطان عالم است، بر تقدیر چیره است. فرق: بلندترین نقطه چیزی، کنایه از رتبه و جایگاه. بلندی؛ فرق بر ماه دارد: جایگاهش چنان بلند (و محترم) است که به ماه می‌رسد.

سوره صادقی در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۱۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمس‌الدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز:

به بارش تیغ او چون آهنین میغ ...

تیغ منظور شمشیر. توصیف جنگاوری اتابک است. ضربات شمشیرش چونان قطرات باران پیوسته و سریع فرو می‌آید.
کلید می‌تواند کنایه از فتح باشد: فتح همه سرزمین‌ها را    به نام این شمشیر زده‌اند/ این شمشیر ممکن می‌کند.

سوره صادقی در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۰۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمس‌الدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز:

فلک با او کرا گوید که برخیز ...

با وجود او، فلک چه کاره است که به کسی امر کند که بلند شو/ کسی را بلند کند.

که این اتابک که شکست‌دهنده‌ی افراد‌ی است که استوار و قوی و در جایگاه بلندند (=قایم افکن)، خودش کسی‌ست که وسیله بلندی و استواری بخشیدن به افراد است (قایم‌آویز). آویز نه به معنی آویختن و آویزان شدن بلکه بعنوان پسوند باید در نظر گرفته شود که معنی بهانه و وسیله می‌دهد ـــ برداشت من.

لازم نیست گفته آید که بیت اغراق دارد :-)

سوره صادقی در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۴۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمس‌الدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز:

به ترکان قلم بی‌نسخ تاراج یکی ...

درباره قلم اتابک اعظم صحبت می‌کند. اول آن را به ترکان تشبیه می‌کند (ترکان قلم: اضافه تشبیهی). علاوه بر اشاره به ترک بودن اتابک اشاره اصلی به شهرت ترکان به هجوم و غارت است. بی‌نسخ تاراج: بدون آنکه این قلم تاراج را بنویسد، یعنی فرمان تاراج بدهد. مصرع دوم هنوز در ادامه دو بیت قبل در حال توصیف دو میم موجود در اسم محمد است که اسم کوچک اتابک اعظم است. یکی از این میم‌ها کمر می‌بخشد ـــ کمر معنای خدمت و بندگی و فروتنی می‌دهد، و دیگری تاج: کنایه از سلطنت و شکوه. کمر و تاج به نوعی تضاد و یا دو معنی مقابل هم را که همدیگر را کامل می‌کنند و سبب می‌شوند پادشاهی به خوبی پیش‌ رود، معرفی می‌کند.

پس معنی بیت چنانکه من می‌فهمم اینست که اتابک اعظم چنان مقتدر و مدیر و مدبر است در کار اداره پادشاهی‌اش که با قلمش بدون آنکه فرمان غارت و تاراج بدهد یک سلطنت کامل و مقتدر را تضمین می‌کند.

مهم ست که نقش اتابک اعظم را که از کودکی مربی شاه طغرل سوم سلجوقی بوده و در پوشش مربی و اتابک در واقع اداره اصلی پادشاهی در دست او بوده، را در نظر داشته باشیم. در این بیت اشاره به همین دارد که بدون آنکه تاراجی کرده باشد در آن واحد هم خدمت می‌کند به پادشاه و هم خودش در واقع قدرت و سلطان اصلی‌ست.

سوره صادقی در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۲۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمس‌الدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز:

جهانگیر آفتاب عالم افروز ...

قرین‌سوز اشاره به بی‌همتایی اش می‌کند که رقیب برایش باقی نمی‌گذارد. خورشید هم با طلوعش همه ستارگان در آسمان محو می‌شوند.

فرهود در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۵۵ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲ - سؤال سایل از مرغی کی بر سر ربض شهری نشسته باشد سر او فاضل‌ترست و عزیزتر و شریف‌تر و مکرم‌تر یا دم او و جواب دادن واعظ سایل را به قدر فهم او:

(از بیت‌های قبل)

تو یک زن زشت را به تصویر حوری که بر حمام کشیده‌اند ترجیح می‌دهی

چیست در یک زن زشت که تصویر حوری ندارد؟ آن جان است

اگر تصویر و نقش‌هایی که بر گرمابه می‌کشند جان بیابد و جنبش کند فورا از یک زن زشت بر می‌کند. (جدا می‌شود یا پسندیده‌تر می‌شود)

(اگر ضمیر «او» در مصرع دوم، مرد باشد پس بر کند به‌معنی جدا شدن است (بر کَندن) و اگر ضمیر او «نقش گرمابه» باشد پس بر کند یعنی پیشی می‌گیرد.

اولی محتمل‌تر به‌نظر می‌رسد)

در زمان‌: فورا

 

فرهود در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۴۷ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲ - سؤال سایل از مرغی کی بر سر ربض شهری نشسته باشد سر او فاضل‌ترست و عزیزتر و شریف‌تر و مکرم‌تر یا دم او و جواب دادن واعظ سایل را به قدر فهم او:

خاصیت روح این است که آگاهی دارد

هرکه این را (آگاهی را) بیشتر دارد، خدایی و الهی است.

 

امیر محمد توکلی تبار در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۵:۰۱ دربارهٔ جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷:

خیلی خوبه

امیر محمد توکلی تبار در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۴:۰۱ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱:

.

کوروش در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۴:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم:

از قزح در پیش مه بستی کمر

زان همی رنجی ز وانشق القمر

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۵۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم:

لیک معنیشان بود در سه مقام

در مراتب هم ممیز هم مدام

 

یعنی چه 

 

زهرا غلامی اصل در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۴۱ در پاسخ به پوریا محمدزاده دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

آقای محمدزاده گرامی. 

در باب صحبت شما در مورد باور باید این رو بگم که وقتی شما شخصی رو به عنوان مرید و پیشوای خودتون انتخاب می‌کنید دیگه بدون چون و چرا باید پیرو حرف‌ها و دستورات او باشید.
چرا که حتماً شما کمال و فضلی در ایشون دیدید که حداقل تا وقتی که ایشون رو به عنوان راهنمای خودتون انتخاب کردید نتونستید بهش دست پیدا کنید.
در این باب یه مثال معروف می‌زنم براتون،
وقتی موسی از خدا درخواست می‌کنه تا فردی رو به اون معرفی کنه که علم بیشتری از اون داشته باشه و موسی بتونه از اون فرد بسیار بیاموزد خداوند خضر نبی رو برای این کار در نظر می‌گیره.
موسی برای پیدا کردن خضر به سفر میره و کسی که برای دیدنش توشه سفر جمع کرده بود رو پیدا می‌کنه.
موسی از خضر می‌خواد که اجازه بده همراهیش کنه و از علمش بهره‌مند بشه ولی خضر میگه که تو نمی‌تونی در برابر کارهایی  که من انجام میدم سکوت کنی، تو نمی‌تونی در مورد اسراری که بهشون آگاهی نداری شکیبا باشی. 
موسی عهد می‌کنه که در برابر تمام کارهای خضر سکوت کنه و اعتراضی نکنه. 
خضر نبی در سه مرحله صبر موسی رو می‌سنجه. 
در وهله اول ک کشتی که متعلق به گروهی از مردم بود رو سوراخ می‌کنه(در حالی که مردم توی کشتی نشسته بودن ولی با پارچه جوری اون سوراخ رو ترمیم می‌کنه که آسیبی به سرنشینان کشتی وارد نشه)، سپس یک نوجوان رو می‌کشه و در مرحله آخر یک دیوار که در حال خراب شدن بود رو ترمیم می‌کنه.
و موسی که قول داده بود در برابر کارهایی که خضر انجام میده اعتراضی نکنه در هر سه مرحله عهد شکنی می‌کنه و اعتراض می‌کنه.
وقتی نوبت به اتفاق سوم می‌رسه خضر به موسی میگه الان وقت جدا شدن من و توئه، الان جدا میشیم ولی من به زودی راز هایی که من به اون آگاهی داشتم و تو از اون بی‌خبر بودی رو بر تو فاش می‌کنم. 
خضر نبی اینجوری سه تا کار عجیب غریب و دور از ذهن (از نظر موسی) رو توضیح میده: 
۱. من به اون کشتی آسیب زدم تا اون رو از شر حاکم ستمگری که بر مردم اون منطقه حکمفرما بود نجات بدم. اون پادشاه هر کشتی سالم و کارآمدی رو به زور از مردم می‌گرفت.  من به کشتی اونا آسیب جزئی وارد کردم تا کشتی رو برای صاحبان اصلیش حفظ کنم. 
۲. نوجوان را کشتم زیرا پدر و مادر او با ایمان بودند و اگر آن بچه بزرگ می‌شد پدر و مادر را به طغیان و کفر وا می‌داشت. پس خواستیم تا خداوند به جای او فرزندی صالح و با محبت به آنها عطا کند.
۳. دیواری که ترمیم کردم متعلق به دو نوجوان یتیم بود که پدرشان فردی با ایمان و صالح بود و خواست خدا این بود که بچه‌ها به سرحد بلوغ برسند و گنج خودشون رو از زیر دیوار استخراج کنند. از این رو دیوار رو ترمیم کردم تا گنج محفوظ بمونه و به دست بیگانه نیفته.

در ادامه خضر میگه من هیچ کدوم از این کارها رو خودسرانه انجام ندادم و همه این‌ها از لطف و رحمت پروردگار تو بوده ولی تو بر آنها صبر نداشتی.
فکر می‌کنم این مثال واضح و روشنی بود برای این اندیشه نادرست و برداشت اشتباه شما از این بیت.
در پناه حق باشید.✨

کوروش در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم:

این مخالف از چه‌ایم ای خواجه ما

واز چه زاید وحدت این اعداد را

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم:

جنگ ما و صلح ما در نور عین

نیست از ما هست بین اصبعین

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم:

ذره‌ای بالا و آن دیگر نگون

جنگ فعلیشان ببین اندر رکون

 

مصرع دوم یعنی چه ؟

 

۱
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۵۶۲۸