گرسنه چون شیرم و برهنه چو شمشیر
برهنهای شیر گیر و گرسنهای شیر
برهنهام دستگیریام نکند کس!
دست نگیرد کسی به برهنه شمشیر
من دم شیرم، به بازیام نگرفتند
کس نه به بازی، گرفته است دم شیر
گرسنه از درد، دلش همچو تهی طبل
شهر خبر سازد، ار نماید تقدیر
طبل تهی را بلند آید آواز
گرسنه را ناله، بیش باشد تأثیر
عزت نفسم نگر که هست خوراکم
خون دل و اشک چشم و چشم دلم سیر!
مردهشو این مردهدوست مردم ببرد
گشته فقط حُبّ مرده، درشان تخمیر!
بی سر و وضعم چو اغلبی ز حکیمان
گرسنه ماندم چو اکثری ز مشاهیر!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احوالات انسانی گرسنه و برهنه اشاره دارد که نماد ضعف و نیاز است. شاعر خود را به شیر تشبیه میکند که گرسنه و خالی است و هیچکس به او کمک نمیکند. او از درد دلش به مانند طبل تهی ناله میکند و این نالهها باعث ایجاد تأثیر بیشتری میشود. شاعر به عزت نفس خود اشاره میکند و میگوید که خوراکش خون دل و اشک چشمش است. او خودش را بیسر و وضع و گرسنه مانند بسیاری از بزرگان میبیند و در نهایت به انزوای انسانی اشاره میکند که فقط عشق مردهها او را احاطه کرده است.
هوش مصنوعی: من مانند شیر، گرسنه و بیپناه هستم، عریان و آماده برای شکار. در حقیقت، من همانند شیر، در جستجوی طعمهای هستم که به آن نیاز دارم.
هوش مصنوعی: من در شرایطی vulnerable و بیپناه هستم و هیچکس به من کمک نمیکند. هیچکس هم حاضر نیست در این وضعیت دشوار به من یاری رساند و از من حمایت کند.
هوش مصنوعی: من مانند دمی هستم که از شیر بیرون آمده، اما هیچکس به من توجه نکرد و بازیام نگرفت. در واقع، این دم شیر است که بازی کرده و همه را تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: کسیکه از درد گرسنه و رنجیده است، دلش چنان خالی و بیمحتواست که اگر تقدیر بخواهد، میتواند خبرهای مهم و هشداردهندهای را برای شهر به ارمغان بیاورد.
هوش مصنوعی: صدای طبل خالی بلندتر از صداهای دیگر شنیده میشود، همانطور که ناله گرسنه نیز تأثیر بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به احساس عمیق درد و رنج اشاره دارد. بیانگر آن است که افتخار و عزت نفس گوینده به قدری مهم است که حتی تحمل درد و ناراحتی مانند خون دل و اشک چشم را نیز به جان میخرد. در واقع، برای او این احساسات به نوعی تغذیه روحی تبدیل شده و با وجود این رنجها، هنوز هم دلش سیر نمیشود.
هوش مصنوعی: مردم به عشق مردهها علاقهمندند و این عشق باعث میشود که آنها به یاد مردهها بیفتند و زندگی خود را تحت تأثیر قرار دهند.
هوش مصنوعی: من در وضعیتی آشفته و بیسر و سامان هستم، شبیه کسانی که همیشه در جستجوی دانش و حکمت هستند. مانند بسیاری از افراد مشهور، از علم و دانایی بیبهره ماندهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شیر دهدشان به پای، مادر آژیر
کودک دیدی کجا به پای خورد شیر؟
مادرشان سرسپید و جمله شده پیر
و ایشان پستان او گرفته به زنجیر
دامن خرگه برافکن ای بت کشمیر
سرو قباپوش و آفتاب جهانگیر
چهره ی خوب تو رشک لعبت نوشاد
نرگس مستت بلای جادوی کشمیر
نقش جمالت نگارخانه ی مانی
[...]
جوشن داودی قلمرو تدبیر
نقش بر آب است پیش ناوک تقدیر
با جگر آفتاب، صبح چه سازد ؟
گرمی دل کم نمی شود به طباشیر
بار نفسها نه ایم چون نی بی مغز
[...]
چند تو را گفتم ای کمال مخور کیر
تا نشوی مبتلا به رنج بواسیر
چون به جوانی تو پند من نشنیدی
رنج بواسیر کش کنون که شدی پیر
کیر بواسیر آورد، همه دانند
[...]
باد بیاورد بوی مشک به شبگیر
گوئی بگذشت از آن دو زلف گره گیر
شبگیر ار بگذرد نسیم بر آن زلف
مشک فرازآورد نسیم به شبگیر
دانم تدبیرها بسی به همه کار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.