گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مولانا

راز تو فاش می کنم صبر نماند بیش از این

بیش فلک نمی‌کشد درد مرا و نی زمین

این دل من چه پرغم است وان دل تو چه فارغ است

آن رخ تو چو خوب چین وین رخ من پر است چین

تا که بسوزد این جهان چند بسوزد این دلم

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سیدای نسفی

شد ز جفای آسمان قامت ماه در کمین

چشم کشاده سیدا گردش چرخ را بوبین

کار فلک به بیدلان هست مدام جور و کین

وحشی اگر چنین بود طور زمانه بعد از این

یغمای جندقی

ناوک کینه در کمان لشکر فتنه در کمین

گاه زغش به سرنگون گه زعطش به لب نگین

دست گسسته از فلک پای شکسته از زمین

از در مهلت و امان از پی ناصر و معین

آشفتهٔ شیرازی

وه که به ناف خون شود نافه آهوان چین

تا که به باد داده‌ای طره و زلف عنبرین

گر ببری هزار دل نیست خبر ز هستیم

بسکه شکنج زلف تو، خم به خم است و چین به چین

یار ز راه می‌رسد غالیه سوده بر سمن

[...]

قاآنی

دوش ‌که شاه اختران والی چرخ چارمین

کرد ز اوج آسمان میل به مرکز زمین

من ز پس ادای فرض اندر خانهٔ خدا

بر نهجی ‌که واردست از در شرع و ره دین

کردم زی سرای خود میل و زدم قدم برون

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قاآنی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه