گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱ - ای بلبل خیل تو طربناک

 

ای سرخ سطبر سخت رگناک

ای . . . ن مواجران ز تو چاک

در پیش در تو از پی سیم

پیشانی و سینه هاست بر خاک

آکی نرسیده از تو بر من

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۲ - این غم عشق به پیرانه زیاری جستم

 

ای پسر تا بمیان پای تو در نگریستم

جز بیک چشم گروگان بر تو نگریستم

زار بگریستنی بود مرا از ره . . . ر

زان گریستن بتو بر درد تو من بگریستم

ببست دانی تو بمعنی و بصورت یکروز

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳ - منم که روح علوم زمانه را بدنم

 

منم که از سر حمدان عقیق در یمنم

به سرخ ری کس نیست همچنان که منم

مرا سزد که کنم در جهان به . . . ر منی

که هر منی است گروگان هفده هژده منم

من آن کسم که ز بس تیز شهوتی . . . رم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴ - هرچند که از عشق تو در کوی ملامیم

 

هرچند که گنگیم و کلوکیم و لکامیم

تن داده و دل بسته آن دول غلامیم

دو درم بدهان کرده خریدار سه بوسیم

شمشیر بکف کرده طلبکار نیامیم

اندر طلب تاز ازین کوی بدان کوی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵ - صنما تا به کف عشوه عشق تو دریم

 

ای سنایی تو کجایی که به خون تو دریم

تا به نیمور هجا نفحه شعرت بدریم

هرکجا شعر تو یابیم نقیصه بکنیم

ور ترا نیز بیابیم، به . . . ن در ببریم

اندبار از تو و دیوانه عطیه کل و کور

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۶ - جلال الدین کیست؟

 

ز سیم ساده یکی کوه دیده ام بدو نیم

دو نیمه کوه که دید است کان بود از سیم

ز سیم ساده یکی کوه، لیک پنداری

که کرده اند بشمشیر کوه را بدو نیم

گهی بگونه کافور کان بود از گل

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷

 

ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم

بس . . . ن غلامان نکو روی دریدیم

شلوار عروسان زره زلف گشادیم

بر گنبد ترکان پریچهره خزیدیم

بس گنده مغلوک کهن را یله کردیم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۸ - ای سنائی بیا

 

ای سنائی بیا و قد خم کن

باد بوق مرا به . . . ن کم کن

بسر بوق من فرودم تیز

بدهان دهل دمادم کن

خود بی تیز را دمادم دم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۹ - آخر چه هست این؟

 

ای خصلت تو هشتن، آخر چه خصالست این

وی فعل تو برگشتن، آخر چه فعالست این

در . . . ن هلی و هشتی، برگردی و برگشتی

ای مایه هر زشتی، آخر چه خصالست این

در . . . ن برو در . . . ن هل، مندیش حرام از حل

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۰ - ای سنائی دم در این عالم قلندروار زن

 

ای پسر ریش آوریدی گل کش و دیوار زن

باد سرد از درد ریش آورد کی دیوار زن

گاه بی ریشیت گنتم دست بر دیوار نه

ممرا گفتی رو ای غرزن سر دیوار زن

پار بر من لاف پریشی زدی و خوش زدی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۱ - مرا عشقت بنامیزد بدان سان پرورید ای جان

 

چو زآب روی تو ریش چو آتش بردمید ای جان

به خاک پای تو کان باد بوقم آرمید ای جان

ز رویم روی را درکش نهان کن ریش زیر کش

چو بتوان ریش خود خوش خوش بدو مشتی کشید ای جان

فروغ آتش ریشت چنان شعله زند گه گه

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۲ - کودکان تنگ قبا

 

این کودکان تنگ قبای فراخ . . . ن

کردند . . . ایرو کیسه ما هر دو سرنگون

از بسکه . . . ایرو کیسه ما سیم و آب داد

نی سیم از آن برآیدنی آب ازین برون

آنجا که سیم بود، در او ماند باد پاک

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۳

 

ای رسیده شبی بگازه من

تازه بوده بروی تازه من

نرم گشته بلوس و لابه من

گرم گشته بآفر ازه من

لعل کرده رخ مزعفر خویش

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۴ - تا سر من همی بود بر دوش

 

. . . ن ترک من، آن بت سیمین

هست سرخ و سپید و گرد و سمین

. . . ایر از آن . . . ن به عافیت هر شب

سیم بستر کند، سمن بالین

تنگ حلقه است . . . ن چو خاتم و ایر

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵ - ای گشته ز تابش و صفای تو

 

سهل است سنائیا سنای تو

وین قدر و فضیلت و بهای تو

نزدیک کسی که او خرد دارد

کمتر ز بهیمه (ای) بهای تو

اشعار ترا بجملگی دیدم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶ - روز از ما بگریخت

 

شمس برگشت ز چرخ، همچو زرین طبقو

چادر لعل کشید، گرد گردون شفقو

روز از ما بگریخت، شب چو در ما آویخت

لؤلؤ لالا ریخت زیر نیلی طبقو

می‌نمود از خرچنگ زهره را پیش آهنگ

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۷ - گره زده سر زلفین دلگشای که چه

 

خوره شده بمیان پای من بپای که چه

فکنده زیر یکی گنده راوگای که چه

میان پای یکی . . . ل دوغ ریز که چون

به پیر دانشی و طفل گوه خوای که چه

چو گردن شتری کرده خویشتن بر خیر

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۸ - دوش در خواب ترا دیدم

 

ریش با دوش رسید از بن گوش ای گنده

از بن گوش کشان ناوه بدوش ای گنده

ریش تو آمد و برد از تو جمالی که بدان

تیز کردند خریداران روش ای گنده

بدو سه پشم چنان کار تو گشته است ترش

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۹ - عقل و جانم برد شوخی آفتی بتیاره ای

 

تاز بازم ایر من در . . . ن هر زن باره‌ای

زین مناره شبه ابری . . . یگان چون باره‌ای

بدرگی، سرخی، درازی، کفته‌ای، آشفته‌ای

کافری، . . . س دشمنی، . . . ن دوستی، . . . ن‌باره‌ای

فاخته طوقی، شتر لفجی، غضنفر گردنی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۴۰ - ای راه ترا دلیل مردی

 

ای مرز ترا دریده مردی

زان مرد بتو رسیده دردی

بر نیز گهت نهاده سرخی

وز نانگهت کشیده زردی

آن ایر که رایگان بخوری

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode