گنجور

 
یغمای جندقی

ماه چاه نخشب خم در نقاب ساغر است

یا به چینی پرده در خاقان چین را دختر است

بس که شب‌ها آتشم از تاب دل در بستر است

کس نداند کاین منم یا تودهٔ خاکستر است

زلف آن بر روی او یا مجمر اندر آذر است

روی او در موی او یا آذر اندر مجمر است