|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مرز و گرفتاریهایی که مردی با آن مواجه است، اشاره میکند. او میگوید که فردی از مشکل و درد مرد دیگری متاثر شده است. این درد به نوعی بر سرنوشت او تأثیر گذاشته و اثرات آن را بر جسم و روحش میتوان مشاهده کرد. شاعر بیان میکند که در این دنیا، تنها کسی که میتواند نظارهگر این مشکلات باشد، خود آن مرد است. او اشاره میکند که در دسترسی به این درد، آن مرد به نوعی جمع شده و در واقع پاسخ به کسانی که میپرسند راه را چگونه باید پیمود را بدهد. در نهایت، شاعر میخواهد بگوید که خود آدمی باید در پی راه و دلیل زندگیاش باشد.
هوش مصنوعی: ای مرز تو را شکافته است، از درد آن مرد به تو رسیده است.
هوش مصنوعی: سرخی گل را بر روی نیزه گذاشتهاند و زردی آن از نشانههایی است که از دور میتوان دید.
هوش مصنوعی: اگر به راحتی و بدون زحمت چیزی را به دست بیاوری، ارزش آن را نمیدانی و مثل کسی که هیچ تلاشی نکرده، نخواهی فهمید که چه چیزی را از دست دادهای.
هوش مصنوعی: در هیچیک از شهرها تو راجز تو نمیتوان یافت، زیرا تو را به عنوان فردی با ارزش و با شخصیت میشناسم.
هوش مصنوعی: در شرایط نامناسبی قرار داری، چون خودت با رفتارت موجب این وضعیت شدی.
هوش مصنوعی: این پاسخ به کسی است که میگوید: ای راه، تو نشانهای از مردانگی داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای راه ترا دلیل دردی
فردی تو و آشنات فردی
از دام تو دانهای و مرغی
در جام تو قطرهای و مردی
بی روی تو روح چیست بادی
[...]
ای راه ترا دلیل دردی
فردی تو و آشنات فردی
از جام تو دانهء و عصری
وز جام تو قطرهء و مردی!
با هر که به حکم هم نبردی
بندی کمر هزار مردی
ای دل نه هزار عهد کردی؟
کاندر طلب هوا نگردی؟
کس را چه گنه؟ تو خویشتن را
بر تیغ زدی و زخم خُوردی
دیدی که چگونه حاصل آمد
[...]
او بود و غمی و باد سردی
کز دور پدید گشت گردی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.