در نهانخانهٔ عِشرت صَنَمی خوش دارم
کز سرِ زلف و رُخَش، نعل در آتش دارم
عاشق و رندم و میخواره، به آواز بلند
وین همه منصب از آن حورِ پری وَش دارم
گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
من به آهِ سَحَرَت زلف مُشَوَّش دارم
گر چُنین چهره گشاید خطِ زنگاری دوست
من رخِ زرد به خونابه مُنَقَّش دارم
گر به کاشانهٔ رندان قدمی خواهی زد
نُقلِ شعرِ شِکرین و مِیِ بیغَش دارم
ناوَک غمزه بیار و رَسَنِ زلف که من
جنگها با دلِ مجروح بلاکَش دارم
حافظا چون غم و شادیِّ جهان در گذر است
بهتر آن است که من خاطرِ خود خوش دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و شور زندگی شاعرانه است. شاعر در نهانخانهای از عشق و خوشیها، به زیبایی معشوق و جذابیتهای او اشاره میکند. او خود را عاشقی رند و میخواره معرفی میکند که به خاطر عشقش دچار آشفتگی است. همچنین به زیبایی و زشترویی معشوق پرداخته و تأکید میکند که در مواجهه با غم و شادیهای جهان، بهتر است که به دنبال خوشی و آرامش در درون خود باشد. در کل شعر، حس شگفتی و عشق به زندگی به وضوح حس میشود.
هوش مصنوعی: در خلوتگاه لذت، محبوبی زیبا دارم که با مو و چهرهاش، دلم را در آتش عشق میسوزاند.
هوش مصنوعی: من عاشق و شیدا و اهل میگساری هستم و به طور بیپروا این حرفها را میزنم، اما همهی این ویژگیها و مقامها را به خاطر زیبایی و جذبهی آن معشوق پرنسس مانند دارم.
هوش مصنوعی: اگر تو با این حال و روز مرا بیقرار و بینظم نگه میداری، من هم در دل شب با آه و نالههای جانسوزم، موهایم را در هم و پریشان کردهام.
هوش مصنوعی: اگر دوستی با چهره همچون آفتاب جلودار شود، من هم با خدشههای زرد و نشانههای درد بر چهرهام نقاشی میکنم.
هوش مصنوعی: اگر قصد داری به خانهٔ رندها قدم بگذاری، من شعرهای شیرین و شراب خالصی دارم.
هوش مصنوعی: نخستین بار جذبه و نشانهای از تو را بیاور و تار زلفت را به من بده که من به دل مجروح خود سختیهای زیادی را تحمل کردهام.
هوش مصنوعی: ای حافظ، با توجه به این که غم و شادی در زندگی مداوم در حال تغییر و گذراندن هستند، بهتر است که من به فکر خوشحال کردن خودم باشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۱
در نهانخانهٔ عِشرت صَنَمی خوش دارم
کز سرِ زلف و رُخَش، نعل در آتش دارم
دلم از نغمهٔ حافظ به سماع است حزین
در نهان خانهٔ عشرت، صنمی خوش دارم
بی تو چون طره تو حال مشوش دارم
همچو زلف تو وطن بر سر آتش دارم
بشکر خنده شیرین لب میگون بگشا
که هوای شکر و باده بی غش دارم
پای بر فرق فلک می نهم از روی شرف
[...]
نیست دل اینکه منِ زارِ بلاکش دارم
از تو در سینه خود پارهای آتش دارم
ساقیا جرعه میْ ده که به امید وصال
درکشم چند دل از هجر جفاکش دارم
روکشا جمعیتم را که من سودایی
[...]
روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم
از مه عید و شفق نعل در آتش دارم
هرکه بینی خوشی خود طلبد جز من زار
که بدین ناخوشی خویش عجب خوش دارم
خورده ام تیر تو چون آهو از آن بار دگر
[...]
من نه آنم که دل خویش مشوش دارم
هر کجا ناخوشیی هست به او خوش دارم
گر سگان سر آن کوی کبابی طلبند
پاره سازم دل پر خون و بر آتش دارم
چه بلاها که دل زارم از آن مه نکشید؟
[...]
گرچه در سینه صد آتشکده آتش دارم
لله الحمد که با سوزش دل خوش دارم
بار عشقی اکه از آن چرخ به زنهارآمد
کوه دردی ست که بر جان بلاکش دارم
با سر زلف توگوبا شده گستاخ نسیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.