گنجور

 
یغمای جندقی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «جز این دل دوزخ دم دریا پالود» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «د» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
ح
د
ر
ز
س
ش
ک
ل
م
ن
و
ه
ی

شماره ۱: کثرت افزود، وحدت ار کاست ترا

شماره ۲: جائی که خورد ناخن مطرب به رباب

شماره ۳: یاران ریا به پرده، چه شیخ و چه شاب

شماره ۴: برغنچه لعلش خار خط دوخت نقاب

شماره ۵: سردار اگر چند به شمشیر ادب

شماره ۶: آنجا که زیاد و کم قدح نوش شراب

شماره ۷: زی خمکده خواندم ار فلانکس به شتاب

شماره ۸: می کرد ز قسمت ازل بخت خراب

شماره ۹: بگشاد خدا چو خلق آدم را دست

شماره ۱۰: مفتی که به علم و عدل و عرفان سمراست

شماره ۱۱: کعبه که بود به کیش من هستی دوست

شماره ۱۲: آنرا که هماره ذوق ساغر نوشی است

شماره ۱۳: عامی داند ز خود به خود نتوان رست

شماره ۱۴: در عهد تو قند را عتابی دگر است

شماره ۱۵: تا دیده همی نگه به دست تو گماشت

شماره ۱۶: در معرفت مفتی عرفان پرداخت

شماره ۱۷: مفتی بر آن کش همه جهل آئین است

شماره ۱۸: صوفی کش از ارواح مکرم سخن است

شماره ۱۹: تا ز لگد آرد اسب چون خیزد راست

شماره ۲۰: لعلت که بشد امید و بیمش باقی است

شماره ۲۱: زاهد چکد اشکی به ریا باد این است

شماره ۲۲: دل در تابت ز پیچش دستار است

شماره ۲۳: سردار مرا بتی که هفت آمد و هشت

شماره ۲۴: سرمایه کاستی فزود من و تو است

شماره ۲۵: در بوس نهان ضنت لعلت فاش است

شماره ۲۶: تا چند به خود مهر و به یزدان کینت

شماره ۲۷: آن حسن بدیع را حسابی دگر است

شماره ۲۸: افزود اگرش به لاله سنبل چه کم است

شماره ۲۹: همت به دو کار بر یک انسان نگماشت

شماره ۳۰: واعظ در باغ سبزش روضه مینواست

شماره ۳۱: امکان که به واجب از سلاله طین است

شماره ۳۲: بس مردم دیده در هوای تو گریست

شماره ۳۳: آنرا که نه با غیر و نه با خود کار است

شماره ۳۴: با اهل صفا جز سر انکارت نیست

شماره ۳۵: ثروت سامان عامی شیطان راست

شماره ۳۶: از منبر شیخ را دل رستن نیست

شماره ۳۷: مدح ار چه در او ذم شد از وی مفتوح

شماره ۳۸: جدگیر مراین لطیفه بی هزل و مزاح

شماره ۳۹: ز نقحبه ای ار زهر اجل در نوشد

شماره ۴۰: این خر خلفان پسر که مادر گهرند

شماره ۴۱: از پسته چو شکرت نمک ریز آید

شماره ۴۲: آنرا که بطی دو باده در چنگ آید

شماره ۴۳: می خور که روانت حکمت افزون روید

شماره ۴۴: زین جنس دوپا هر آنکه بر سر گردد

شماره ۴۵: ز آن طره به جز شکست بر دل نرسد

شماره ۴۶: این پخته که سفله خام تعبیر کند

شماره ۴۷: چون کاسه می شکسته قانون گردد

شماره ۴۸: مفتی اگرت ز ترک دستار افتاد

شماره ۴۹: آن طره به ما جهود سار استیزد

شماره ۵۰: بر خون من آن ترک شکرلب گذرد

شماره ۵۱: این خرگله مغز جو که سگ های ترند

شماره ۵۲: آن قوم که بر به ذوق بعضی دلیند

شماره ۵۳: هر فیض که آب زندگانی بخشد

شماره ۵۴: جز این دل دوزخ دم دریا پالود

شماره ۵۵: سردار پی زاهد خودبین گردد

شماره ۵۶: زآنان که نشاط باده و باغ کنند

شماره ۵۷: صورت نگران به بندگی خویش درند

شماره ۵۸: زانم چه که خم باده گلگون جو شد

شماره ۵۹: گر جام کشی مایه شینت دانند

شماره ۶۰: این خر گله بی وجود مردم ایجاد

شماره ۶۱: صوفی و مفتی خود از دوئیت بریند

شماره ۶۲: زی سنبل خط زخالش بردم فریاد

شماره ۶۳: یزدان به زلل نز در اعزاز نهاد

شماره ۶۴: جای زه از آن سخت کمان ابرو داد

شماره ۶۵: گر زاهد خر ز خوی خود برگردد

شماره ۶۶: آدم مایه گسستن آمد ز وجود

شماره ۶۷: این جنس دو پا گر همه گل خار ارزد

شماره ۶۸: گاوان گلین که نفس شاخ و لگدند

شماره ۶۹: مشنو که ز نیست هست و بودی زاید

شماره ۷۰: سردار اگر از سر صفا برخیزد

شماره ۷۱: تا از مژه آب خاک فرسود آید

شماره ۷۲: آنکو به سپیدی رخ دلبند ستود

شماره ۷۳: زین خر گله کاندر همه عالم گردد

شماره ۷۴: صوفی ز صراط با توکل گذرد

شماره ۷۵: سردار تو گرگ شیری از گربه مخور

شماره ۷۶: هستی باغی و ممکن نیست گهر

شماره ۷۷: از هر می لعل گوهر آن لب خوشتر

شماره ۷۸: با قد بلند یار پستی خوشتر

شماره ۷۹: با زفت سرین کز همه بالا و بزیر

شماره ۸۰: رایم به روش سپرد هنجار دگر

شماره ۸۱: عقل و دل و دین بستم از آن زلف دراز

شماره ۸۲: زاهد چو به گردن افکنی گاه نماز

شماره ۸۳: ای بر به وجود عاریت مرکب ساز

شماره ۸۴: خورشید بسی شد به حمل چهر افروز

شماره ۸۵: غم ایلاوس و رنج آنم افسوس

شماره ۸۶: با یک هستی چه گوئی ای سرد نفس

شماره ۸۷: سردار مر این دفتر تحقیق اساس

شماره ۸۸: مرد و زن آفاق سپردم پس و پیش

شماره ۸۹: سردار نهان و فاش نامی کم و بیش

شماره ۹۰: با نفس مصالحت به یزدان پرخاش

شماره ۹۱: کوچک شده سر بزرگ با دستارش

شماره ۹۲: در میکده گه جزو خدا نالان باش

شماره ۹۳: در دولت دیر پای سلطان ملوک

شماره ۹۴: گفتی که به مشت هاک من بعد هلاک

شماره ۹۵: ای صوفی و مفتی از من راست مقال

شماره ۹۶: سردار که بی نظام و سرهنگ و جدال

شماره ۹۷: از بنگه اعتقاد نز راه حیل

شماره ۹۸: یغما من و بخت و شادی وغم با هم

شماره ۹۹: در وسمه کشی چو ابروی خنجر فام

شماره ۱۰۰: ایزد دهد ار دولت دارای ریم

شماره ۱۰۱: کج کج منگر در من شمشیر نیم

شماره ۱۰۲: سردار اسرار مسالک آن سه مقام

شماره ۱۰۳: سردار ز روی ذوق نز سوق کلام

شماره ۱۰۴: بیش از همه کس و از همه کس کم مائیم

شماره ۱۰۵: از پیر خرابات نبرم به ستم

شماره ۱۰۶: شیخ خشک از صوفی تر نشناسم

شماره ۱۰۷: از آتش نی دوزخی افروخته‌ام

شماره ۱۰۸: در مشرب شور و تلخ پا بستش بین

شماره ۱۰۹: زین خر گله میش پوش افزون طلبان

شماره ۱۱۰: زان زلف و ذقن چیست فلک پیمودن

شماره ۱۱۱: نه شکوه ز مستقبل و نز ماضی کن

شماره ۱۱۲: دنیا نکند ریع به کسب من و تو

شماره ۱۱۳: زاهد به کتابی و کتاب من و تو

شماره ۱۱۴: مفتی ز در خم شکنی خمکده کاو

شماره ۱۱۵: بفزای به انسان ز بهائم کم شو

شماره ۱۱۶: تا کی گوئی قطره فروهل یم جو

شماره ۱۱۷: ای بخت دمی ز خواب نوشین برشو

شماره ۱۱۸: گیتی همه پیدا و نهان...به

شماره ۱۱۹: زی آن ز نخم مراین دل نامه سیاه

شماره ۱۲۰: زد بر دل من نرگس شیدای تو راه

شماره ۱۲۱: برسیم سپید ذقن آن خال سیاه

شماره ۱۲۲: جز ما و دل وین خرد بیگانه

شماره ۱۲۳: مفتی چه سر اندر پی درویشانی

شماره ۱۲۴: رازی رانم ترا به کس بر مسرای

شماره ۱۲۵: خیام که داشت پیشی از ما قدمی

شماره ۱۲۶: از آن لب جان فروز دم دم بکشی

شماره ۱۲۷: گر زاهد خشک بالمثل تر بودی

شماره ۱۲۸: تا کی پی فردوس سراپا پوئی

شماره ۱۲۹: با آن همه خردی این بزرگی تاکی

شماره ۱۳۰: دربند آویز اگر رهائی طلبی

شماره ۱۳۱: چشمش نسبت به می پرستان چه دهی

شماره ۱۳۲: تاکی ز پی خدا به خلق انگیزی

شماره ۱۳۳: صوفی صفت بدرگی آخر تا کی

شماره ۱۳۴: رخساره به خون صد پیم افزون شوئی

شماره ۱۳۵: بر کرده غراب چند از یاوه پری

شماره ۱۳۶: گر فضل به علم و خط و دفتر بودی

شماره ۱۳۷: تا کی به خود افزون زخدا کم گردی

شماره ۱۳۸: نه چهره گلی، نه سنبلان مرغولی

شماره ۱۳۹: از جان فرمش همی زتن یا کنی

شماره ۱۴۰: این جان کآمد طفیل تمثال علی

شماره ۱۴۱: تا گرم گذشتن از جهنم نشوی

شماره ۱۴۲: صوفی چو به خلسه چشم بر طاق نهی

شماره ۱۴۳: با نفس صفا و با خرد ناوردی

شماره ۱۴۴: از بنگه خود پی به خدا گم نکنی

شماره ۱۴۵: گر نفس جنون ار گهر فرهنگی

شماره ۱۴۶: آن روز که آدم به تراب اندودی

شماره ۱۴۷: هشیارانت خوار نهند از مستی

شماره ۱۴۸: از نوش لبش حدیث خال افکن طی

شماره ۱۴۹: با عارف مغز خواره صوفی حالی

sunny dark_mode