گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار میرزاده عشقی

فهرست زیر شامل اشعاری است که در نسخه‌های دیوان‌های هر دو سخنور آمده است و به هر دو منتسب است:


  1. ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » جمهوری نامه :: میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۴ - جمهوری نامه

    ملک‌الشعرا بهار (بیت ۱): چه ذلت‌ها کشید این ملت زار - دریغ از راه دور و رنج بسیار

    میرزاده عشقی (بیت ۱): چه ذلتها کشید این ملت زار - دریغ از راه دور و رنج بسیار



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۸ - لاله زار:چون پای خرد خرد نهادی به لاله‌زار - خوبان بخند خندکشندت میان کار


    میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲ - آهن پرنده!:در قرن بیستم بشود، آدمی سوار - بر آهنی پرنده، دل آکنده از بخار


  2. ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۷ - تغزل و تشبیب:باد بیاورد بوی مشک به شبگیر - گوئی بگذشت از آن دو زلف گره گیر


    میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۷ - زندگی و مرگ من:گرسنه چون شیرم و برهنه چو شمشیر - برهنه‌ای شیر گیر و گرسنه‌ای شیر

    میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۸ - تجدید مطلع:در سر پیری برهنه پا بد «مولییر» - گاو بدزدید در شباب «شکسپیر»

    میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۹ - تجدید مطلع:باری ازین عمر سفله سیر شدم سیر - تازه جوانم ز غصه پیر شدم پیر


  3. ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۳ - جزر و مد سعادت:خواندیم در دفاتر و کردیم امتحان - کاز بعد هر غمی بود آسایشی نهان

    ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۶ - زیان تازیان:روزی رسد که آید پیکی ز هندوان - گوید دهید مژده که آمد خدایگان

    ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۷ - نالهٔ بهار در زندان:دردا که دور کرد مرا چرخ بی‌امان - ناکرده جرم‌، از زن و فرزند و خانمان

    ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۰ - سیاست:چون پیشه‌ای شدست سیاست به‌ملک ری - شایدکه هیچ نارم ازین پیشه بر زبان


    میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - در ذم ناصر ندامانی:آنکو نموده است: استیضاح از جهان - اکنون ز وی کنند، ستیضاح ابلهان


  4. ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۳۸ - سکوت شب:آشفت روز بر من، از این رنج جان گزای - بخشای بر من ای شبِ آرام ِدیرپای !

    ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۶۴ - جواب روزنامه انگلیسی شرق نزدیک:گویند مرکز وطن ما بود خراب - از بس فساد و خدعه در آنجا گرفته جای


    میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » سرگذشت تأثرآور شاعر:در منتهاالیه خیابان، بود پدید - تهران برون شهر، خرابه یکی بنای


  5. ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۴۵ - تغزل:پیمان‌شکن نگار من آن ترک لشکری - بگرفت خوی لشکری و شد ز من بری


    میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۱۲ - چکامه جنگ: شکایت از مهاجرین و پیش آمدهای ایام مهاجرت:نوع بشر سلاله قابیل جابری: - آموخت از نیاش، به جای برادری


  6. ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۳۲ - به مناسبت سقوط امپراتوری عثمانی:فغان که ترک مرا تیره گشت رومی روی - دگر به گرد دل خسته ترکتازی نیست


    میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۱۷ - عشوه سازی:بتا، نظام، دگر ناز و عشوه سازی نیست - که این معامله سربازی است، بازی نیست!


  7. ملک‌الشعرا بهار » رباعیات » شمارهٔ ۵۲ - ریاعیات:تن چیست‌؟ مرکبی ز چندین معدن - پرگشته ز میراث نیاکان کهن

    ملک‌الشعرا بهار » رباعیات » شمارهٔ ۵۳:رفتم بر توپ تا بکوبم دشمن - فریاد برآورد که ای وای به من


    میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴ - دو بیت از یک غزل:عشقی به خدا همان که می گفت: خدای: - از عشق وطن، سرشت آب و گل من



sunny dark_mode