گنجور

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۲

 

ای شده در دهر به دانش علم

وی زده بر مهر ز عنبر رقم

نامه اندوه زدایت رسید

شکوه کنان از من و رنج و الم

سلسله اش مرغ روان را چو دام

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۳

 

ز چنگ این سپهر چنگ پشت چنگ سان نالم

مکن عیبم که قامت گشته از نیرنگ آن نالم

ز بی مهری و بدعهدی این گردون دون پرور

ز سفاکی و دم سردی این خونخواره عالم

یکی دوزخ شرر آه هویدا شد پی مردم

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۴ (هنگام ترک مشهد مقدس و وداع با حضرت رضا علیه السلام)

 

خالد بیا و عزم سفر زین مقام کن

بر روضه رضا به دل و جان سلام کن

از گفتگوی خام روافض دلم گرفت

بر بند بار و قطع سخنهای خام کن

بدعت سرای طوس نه جای اقامت است

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۵ (ماده تاریخ در سوگ میرعثمان)

 

داد از این گردون دون، فریاد ازین

نیست جز مردان حق را در کمین

بحر احسان، کوه عرفان، کان جود

فخر دوران، ناصب اعلام دین

میرعثمان آنکه رای روشنش

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۶ (هنگام اقامت در دهلی به یاد وطن سروده است)

 

خون شد دلم، نسیم صبا غمگسار شد

بر دشت شهرزور، دمی رهگذار شو

رفت آنکه ما به عیش در آن بوم بگذریم

زینهار تو وکیل من دل فگار شو

می بوس خاک آن چمن و بعد از آن روان

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۷

 

بحمدالله که از اقبال و بخت خسرو ثانی

در درج مروت، اختر برج جهانبانی

چراغ دودمان شیر شیران، شاه گردون جاه

حسن بیگ آنگه زیبد نور چشم عالمش خوانی

ز آزاری که عالم از غمش بودند در ماتم

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۸

 

زهی شهنشه عالی و ظل یزدانی

قرین دولت و شوکت، خلیل رحمانی

کف سخای ترا بحر گفتم و دل گفت

قیاس بحر ز کف می کنی ز نادانی

چنین کریم و خردمند و دادگر که توئی

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۹

 

ای مه برج شرف سروری

وی در درج صدف دلبری

مهر جان تاب سپهر کمال

تازه گل گلبن پیغمبری

چند بنفشه ز ریاض دلم

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۳۰

 

از وحی سخن نیست، دگر کیست که چون تو

در فتح معارف زده بر لوح قلم را

زین بیع و شرائی که تو کردی چه بجا بود

گر در حق تو بیع نمودند سلم را

افسوس که استاد دوم نیست که بیند

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۳۱

 

عبدالرحمن، شیرمردان، شاه گردون، جاودان

با عموم شهرتش، مهر است مانند سها

توپ اژدروار را چون بر عراده تکیه داد

پاره شد خمپاره‌وَش قلب عدو زین اعتنا

حسب حال خصم ملهم گشت تاریخش بدل

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۳۲

 

بود پیش از کار حارث، نام دیو بد سرشت

پس به هر گردون ورا نام دگر شد سرنوشت

عابد و زاهد، مودب در چهارم مستحیب

خاشع و شاکر مطیع است و عزازل در بهشت

خواند ابلیس خدا، یعنی ز رحمت ناامید

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۳۳

 

فرید دهر ملا صالح راد

که تا بد داد علم و فضل می‌داد

روانش بود مرغ گلشن قدس

روان شد سوی نزهتگاه خود شاد

ستون علم و عمان معانی

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۳۴

 

یا خیالت را بگو تا رو بگردانَد ز من

چون به بستر آرزوی خواب باشد بی‌توم

یا بیاسایم دمی با وی، فرو میرد مگر

آتش افروخته در استخوان پهلوم

من بدان سانم ز هجر تو که دانستی، ولی

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۳۵

 

چار جنت بود در این دنیا

همه زیبا و شهره ایام

در سمرقند و سغد و در بصره

هست نهر ابله پدرام

شعب بوان به فارس در شیراز

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۳۶

 

ای از مژه ات غرقه به خون استادم

وز خط تو در قید جنون استادم

دلداده دیده خمار آلودت

عالم همه وز جمله فزون استادم

شیدای دو آهوی شکار اندازت

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۳۷

 

بی روی تو رفت طاقت از دل

در دست نماند اختیارم

جز شوق وصال روی خوبت

نبود به دل حزین قرارم

از هجر تو جان به لب رسیده

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۳۸

 

مهجور و زبان بسته و سرگردانم

رنجور و جگر سوخته و حیرانم

از چشم تو چشم التفاتی دارم

گر پای نهی به چشم، جان افشانم

دلداده دیده توام گر قدمی

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۳۹

 

ما هر علم و حاکم لولاک

اوحدی ممالک ادراک

داور دهر و حامی اسلام

اعلم و اعمل و همه ادراک

طالع سعد، احمد مرسل

[...]

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۴۰

 

چیست بر آن کس که پوید خاک سالار عرب

می‌نبوید تا ابد بویای پر عطر و طرب

بر سرم چندان مصیبت ریخت از هجران تو

گر بریزد فی المثل بر روزها، گردند شب

خالد نقشبندی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۴۱

 

هر چند دل از محنت ایام داغ یافت

رمزی ز داغهای دلم قرچه داغ یافت

اما چو دید راه وصال است وصل را

وهم آن خیال کرد و ز داغش فراغ یافت

خالد نقشبندی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode