شماره ۱: ببرد شوق رخت صبر از دلم یارا - خراب کرد غمت خانه شکیبا را
شماره ۲: به ساغر ریز ساقی آن شراب ارغوانی را - که یک ته جرعهاش آدم کند مازندرانی را
شماره ۳: به ناله تا نفسم آه صبحگاه گرفت - زمین به ناله درآمد زمانه آه گرفت
شماره ۴: دل به دخت رزم از خوش پسران آزاد است - ای خوشا وصل عروسی که به از داماد است
شماره ۵: آه شبگیر علم، ملک سحر کشور ماست - گوهر اشک نگین، داغ جنون افسر ماست
شماره ۶: ماه چاه نخشب خم در نقاب ساغر است - یا به چینی پرده در خاقان چین را دختر است
شماره ۷: فتح ملوک از سپه است ای سپاه خط - چون شد که شاه حسن شکستن ز لشکر است
شماره ۸: ساقی من و صهبا مثل ماهی و آب است - پیش آر شط باده که بغداد خراب است
شماره ۹: درعجم آن سه که خواند عربش چاره غم - لب نوش و خط سبز و گل روی حسن است
شماره ۱۰: گر چشم مرا زین دست در پای تو خوناب است - تا چشم زنی بر هم پل آن طرف آب است
شماره ۱۱: نافه زلفی و آئینه جامی کافی است - نه مرا چون دگران دعوی چین تا حلب است
شماره ۱۲: به کوی میکده تا پاره سبوئی هست - مرا به دردکشان راه گفتگوئی هست
شماره ۱۳: اگر به ساغر می ماند آفتاب قیامت - رحیل تشنه کوثر بدل شود به اقامت
شماره ۱۴: ز آن خط سبزم سرشک سرخ پناه است - سیم سپید از برای روز سیاه است
شماره ۱۵: نشانی تا مرا از استخوان هست - شماری با سگ آن آستان هست
شماره ۱۶: گرنه در شکوه بود ز آن دولب شکرخند - کاغذین جامه به خود از چه برآراسته قند
شماره ۱۷: سوی غیری چو خدنگش ز کمان میگذرد - ناوک غیرتم از جوشن جان میگذرد
شماره ۱۸: تا بو مگر به سنگدلی مهربان کنند - سنگین دلت که سنگ به سنگ امتحان کنند
شماره ۱۹: دل ز زخم توام اندیشه مرهم نکند - سایه تیغ تواش از سر دل کم نکند
شماره ۲۰: گو ببین بر لب وی ساغر می هر که ندید - از یکی ماه سه خورشید پدیدار آید
شماره ۲۱: کند پر، بال شکست، از قفس آزاد نکرد - چیست در حق من آن لطف که صیاد نکرد
شماره ۲۲: صبا گر عقدهای زآن زلف عنبربار بگشاید - دل دیوانهام را صد گره از کار بگشاید
شماره ۲۳: تا هست میسر که ز گل تاک برآید - حیف است گیاه دگر از خاک برآید
شماره ۲۴: مرا در گوش جانان از زبان خود سخن باید - چو راز از دل دگرگون گوش و دیگرگون دهن باید
شماره ۲۵: با تو سیمینتن به سنگم گر خریدار آورند - مفت نستانم اگر یوسف به بازار آورند
شماره ۲۶: تا خاست ز خط آتش رخسار ترا دود - آفاق سیه ساخت به خورشید گل آلود
شماره ۲۷: سوی غیری چو خدنگش ز کمان میگذرد - ناوک غیرتم از جوشن جان میگذرد
شماره ۲۸: جز فراز لب جان پرورش آن جادوی چشم - سحر کشنید که بالاتر از اعجاز آید
شماره ۲۹: به تعب می کشدم چرخ چه شد غمزه یار - که به یک چشم زدن بگذردم کار از کار
شماره ۳۰: چون سرایی به لب دجله مرا یاد بیار - ساقیا ساغر می تا خط بغداد بیار
شماره ۳۱: به هشیاری خوشم شبهای می اما چه هشیاری - به قدر آنکه گویم ساقیا پیمانه دیگر
شماره ۳۲: ای پیکر تو کاخی و کاخی همه نگار - وای طلعت تو باغی و باغی همه بهار
شماره ۳۳: گرچه محرومم زدرگاه تو مهجور از حضور - لیک از دوران نزدیکم به نزدیکان دور
شماره ۳۴: دانه خالت مرا شد دام هوش - آه از این گندمنمای جوفروش
شماره ۳۵: شده وقت سفر از منزل جانان نزدیک - چه گشاید دگر از وصل به هجران نزدیک
شماره ۳۶: گر بپیچم چشم و سر از وجه جام از وصل تاک - لال در غلتم به گل در گور برخیزم ز خاک
شماره ۳۷: به خون من به وصل تو هوای جان مراد دل - به یک ایما به صد لابه تو را آسان مرا مشکل
شماره ۳۸: از دست جورت ای شده دل خون، فگار چشم - ریزد مدام خون دلم در کنار چشم
شماره ۳۹: آب شد دیده ز بس گریه دگر چون گریم - خون کن ای عشق دلم تا پس از این خون گریم
شماره ۴۰: من نه آن رند خرابم که به ساغر ساغر - گردن از باده به تدریج توان آبادم
شماره ۴۱: زاین پس به دامن از غم دل لخت خون کنم - باشد بدین وسیله غم از دل برون کنم
شماره ۴۲: گر گدائی رابطی می با بتی شاهد فراهم - دولتی دارد شگرف این شیر مرغ آن جان آدم
شماره ۴۳: چنین کآشفته زآن شاهد زنخ و آن زلف فتانم - به چاهی بی رسن آماده زنجیر و زندانم
شماره ۴۴: یار جان میطلبد سر نگذارم چه کنم - دارد اندیشه سر جان نسپارم چه کنم
شماره ۴۵: چه رنگ بازم کآگه شود دل تو ز دردم - گواهی ار ندهد اشک سرخ و گونه زردم
شماره ۴۶: گر بمیرم به جفای تو عذابی است الیم - ور بگردم ز وفای تو گناهی است عظیم
شماره ۴۷: گر به می خوردن پیدا نبود دست رسم - می کشم جام نهان تا که برآید نفسم
شماره ۴۸: اگر این است یغما خلق و خوی خانقه داران - خبر خواهی دم دیگر شنید از کوی خمارم
شماره ۴۹: آدمی سنجم به خروار، اشک می بارم به دامن - باد می بندم به چنبر آب می سایم به هاون
شماره ۵۰: بست زاهد از ردای خویشتن - پرده بر روی خدای خویشتن
شماره ۵۱: ای ثمر تو خشک و تر مایه برگ و ساز من - باد به ساز برگ تو تاک چنار باز من
شماره ۵۲: بر در شاه راستان کیست رهی بر آستین - بنده سر بر آستان چاکر جان در آستین
شماره ۵۳: چون به معلق ایستد آن مه و سر در آستین - سرو بروید از فلک، ماه بجوشد از زمین
شماره ۵۴: تا ز صفاهان برفت سیف صفاهان - گشت صفاهان خراب حیف صفاهان
شماره ۵۵: زیر رخشان گردن سیمین کشیده - صبحی است بلند از پس خورشید دمیده
شماره ۵۶: گرفت از سیل اشکم خانه تن ساز ویرانی - مرا کشتی شکست آخر در این دریای طوفانی
شماره ۵۷: بر پرند ساده مشک سوده خرمن کردهای - زیب را پیرایه بر نسرین ز سوسن کردهای
شماره ۵۸: ذوق فتراک ترا گشته فراهم سر چندی - ای سرم خاک گذار تو برانگیز سمندی
شماره ۵۹: در جهان از جهت گردن و ابرو علمی - حجت این بس که همی صاحب سیف و قلمی
شماره ۶۰: چرب و شیرین، نغز و رنگین دل پذیری جان گواری - نوش زنبوری چه سود آوخ که بر من نیش ماری
شماره ۶۱: به نگاهی چه جوان از ره و چو پیر ببردی - دل پیران و جوانان به دو نخجیر ببردی